یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

زمین بارها تب کرده است


زمین بارها تب کرده است
دو قطب یخ‌زده شمال و جنوب باعث ایجاد شیب یا اختلافات دمای بسیار زیادی بین قطب‌ها و استوا می‌شوند: از میانگین ۳۰+ درجه سانتیگراد در استوا تا ۳۵- درجه یا سردتر در قطب‌ها. این شیب دمایی یکی از دلایل اصلی داشتن سیستم اقلیمی است چنان‌که در نتیجه آن گرمای اضافی هم از طریق اقیانوس‌ها و هم از طریق هواسپهر از منطقه استوایی به سوی قطب‌ها فرستاده شده و این باعث می‌شود تا جریان هوا داشته باشیم. به لحاظ زمین‌شناختی، ما هم‌اکنون یکی از بزرگ‌ترین اختلاف دماهای بین قطب و استوا را داریم که این خود به ایجاد یک سیستم اقلیمی بسیار پویا منتهی شده است. بدین‌ترتیب شرایط «سردخانه‌ای» باعث شده تا سیستم آب و هوایی بسیار فعال و پرتحرکی داشته باشیم که توفندها، تورنادوها، توفان‌های زمستانی فرااستوایی (معتدل) و بادها و باران‌های موسمی از جمله شاخصه‌های آنند. جیمز لاولاک (J.Lovelock) در کتابش «اعصار گایا» (ویرایش جدید، ۱۹۹۵) از دوره‌های بین یخچالی، مانند دوره هلوسن، به‌عنوان دوران‌های تب کرده سیاره زمین، که طی ۵/۲ میلیون سال گذشته آشکارا متوسط دماهای سردتر را ترجیح داده، یاد کرده است. لاولاک به گرمایش جهانی به مثابه پدیده‌ای انسان ساخت نگاه می‌کند که صرفا باعث افزوده شدن به این تب‌آلودگی می‌شود.
با این حال شرایط اقلیمی حتی در طول دوره بین یخچالی که ما اکنون در آن هستیم، یعنی در ۱۰ هزار سال گذشته،‌نیز ثابت نبوده است. شواهد دیرین‌شناختی حاکی از آن است که اوایل هلوسن از قرن بیستم گرم‌تر بود. در سرتاسر هلوسن، وقایع اقلیمی در مقیاس هزار سال که به چرخه‌های دانسگارد- اویشر معروفند، رخ داده است. این چرخه‌ها، سرمایش موضعی دو درجه سانتیگرادی را در پی دارند. رویدادهای اینچنینی، تاثیر چشمگیری بر تمدن‌های باستانی داشته‌اند؛ به‌عنوان مثال وقوع سرمای خشک و بی‌باران در حدود چهار سال پیش با فروپاشی بسیاری از تمدن‌های باستانی مانند امپراتوری کهن مصر همزمان بوده است.
آخرین این چرخه‌های اقلیمی ۱۰۰۰ ساله، عصر یخبندان کوچک بود. این حادثه در دو دوره واقعا سرد رخ داد. اولی به‌دنبال دوره گرم سده‌های میانی (قرون وسطی) که هزار سال پیش پایان یافته بود، به وقوع پیوست و غالبا از آن به‌عنوان «دوره سرد وسطایی» یاد می‌شود. این دوره در نابودی مستعمرات دانمارکی در گرینلند نقش داشت و باعث بروز قحطی و مهاجرت توده‌ای در اروپا شد. این رویداد به تدریج و پیش از سال ۱۲۰۰ میلادی شروع شد و در حدود ۱۶۵۰ میلادی به پایان رسید. دومین دوره سرما که عمدتا آن را به‌طور سنتی عصر یخبندان کوچک» می‌نامند، آن‌طور که از لایه‌های رسوبی اعماق دریا و هسته‌های یخی برمی‌آید، احتمالا با بزرگ‌ترین و سریع‌ترین تغییرات در شمال اتلس در اواخر هلوسن همراه بوده است. بازسازی رکوردهای دمای هزار سال گذشته، عصر یخبندان کوچک را نیز شامل می‌شود و این داده‌ها برای اثبات اینکه دو قرن اخیر با هشت قرن پیش از خود بسیار فرق دارند، ضروری است.
چهار مجموعه داده‌های اصلی وجود دارد که برای بازسازی دماهای نیمکره شمالی طی بیش از ۱۰۰۰ سال گذشته به کار گرفته می‌شوند: حلقه‌های رشد درختان، مرجان‌ها، هسته‌های یخی و/ یا اندازه‌گیری مستقیم دماهای گذشته از حفره‌ها. البته در وهله نخست باید توجه داشت که مجموعه داده‌های مختلف به‌خوبی با یکدیگر مقایسه شوند. سپس این داده‌ها نشان می‌دهد که سده‌های پیش از ۱۹۰۰ بسیار سردتر بوده‌اند و نیز نشان می‌دهد که دوره گرم وسطایی و عصر یخبندان کوچک رخ داده‌اند اما در بیشتر بخش‌های نیمکره شمالی، تغییرات اقلیمی مشاهده شده ناچیزند البته به استثنای شمال اروپا. با استفاده از این داده‌ها اکنون می‌توان به وضوح نشان داد که متوسط دما، دست‌کم در نیمکره شمالی، در قرن بیستم از هر زمان دیگری در ۱۰۰۰ سال گذشته، بیشتر بوده است.
پی‌نوشت‌: Tornado: گردبادهای شدیدی که در مساحت کم به وقوع می‌پیوندد و قطر آنها حدود ۴۰۰ متر است. سرعت حرکت این گردبادها زیاد است و در هر ساعت بین ۳۲ تا ۶۴ کیلومتر را می‌پیماید و خسارت شدیدی را باعث می‌شود و گاه پیش می‌آید که سرعت آنها به ۳۲۰ کیلومتر در ساعت نیز می‌رسد. وزش این گردبادها با رعد و برق و رگبار همراه است و اغلب در بهار و اوایل تابستان و اکثرا در ساعات بعدازظهر که گرمای سطحی به حداکثر می‌رسد، می‌وزند.

Maslin.M.۲۰۰۴.Global Warming:
A Very Short Introduction.Oxford University press.
مارک مسلین/ ترجمه طاهره رنجبر
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید