یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تشکیل حکومت شیعی آل بویه


تشکیل حکومت شیعی آل بویه
در ابتدای قرن چهارم هجری ایران تحت سیطره سه قدرت بزرگ قرار داشت. در حاشیه دریای خزر و مناطق كوهستانی حاكمان طبرستان حكمفرمایی می كردند. در شرق ایران سامانیان قدرت را در اختیار داشتند و مناطق جنوبی و غربی كشور در اختیار خلفای عباسی قرار داشت. در چنین شرایطی در ولایات تحت اختیار خلفا جنبش های پیوسته در حال شكل گیری بود تا استقلال نسبی را برای پیروانش فراهم سازد. بر این اساس حكومت آل بویه در جنوب كشور رفته رفته شكل گرفت و حاكمان آل بویه از فرصت به دست آمده حداكثر استفاده را بردند و درست زمانی كه عباسیان درگیر كشمكش های منطقه ای بودند اعلام موجودیت كردند. آن ها رفته رفته توانستند منطقه جنوب را از چنگ عباسیان درآورند.
آل بویه به این هم بسنده نكرده و به سمت دستگاه خلافت پیش آمدند تا این كه توانستند خلافت را تحت نظارت خود درآورند. بر این اساس با ورود آل بویه به عراق فصل جدیدی در تاریخ خلافت باز شد. بعد از این وظیفه آل بویه در تحكیم اوضاع و برقراری آرامش و ثبات در مناطق زیر سلطه خلفا سنگین ترشد.
نكته بسیار مهم این است كه حاكمان آل بویه تمامی شیعه بودند و حضور قدرتمند در جوار دستگاه خلافت باعث گردد تا بساط خلیفه گری برای همیشه برچیده شود.
آل بویه پس از دست یازیدن به قدرت متوجه شد كه حكومت سامانیان رفته رفته به دشمن درجه یك آن ها مبدل می شوند، چرا كه سامانیان اهل تسنن بودند و تحمل یك حكومت قدرتمند شیعه آن هم در بغداد بسیار سخت و مشكل می نمود كه همین امر بهانه خوبی در اختیار سامانیان قرار داد تا حوزه قدرت خود را در آن منطقه افزایش دهند.
با این حال تهاجم آن ها نتوانست سرنوشت ساز باشد و بعدها دو حكومت قدرتمند سنی غزنوی و سلجوقیان توانستند آل بویه را نابود سازند.
علی بن بویه ملقب به عمادالدوله موسس دولت آل بویه كه مورخین اطلاعات زیادی از وی ندارند.
او به دیلمیان تعلق داشت. آن ها موطن اصلی شان ناحیه كوهستانی شمال قزوین بود و رسم شان حضور و فعالیت در سپاه و نیروهای رزمی بود. كه البته این رسم در آن ها به پیش از میلاد مسیح باز می گردد.
همین مساله باعث شد تا هنگام شكل گیری و به قدرت رسیدن آل بویه، از توان رزمی بالایی برخوردار باشند و كاری كنند كه در كمترین زمان یك حكومت شیعه قدرتمند برپا گردد.
عمادالدوله در سنین جوانی به رسم و سنت دیلمیان وارد سپاه شد. او به دربار امیرنصربن احمد نزدیك شد و در پی آن به خدمت ماكان بن كاكلی درآمد. او پس از تصاحب مقامی بزرگ در سپاه ماكان از دو برادر خود حسن(ركن الدوله) و احمد(معزالدوله) خواست تا به سپاه ماكان بشتابند.
عمادالدوله در فتح نیشابور نقش مهمی را ایفا كرد و توانست سپاه سامانیان را در آن منطقه تارومار كند.
اما از سپاه مرداویچ شكست سختی خورد. وی متوجه شد مرداویچ بسیار قدرتمند است و به زودی ناحیه جنوبی البرز تا سرحدات قزوین را فتح خواهد كرد. به همین دلیل به سپاه او پیوست. مرداویچ كه در جنگ قبل متوجه شجاعت و توانمندی عمادالدوله شده بود در گام نخست اداره شهر كرج را به او داد و وی توانست به اوضاع سیاسی منطقه مسلط و مردم را آرام كند.
او حتی حزمیان كه فرقه ای مذهبی-سیاسی بودند را سركوب كرد و باعث شد تا شهرت بسزایی پیدا كند. او می دانست كه برای رسیدن به قدرت نیازمند مزدوران جنگ دیده است. ثروتی كه از حزمیان به دست آورد این امكان را به او داد تا مزدوران بیشماری را به استخدام خود درآورد. دیری نگذشت كه تمام منطقه به دست او افتاد. مرداویچ دریافت كه عمادالدوله نقشه های شومی از حمله رویای فتح اصفهان را در سر می پروراند. عاقبت عمادالدوله عزم اصفهان كرد اما نتوانست این شهر را تصاحب كند، لاجرم از كرج هم گذشت و راهی شهر ارجان گردید. او در آن شهر توانست غنایم و شهرت زیادی كسب كند.
پس از مدتی یاقوت جانشین مرداویچ شد و عمادالدوله از فرصت به دست آمده استفاده كرد و توانست یاقوت را شكست دهد. عاقبت عمادالدوله به سال ۴۵۴ هجری قمری با شكوه و عظمت بسیار پا به شیراز گذاشت.
او در آن زمان تلاش بسیار كرد تا خلیفه حكومتش را به رسمیت بشناسد، راضی هم نبود تا به خلیفه خراج بدهد. او در آن زمان تنها می خواست به صورت ظاهری برتری خلیفه را نسبت به خود نشان دهد تا زمان لازم فرا رسد و بغداد را فتح كند. ۱۲ سال طول كشید تا حكومت آل بویه توانست مرزهای خود را تثبیت و مشخص سازد و عملاً به عنوان یك قدرت مطرح در ایران به حساب آید.
تحلیلگران و مورخین بر این عقیده هستند كه حكومت آل بویه سازمان یافته و دارای ساختاری منسجم و یكپارچه نبود. در همان دوره حكومت های دیگری هم كه در نقاط دیگر ایران استقرار داشتند با همین مشكل مواجه بودند. با این حال نوع حكومت آل بویه از ویژگی هایی برخوردار بود كه در سایر حكومت های منطقه چون سامانیان و همدانی ها یافت نمی شد. به طور مثال رهبری دولت آل بویه در ابتدا در دست عمادالدوله بود اما بعدها عمادالدوله برادر خود ركن الدوله را به اصفهان و ری فرستاد تا حكومتی مستقل برای خود برپا كند. این در حالی بود كه ركن الدوله از قدرت مطلقه برخوردار بود و در تصمیم گیری ها از برادر بزرگش فرمانبرداری نداشت. از سویی دیگر برادر كوچكتر معزالدوله راهی كرمان شد، اما به دلیل جوان بودن نتوانست مستقل باشد. می گویند او هنگام فتح كرمان تنها بیست سال داشت و عملاً نتوانست خواسته های عمادالدوله را برآورده كند، به همین دلیل به فارس فراخوانده شد.
عاقبت عمادالدوله در سن ۵۷ سالگی در شیراز درگذشت و در همان شهر به خاك سپرده شد. وی پیش از مرگش موضوع جانشینی حكومت آل بویه و برگزیدن فردی به جای خود را حل كرده بود. وی پیش از مرگ تصمیم داشت برادرزاده خود، پسر ركن الدوله را جانشین خود سازد. فناخسرو(عضدالدوله) در آن زمان تنها سیزده سال داشت. تحلیلگران درخصوص انتخاب جانشین از سوی عمادالدوله اظهار نظر كرده اند و دیدگاه های متفاوتی مطرح شده است، چرا كه در آن زمان عمادالدوله گزینه های دیگری هم داشت همچون انتخاب معزالدوله برادر كوچكتر خود و اعطای حكومت فارس به برادر دیگرش ركن الدوله. اما وی عضدالدوله را برگزید. این انتخاب نشان می دهد كه عمادالدوله تلاش داشت تا حكومت آل بویه را در سه حوزه قدرت نگاه دارد. او گمان می كرد كه وجود سه حوزه قدرت حكومت آل بویه را پایدار نگاه می دارد از این رو فرد دیگری را بر مسند قدرت نشاند تا آل بویه چون سابق از سه حكمران قدرتمند برخوردار باشد.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید