پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چشم زخم در نگرش قرآن


چشم زخم در نگرش قرآن
در مقاله حاضر نویسنده با اشاره به توانمندیهای فرا مادی انسان که از سوی خداوند در او به ودیعه نهاده شده، درباره سحر و جادو و ساحر بودن چشم انسانی، ماهیت و واقعیت چشم زخم و راههای مصون ماندن از چشم شوران به تفصیل سخن گفته که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
● توانمندیهای فوق العاده انسان
واقعیت سحر و جادوگری امری پذیرفته شده در بینش و نگرش قرآنی است. جادوگری به مفهوم واقعی آن به معنای تصرف خارق العاده و بیرون از دایره امور طبیعی است. انسان به جهت خلیفه الله بودن و تعلیم اسمایی، از توانمندی ها و ظرفیت های بسیاری برخوردار است که فراتر از هر موجودی است؛ زیرا تعلیم وآموزش همه نام های الهی که در آیه ۳۰ سوره بقره بدان اشاره شده به معنای آن است که انسان از نظر ماهیت و ذات، آفریده ای است که از همه صفات و اسمایی که خداوند به او تعلیم داده برخوردار می باشد. این ظرفیت و توانمندی شامل امور عادی و غیر عادی می شود.
از آن دسته توانمندی ها می توان به خلاقیت وآفریدگاری و ربوبیت طولی اشاره کرد. یکی از این توانمندی ها و ظرفیت ها که به تعلیم و جعل اسمایی در ذات و ماهیت انسان سرشته و به ودیعت نهاده شده است تصرفات فرامادی و فرا فیزیک و قوانین طبیعی است. این دسته از ظرفیت ها و توانمندی ها به یقین فراتر از توانمندی های هر آفریده دیگر از جنیان و فرشتگان است تا بتواند به عنوان خلافت الهی آنان را مدیریت و تدبیر و ربوبیت نماید و هر یک را به کمال لایق و شایسته شان برساند. از این رو همه فرشتگان و جنیان در برابر انسان، سجده کرده و اطاعت و فرمانبرداری وی را پذیرفته اند تا تحت مدیریت او به کمال خویش دست یابند.
هر چند که به ظاهر و در مقام تشریع، ابلیس که از جنیان و بزرگ ایشان بود از این کار سرباز زد و تمرد و عصیان نمود و خود را به علت مایه و سازه جنسی خویش برتر دید و گفت که از آتش و جنس برتر است ولی با این همه، وی نیز به حکم تکوین وامر الهی، مسخر انسان و تحت ولایت و خلافت الهی انسان می باشد. بنابراین تنها کاری که به عنوان دشمن آشکار می تواند انجام دهد وسوسه است و هیچ گونه تصرف فراتر از آن نخواهد داشت و تنها کسانی که ولایت و خلافت او را می پذیرند تحت سلطه وی در می آیند و از اولیایش به شمار می روند. از این رو ابلیس در رستاخیز، خطاب به دوستان و اولیای خویش می گوید: فلاتلومونی و لوموا انفسکم؛ مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید؛ زیرا تنها شما را وسوسه کردم و شما خود مطیع و فرمانبرم شدید.
به هر حال طبیعت و ذات انسان به گونه ای است که دارای ظرفیت و توانمندی های بسیاری می باشد که یکی از آن ها تصرف در فرآماده و ایجاد امور خارق العاده و فرا طبیعی و فیزیک است. البته برخی به جهت شرایط اعتدالی زیست محیطی و وراثتی در کودکی نیز ممکن است به این ظرفیت و توانمندی به شکل فعلیت ضعیف دست یابند و یا با آموزش می توانند خود را به این فعلیت برسانند. این توانمندی انسان مانند بسیاری دیگر از توانمندی ها به صورت قوه و توانایی در ذات انسان وجود دارد و می توان در یک فرآیند تعلیمی و تربیتی و آموزشی و پرورشی به فعلیت رساند و از آن بهره برد.
● توانایی انسان برای سحر و جادو
انسان ها به طور طبیعی توانایی اعمالی را دارند که از آن به سحر و جادو یاد می شود. برخی این توانمندی را به شکل اعتدالی زیست محیطی و وراثتی به ارث می برند و در کودکی و خردسالی می توانند از آن بهره گیرند. برخی دیگر نیز با آموزش و پرورش نفس خویش می توانند آن را فعلیت بخشیده و در فراماده و فرا طبیعت و یا در ماده و طبیعت با این توانایی فرامادی خویش تصرف نمایند. در حقیقت این توانایی با توجه به اسباب مختلف مانند آموزش و پرورش و قدرت و توانایی ذاتی روحی و روانی شخص متفاوت و از درجات متنوعی برخوردار می باشد. از این رو برخی ها توانایی تصرفاتی چون ایجاد کردن را دارا می باشند و می توانند میوه و یا خوراکی را ایجاد و خلق کنند و یا می توانند در رفتار و کردار دیگری تاثیرگذار باشند و دل و قلب کسی را به سوی خویش و یا دیگری متمایل سازند و یا زمینه انزجار و بیزاری را فراهم آورند.
ابزارهای سحر و جادو و روش های آن نیز به نسبت توانایی شخصی متفاوت و متعدد است. از این رو برخی تنها در روح و روان و برخی در جسم تصرف می کنند و یا این که برخی تنها از راه چشم و برخی دیگر از راه دست و یا ابزارهای دیگر می توانند تصرف نمایند.
یکی از معروف ترین نوع جادوگری و تصرف ها، تصرف از راه چشم است که در اصطلاح فارسی از آن به چشم زخم یاد می شود و دارندگان چنین توانایی را برخی بدیمن و شوم چشم می شمارند. در این نوشتار تنها این نوع از سحر و جادو و تصرف فرامادی مورد تحلیل و تجزیه قرار می گیرد.
● چشم، یکی از نشانه های خدا
چشم که در آموزه های قرآنی از آن به عین و بصر و رای و نظر تعبیر می شود گاه به ابزار و گاه به نوع کنش و واکنش آن اشاره دارد. «عین» نام ابزار دیدن و رویت و نظر است. خداوند آفرینش چشم برای انسان را یکی از آیات الهی می داند (انعام آیه ۴۶ و یونس آیه ۳۱ و آیات دیگر) چشم به عنوان ابزار دیدن و نگریستن، ابزاری است که با اتکا به روح انسان توانایی دیدن می یابد. به این معنا که روح انسانی است که در حقیقت از دریچه و ابزار چشم می نگرد و می بیند. (سجده آیه ۹) از این رو میان چشم و روح ارتباط بسیار تنگاتنگی وجود دارد و این روح انسانی و نفس اوست که چشم را مدیریت می کند. این گونه است که روح انسانی برای درک و شناخت خود و جهان و ادراک موقعیت خویش در هستی و بهره گیری از نعمت های خداوندی در راستای تکامل خویش، از ابزار چشم بهره می گیرد. (بقره آیه۷و ۱۷۱ و اعراف آیه ۱۷۹ و ده ها آیه دیگر).
خداوند این ابزار را به انسان داده است تا با تامل در جهان آفرینش شناخت کاملی از خود و خدا به دست آورد و زمینه عبودیت خداوندی را در نهاد خود فراهم سازد و تقویت نماید و با پرستش خداوند و شکر نعمت، گام در راه تکامل تا قاب قوسین او ادنی (نجم آیه ۹) بردارد. این توانایی دیدن و آگاهی و شناخت از موقعیت خود و خدا و جهان، از همان روزهای آغازین تولد آغاز و در یک فرآیند طبیعی به تکامل می رسد. (نحل آیه ۷۸)
در گزارش قرآن به این نکته اشاره شده که جنیان نیز همانند انسان ها از چشم برخوردارند (اعراف آیه ۱۷۹) با این تفاوت که چشمان جنیان از یک قابلیت بیش تری نیز برخوردار می باشد و در حالت عادی می توانند انسان ها را بنگرند ولی انسان تنها زمانی که خود را تعالی بخشید و از چشم برزخی بهره مند شد می تواند عالم مثال منفصل را بنگرد که منطقه زیست جنیان در دنیاست. از این رو خداوند به بشر هشدار می دهد که جنیان و ابلیس می توانند شما را در حالت عادی بنگرند ولی شما از چنین توانایی برخوردار نمی باشید پس مواظب باشید از این ضعف و سستی شما سوءاستفاده نکنند و شما را وسوسه و گمراه نسازند.
● ارتباط روح و چشم
چشم انسان از آن جایی که تحت تاثیر مستقیم روح و جان انسانی کار می کند و به یک معنا با نفس و روان آدمی مرتبط است حرکات آن نیز تحت تاثیر جان و روان قرار می گیرد. از این رو انسان هایی که در حالت ترس روحی و روانی قرار می گیرند چشمانی خیره پیدا می کنند و یا چشمانشان به حرکت در می آید.
در حقیقت حرکت غیرعادی چشم متاثر از حالت روانی و درونی انسان انجام می شود. ترس موجب می شود چشمان به طور غیرعادی به حرکت درآید. (احزاب آیه ۱۹) گاه نیز اتفاق می افتد که چشم با دیدن چیزهایی چنان روح را تحت تأثیر قرار می دهد که امکان مهار حرکات سایر اعضا برای جان و روان آدمی فراهم نمی شود. در داستان یوسف (ع) و زنان اشراف چنین موقعیت برای زنان اشراف پدید می آید و آنان تحت تاثیر جمال و زیبایی شگفت انگیز فرابشری یوسف، دست خویش را می برند. (یوسف آیه ۳۱) این نشان می دهد که چشم انسانی موجب می شود تا هم خود تحت تأثیر روح، حرکات و رفتارهای غیرعادی و غیرمهار شده انجام دهد و هم می تواند ابزاری برای تحت تاثیر قرار دادن روح آدمی شود تا مهار و کنترل سایر اعضا را از دست دهد. این بدان معناست که میان روح انسانی و چشم ارتباط بسیار حساس و ظریفی وجود دارد.
● سحر چشم
گفته شد که سحر و جادو از توانمندی های ذاتی بشر است و انسان ها می توانند به اعتدال ذاتی و غیر اکتسابی به این توانایی به صورت فعلی دست یابند و یا با آموزش و پرورش، استعداد و توانمندی ذاتی خویش را در این زمینه آشکار سازند.
در داستانی که قرآن درباره مردم بابل میانرودان گزارش می کند به مساله وجود سحر و تعلیم آن به کمک دو فرشته الهی به نام هاروت و ماروت اشاره می نماید. در این داستان که در سوره بقره آمده به خوبی تبیین و تحلیل می گردد که سحر و جادو قابل تعلیم و آموزش است و کارکردهای بسیاری دارد و می تواند امری مثبت و سازنده و یا منفی و زیانبار باشد.
در این جا هدف آن نیست که علت این که چرا دو فرشته مامور می شوند در بابل به مردم سحر و جادوگری بیاموزند تبیین شود؛ زیرا این خود نوشتار و تحقیقی دیگر را می طلبد. اما این نکته در این گزارش و تحلیل به روشنی ظاهر می شود که انسان این استعداد و توانمندی را به طور ذاتی دارا می باشد که از عناصر فرامادی استفاده کند و یا ابزارهای مادی را در امور فرامادی به کار گیرد در مورد اخیر مراد آن است که شخص می تواند از امور مادی چون چشم برای امری معنوی مانند محبت و دشمنی بهره ببرد.
در داستان سحر جادوگران مصری و مبارزه ایشان با حضرت موسی(ع) این نکته مورد تاکید قرار می گیرد که سحر می تواند در چشم و تصرف در آن باشد. از این رو نفوذ جادوی ساحران فرعونی در چشم بنی اسرائیل بوده که موجب وحشت ایشان می شود. به این معنا که شخص می تواند با اعمالی، در چشم شخص تصرف کند و تاثیرات آن را در جان و روحش ببیند. بنابراین با حرکت طناب ها و ریسمان ها در چشمان مردمان تصرف شده و در جان ایشان وحشت و ترس افکنده می شود. (اعراف آیه ۱۱۶)
کافران مکه نیز در برابر معجزات پیامبر(ص) مدعی بودند که چشمانش در برابر مشاهده گشایش درهای آسمان مسحور شدند و در حقیقت پیامبر در چشمان ایشان تصرف کرده تا نتوانند حقیقت و واقعیت را از خیال جدا کنند. (حجر آیه ۱۴و ۱۵)
به هر حال شکی نیست که انسان از توانایی خاص و خارق العاده ای برخوردار است که موجبات تصرفات فرامادی و فراطبیعی را فراهم می آورد. همین مساله و وجود کسانی که از این توانایی برخوردار بودند موجب شده حتی معجزات پیامبران که امری فراتر از سحر و جادو بوده و نشانه و آیتی بزرگ و غیرقابل انکار می باشد از دیدگاه کافران به عنوان سحر و جادو برآورد و قلمداد شود. آنان پیامبران را به عنوان ساحران و نه پیامبران معرفی می کردند. در آیات بسیاری از قرآن به این مسئله اشاره شده که کافران دربرابر معجزات باهره پیامبران، ایشان را متهم به سحر و جادو می کردند و هرگونه ارتباط این معجزات را با خداوند انکار می نمودند. اینها همه نشانه ای از وجود سحر و جادو و آثار و تأثیراتی بود که درجامعه بشری وجود داشت و بسیاری از مردم به ذاتی و یا با آموزش به آن دست یافته بودند.
● چشم زخم
چنان که گفته شد یکی از اقسام سحر و جادو، تصرفات چشم است که اگر به گونه آسیب زا و زیانبار باشد از آن به چشم زخم یاد می شود. چشم زخم به معنای آسیبی است که چشم بد به کسی بزند. (فرهنگ فارسی ج۱ص۱۲۹۰)
قرآن در آیه ۶۷ سوره یوسف به امکان وحقانیت چشم زخم اشاره می کند. در این آیه حضرت یعقوب(ع) به فرزندان خویش فرمان می دهد که هنگام ورود به مصر از یک دروازه شهر وارد آن نشوند و از آن جایی که فرزندان ده گانه ایشان افرادی زیبا و تنومند و جوان بودند از ایشان می خواهد برای در امان ماندن از چشم زخم مردم مصر از دروازه های متعدد وارد شوند تا به چشم نیایند. (المیزان ج۱۱ ص۲۱۸) بنابراین می توان گفت که چشم زخم امری پذیرفته شده در بینش و نگرش قرآنی است.(مجمع البیان ج۵ و ۶ ص۳۸۰)
در حقیقت یعقوب(ع) از چشم زخم مصریان نسبت به فرزندانش دل نگران بود.هرچند که آن حضرت(ع) براین نکته تأکید می ورزد که قدرت انسان های دارای چشم زخم به گونه ای است که او نمی تواند جلوی آنها را بگیرد مگر آن که اراده الهی به این تعلق گیرد که چشم زخم مردم در ایشان اثر نگذارد.(یوسف۶۷)
مهم ترین آیه که درباره چشم زخم بدان اشاره می شود آیه ۵۱ سوره قلم است که درباره پیامبر گرامی(ص) آمده است. در این آیه آمده که کافران در تلاش بودند چشم زخمی به پیامبر(ص) برسانند. آنان که از هر راهی تلاش می کردند تا آن حضرت را بکشند و یا دعوتش را به تعطیلی بکشانند از ساحران و جادوگران بهره گرفتند تا این کار را انجام دهند. از این رو خداوند می فرماید: وان یکادالذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعواالذکر و یقولون انه لمجنون.
در این آیه دلیل آنان برای به کارگیری سحر و جادو و چشم زخم آن است که پیامبر را مجنون و جن زده می دانستند و این زمانی بود که ذکر یعنی قرآن را شنیده بودند و آن را شگفت انگیز می یافتند. گمان بردن به این که کلام آدمی نیست و می بایست کلام جنیان باشد و آنان هستند که وی را به بند کشیده و از زبان محمد(ص) سخن می گویند. باعث شد تا با به کارگیری سحر و چشم زخم، تلاش کنند وی را بکشند و یا آسیبی به او وارد سازند تا جن تسخیرکننده نیز بمیرد و یا برود.
واژه زلق در لسان العرب به معنای لغزیدن است و زلق بابصار و لغزیدن به چشم یعنی این که تو را با چشمانشان آزار رسانند و تو را از مقامی که داری بلغزانند.(لسان العرب ج۶ص۷۰) این مقام همان مسئله ذکر حکیم و قرآن عظیمی بود که آنان را شگفت زده کرده بود و بهترین سخنوران و شاعران کافران در برابرش زانو به زمین زده بودند.
● راه های مصونیت از چشم زخم
انسان ها به طور طبیعی نسبت به امور شگفت انگیز واکنش نشان می دهند و ناخودآگاه در دیگری تصرف می کنند. از این رو گفته شده هنگام مواجهه با نعمت فراوان و یا برخورداری خود و یا دیگری از آن، از واژه ماشاءالله استفاده کنید که حوالت این نعمت به خداست.
اما برای رهایی از چشم زخم و یا مصونیت از آن در سوره یوسف آیه۶۷ به مسئله توکل بر خدا اشاره و از مردمان خواسته شده تا از این عامل برای پیشگیری از چشم زخم و در امان ماندن از آن استفاده کنند.
در حقیقت انسان باید به این باور برسد که تنهاخداوند در برابر این قدرت های ماورایی و فرامادی می تواند بایستد و او را نجات دهد و یا در امان نگه دارد.
از دیگر روش هایی که قرآن در همین آیه بدان اشاره می کند پرهیز از کسانی است که دارای این قدرت هستند و نیز استفاده از شیوه هایی است که زمینه های چشم زخم را فراهم نمی آورد. ظاهر نشدن در برابر شور چشمان یکی از این راه هاست.خواندن سوره معوذتین به ویژه سوره فلق یکی دیگر از شیوه های پیشگیری و درمان است. برخی گفته اند که آیه من شر حاسد اذا حسد، شامل عائن یعنی کسی که با چشم آسیب می رساند نیز می شود؛ زیرا چشم زخم گاه از حسادت نفسانی برمی خیزد. به این معنا که شخص هرگاه در دیگری نعمتی یافت و یا فراوانی نعمتی را مشاهده کرد از روی حسادت می کوشد تا آن نعمت از او سلب شود و با شورچشمی می کوشد تا آن را از میان بردارد.
علامه طباطبایی در المیزان می نویسد: چشم زخم نوعی از حسد نفسانی است که هنگام مشاهده چیزی که در نظر شور چشم، زیاد و تعجب انگیز است محقق می شود. (المیزان ج۲۰ ص۳۹۳)اینها نمونه هایی از مسئله چشم زخم و چشم شور است که در آیات قرآنی می توان ردگیری کرد. البته نمونه های دیگری هست که براین نکته تأکید می کند ولی پرداختن به همه مباحث آن از حوصله این نوشتار بیرون است.
ام البنین شاه منصوری
منبع : روزنامه کیهان