یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ایستاده می‌میرند


ایستاده می‌میرند
«روزی می‌رسد که ما به بزرگی الویس پریسلی شویم».*
خیلی وقت از زمانی که بیتل‌ها نه تنها الویس بلکه خیلی‌های دیگر را هم پشت سر گذاشته‌اند گذشته. حالا دیگر قاره‌ها را درنوریده‌اند و در قفسه‌های خانه‌های ملل مختلف جاخوش کرده‌اند.
چرا بیتل‌ها هنوز ایستاده‌اند؟ چه اتفاقی می‌افتد که دو نفر از یک گروه قدیمی که نزدیک به ۵۰ سال از تاسیس آنها گذشته است می‌میرند اما همچنان نه تنها خاطره قطعاتشان، که خبرها و فروش آلبوم‌های آنها همچنان در صدر اخبار موسیقی جهان قرار می‌گیرد؟ چه اتفاقی می‌افتد که گیتار لنون هم‌قیمت یکی از تابلوهای پیکاسو در حراج کریستی فروخته می‌شود؟ چه اتفاقی می‌افتد که در هجمه انواع و اقسام گروه‌های موسیقی و موسیقی‌ها، همچنان بیتلز روی سی‌دی‌ها و صفحه‌ها دست به دست می‌شود؟ چه اتفاقی می‌افتد که بیتلز می‌شود یک «برند»؟
برای ما که در ایران انواع و اقسام گروه‌های موسیقی‌مان در حال از هم پاشیدن هستند، شاید این ماندگاری جالب‌تر از دیگر ملل دنیا باشد؛ به‌خصوص اینکه هنوز که هنوز است کسی قصد این را ندارد تا تیشه به ریشه شهرت و پرطرفدار بودن بیتل‌ها بزند یا اگر هم این اتفاق افتاده آنچنان بوده که صدها تن به طرفداری از خاطره‌هایشان هم که شده جلوی ماجرا ایستاده‌اند و اسطوره‌هایشان را پاس داشته‌اند؛ کاری که دقیقا خلاف آن را ما بارها و بارها در مورد آدم‌ها و گروه‌هایمان انجام داده‌ و به تیشه‌هایمان بالیده‌ایم.
اگرچه ما ظاهرا این‌طور تربیت شده‌ایم که برای اثبات یا حتی توضیح یک اتفاق به ناچار به کوبیدن یک طرف می‌پردازیم اما واقعیت این است که بیتل‌های ماندگار، تاثیرگذارترین و مشهورترین گروه‌های موسیقی در قرن بیستم است و تنها در کشور بریتانیا بیش از چهل تک‌آهنگ و آلبوم به بازار ارائه دادند که در رتبه اول قرار دارد. این موفقیت در بسیاری از کشورهای دیگر نیز تکرار شده است تا آنجا که شرکت ضبط موسیقی اِمی رقم فروش رکوردهای این گروه را تا سال ۱۹۸۵، در سراسر جهان حدود یک میلیارد تخمین زد. انجمن صنعت ضبط آمریکا (RIAA) نیز بیتلز را پرفروش‌ترین گروه موسیقی تمام دوران در آمریکا اعلام کرده است؛ گروهی که بارها و بارها اسامی ‌مختلفی پیدا کرد و در آستانه فروپاشی قرار گرفت اما از حرکت نایستاد. کافی است این ماجرا را با حواشی قطع همکاری گروه استادان موسیقی ایران (شجریان، علیزاده و کلهر) مقایسه کنید که چطور ناگهان از هم پاشید. از این حیث نیز می‌توان بیتل‌ها را نه فقط در مقایسه با گروه‌های موسیقی ایرانی که در مقایسه با دیگر گروه‌های موسیقی جهان نیز پابرجای‌تر یافت. گروهی که تا سالیان سال چهارنفرشان کنار هم ماندند بدون آنکه از اعتبار هرکدام به تنهایی کم یا به آن اضافه شود. بیتل‌ها همچنان اسطوره یک کار تیمی‌قوی موسیقایی در دنیا به شمار می‌روند که هنوز هیچ گروهی حتی زن و شوهرهای خواننده و نوازنده هم به گرد پایشان نرسیده‌اند. «جان لنون» (نوازنده گیتار الکتریک، خواننده)، «پل مک‌کارتنی» (نوازنده گیتار بیس، خواننده)، «جرج هریسون» (نوازنده گیتار الکتریک، خواننده) و «رینگو استار» (نوازنده درام، خواننده) جادویی آفریدند که خیلی‌ها، بسیاری از خوانندگان هم نسل و نسل‌های بعدی را تحت تاثیر آنها می‌دانند اگرچه خودشان هم هرگز تاثیراتی را که از خوانندگان بزرگی چون پریسلی گرفتند فراموش نکردند و تا آخرین دقایق حیات هنری‌شان به آن اعتراف کردند. همچنان که تعدادی از ترانه‌های خود را در استودیوی اَبی‌رُد از روی الویس پریسلی به ضبط رساندند و کپی‌های غیرقانونی از دهه ۱۹۶۰ به جای مانده‌است که بعدها در مورد آنها حرف‌های زیادی زدند. یا حتی آنها تعدادی از ترانه‌های چاک بری، بی‌بی کینگ، راری استورم ،
ادی کاچران، لیتل ریچارد، باب دیلن و کارل پرکینز که در بعضی از آلبوم‌هایشان از آنها استفاده کردند.
جدای از گروه و گروه‌نوازی و ماندگاری آن، یکی دیگر از مسائلی که به بیتل‌ها کمک کرد حضور در اجتماع و موضع‌گیری‌های متفاوتشان در مواجهه با موضوعات مختلف بود. هنوز برای خیلی از آنهایی که نام جان لنون را بر زبان می‌آورند مبارزاتش با نظام سرمایه‌داری و بی‌عدالتی به یاد می‌آید و روزهایی که او به دادخواهی از طبقات ضعیف اجتماعش برمی‌خواست؛ اتفاقی که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ تبدیل به الگوی بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران شد. اگرچه حمایت‌های او آنچنان برخلاف دولت نبود و از این حیث آنها را نباید بیش از یک گروه تمام آمریکایی دانست؛ با این حال تلاش‌هایشان در زمینه این مبارزات ستودنی بود.
جالب اینجاست که از همان ابتدا این گروه به عنوان یک گروه شهرستانی خودش را به جامعه موسیقی معرفی کرد و ابایی از این نداشت که در مصاحبه‌های مختلف با همان لهجه لیورپولی صحبت کنند؛ حتی از همان آغاز سعی نکردند لهجه‌شان را در میان سازها مخفی کنند. سبک خودشان را آفریدند و هنوز هم بیتل‌ها با لهجه لیورپولی اصیل‌شان، در گوش خیلی‌ها آواز می‌خوانند.

پانوشت:
* یکی از گفته‌های جان لنون
در اوایل کار بیتل‌ها
سمیه قاضی زاده
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی