شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


ارزش گذاری اطلاعات


ارزش گذاری اطلاعات
جامعه، "اطلاعات" را به عنوان یك كالا و مالكیت آن را درحكم یك دارایی در نظرمی گیرد.اقتصاددانان تمایل دارند كه اطلاعات را به شیوه ای یكسان،همانند دارایی‌های فیزیكی حساب كنند؛ ولی هیچ رشته دانشگاهی، یك الگوی پذیرفته شده ای را برای یك چنین طرزتلقی به ما ارائه نداده است.رشته ها به گونه ای متفاوت به اطلاعات توجه می كنند و توسعه نظامهایی برای سنجش اطلاعات ازكالاهای فیزیكی دشوارتراست.نظام قیمت گذاری برای تعیین ارزش اطلاعات به كاررفته است،ولی آیا این بهترین مفهوم را می رساند؟
● ارزش اطلاعات چیست؟
اطلاعات،عنصری ازتجارت شده است.درزمانهای پیش تر،كامیابی مبتنی برمعیارهایی چون مال و ثروت،منابع فیزیكی،نگارش،غذا،آتش یا جان پناه بود.امروزه،افراد و حرفه های موفق و كامیاب،آنهایی هستند كه اطلاعات را تحت كنترل دارند: توسعه،دسترسی،تحلیل وارائه اطلاعات.ما دوران خودرا به عنوان "عصراطلاعات" منتسب می كنیم.ما به خرید و فروش اطلاعات،دست می زنیم،گاهی به وسیله پول و گاهی آن را بااطلاعات دیگرمبادله می كنیم.
اطلاعات،به عنوان عنصری ازتجارت،یك كالاست؛ولی به طوركلی،نظریه های اقتصادی و حسابداری پذیرفته شده درباره اطلاعات وجود ندارد.چارچوب‌های فراوانی وجود دارند كه ما تلاش می كنیم كه اطلاعات را درقالب آنها،ازنظربگذرانیم و تعریف كنیم،كوششهای متنوعی برای سنجش اطلاعات صورت می گیرد،تصمیم گیری درمورد اینكه چه نوع ارزشی دارد و تشخیص اینكه چقدرباارزش است؟مثلارشته هایی چون اقتصاد،حسابداری،جامعه شناسی و علوم رفتاری اطلاعات،بلاتكلیفی و تردید را كاهش می دهد و آن را برحسب نرخهای معامله مبتنی برعرضه و تقاض می سنجند.اندیشه حسابداران درباره هزینه ها وسودمندیها( بدهكاریها و بستانكاریها) است،حال آنكه دل مشغولی جامعه شناسان،سودمندبودن اطلاعات برای توده مردم است .
رفتارشناسان ،تغییرات، معرفت و رفتاری را كه اطلاعات به دنبال دارد مطالعه می كنند.واضح است كه ارزشگذاری اطلاعات،یك جریان سرراست و تك مرحله نیست.اطلاعات،قبل ازارزشمند شدن برای هركس،ازمیان مراحل بسیاری میگذرد. مدتها قبل ازاینكه كسی تشخیص دهد كه آن اطلاعات است.ابتدا دریك حالت پنهان و درانتظارچشم اندازصحیح،موجودیت پیدا میكند.بعد ما درمی یابیم كه داده های خام و سازمان نیافته،ممكن است برای پاره ای موارد به كارآیند.ما آنرا گردآوری،سازماندهی،تحلیل می كنیم و نتایجی را ازآن دریافت می داریم.هم اطلاعات و هم نتایج ما می توانند مورد گفتگو قرارگیرند.فقط وقتی اطلاعات،درك شده است كه ما بتوانیم برآن ارزش بگذاریم و به آن پاسخ دهیم و واكنش نشان دهیم.تعریفی ازارزش واقعی اطلاعات،فقط دراین مرحله پایانی می تواند مطرح شود.اطلاعات به خودی خود فاقد ارزش است؛ارزش اطلاعات ازدركش و كاربردبعدی و آینده آن مشتق می شود.قبل ازاین مرحله آخری،نمی توانیم بیش ازآنچه كه ازتخمین ارزش اطلاعات انتظارمی رود دربرداشته باشد،كاری كنیم.جامعه،فقط محصول و نتیجه اطلاعات را ارزش می نهد.
● اطلاعات به عنوان كالا
تجارت،اطلاعات را به عنوان یك كالا درنظرمی گیرد و مالكیت آن را درحكم یك دارایی درنظرمی گیرد.اقتصاددانان،تمایل دارند كه با اطلاعات به شیوه ای یكسان،همانند دارایی های فیزیكی برخورد كنند.با این وجود،هیچ رشته دانشگاهی،الگوی پذیرفته شده ای را برای چنان برخوردی به ما ارائه نداده است،هرچند كه دراین باره،شباهتها فراوان هستند.اطلاعات برای برخی حوزه ها،درروش مشابهی همچون سایردارایی ها و سرمایه های سازمانها،می تواند ارزش گذاری و قیمت گذاری شود و درگزارشهای مالی آنها وارد گردد.اطلاعات،به عنوان صورت موجودی،مراحل ارزش افزوده موادخام(رویدادها یا فرآیندها برای سنجش)،كاربرای جریان (اطلاعات برای توسعه)،كالاهای تكمیل شده(اطلاعات قابل فروش) را طی می كند.گردآوری و ارائه اطلاعات به سرمایه گذاری كلان و كارانسانی نیازمند است.دركنارهزینه برداربودن فراهم آوری،هزینه برداربودن اطلاعات برای مدیریت را هم باید درنظرگرفت.
همانند دارایی های فیزیكی،اطلاعات قبل ازاینكه بتواند توزیع گردد با بازرسی كنترل كیفیت روبرومی شود.اطلاعات،همانند سیاهه فیزیكی،تابع شرایط درست به موقع است. با وانهادن اطلاعات به خودی خودش،ارزش آن ممكن است كه ازبین برود.درهرمرحله یا سطح ازاطلاعات،فروشندگان و مشتریان ویژه ای وجود دارند.جستجوگران اطلاعات ممكن است هزینه بیشتری بپردازند و فراهم آورندگان اطلاعات ممكن است تخفیف بدهند؛چرا كه آنها میان سطوح و گوناگونی های تراكنش های اطلاعات،تفاوتی را قائل نمی شوند.این امر،ناشی ازمشكلاتی است كه درشناسایی و سنجش اطلاعات وجود دارد.
● اطلاعات و نظام قیمت گذاری
جوزف استیگلیتز[۱]،به عقیده اقتصاد دانان اوایل قرن ۲۰،ارجاع می دهد كه نظام قیمت گذاری غیرمتمركز منجربه تخصیص مؤثرمنابع می شد.استیگلیتز میگوید: “جای امیدواری بود، همان ابزاری كه بینش‌هایی را نسبت به سایر شاخه‌های اقتصاد فراهم آورده بود،دراقتصاد اطلاعات بكار رفت.”درحقیقت ازنظراستیگلیتز،نظام قیمت گذاری،یك الگوی رضایتبخش برای اقتصاد نیست،چون مسائل اطلاعات را تبیین نمی كند،به طوری كه اطلاعات را ازسایركالاهای فیزیكی متفاوت سازد.جان پری بارلو[۲]، كه به تجارت اطلاعات ارجاع می دهد،پیش نویس طرحی ازروشهای غیرپولی را آماده كرد كه جامعه، ارزش اطلاعات را تعیین میكند.بارلو به طوركلی می گوید،هرچقدركه اطلاعات مانوس ترشود،ارزش آن افزایش می یابد،برعكس كالاهای فیزیكی كه هرچقدرنادرو كمیاب شوند،بیشترارزشمند هستند.
گاهی اوقات،كمیابی،ارزش اطلاعات را افزایش میدهد؛مثلا همچون وقتی صاحب یك راز،ازدانستن آن سود می برد.دراین نمونه ها،تنظیم وقت به همان میزان زیاد،تعیین كننده ارزش است كه خود اطلاعات.كسی كه ازنظرزمان تولید شده به اطلاعات نزدیكترین است،كسی است كه ازاجرای آن سود می برد.اطلاعات،همچنانكه فاصله میان شكل و كاربردش افزایش می یابد،ارزشمندی كمتر و ارتباط كمتری پیدا می كند.بارلو،همچنین خاطرنشان می سازد كه ارزشی را كه براطلاعات مینهیم،تحت تاثیر شهرت واعتبار و دیدگاه فراهم آورنده قرارمی گیرد.ما به اندیشه های افرادی كه آنها را به عنوان متخصص پذیرفته ایم،ارزش مینهیم و نیزبرای آن افرادی كه به ماراه درك و مشاهده جهان را همزمان كه برایمان اطلاعات فراهم می سازند، می فروشند،ارزش قائل هستیم.سنجش ارزش اطلاعات منطبق برنظام قیمتگذاری ،بسیار دشوار است. ویژگیهای اطلاعات،آن را هم شبیه و هم بی شباهت به سیاهه برداری فیزیكی می نماید: اطلاعات،ضرورتا یك كالای صنعتی نیست.
اطلاعات،گاهی می تواند باارزش اندك یا بدون هزینه تولید شود. هرمقوله ازاطلاعات،ازیكدیگرمتفاوت می باشد.اگراین اختلاف وجود نداشته باشد،اطلاعات تازه ای هم وجود نخواهد داشت.محصول مشابه،مكررا می تواند ازمغازه مشابه خریداری شود،اما اطلاعاتی كه یك بارفراهم یا فروخته شد، نمی تواند مجددا خریداری شود؛چون خریدار،اكنون آنرا می داند.
اطلاعات،ممكن است مبادله شود؛اما مبادله ضروری نیست.دریافت اطلاعات می تواند یك تجربه تماما شخصی و فردی باشد و اطلاعات هنگامی كه شخصی با یك محیط منحصرا غیرانسانی درتماس باشد،میتواند درتماس باشد. اطلاعات،ضرورتا كمیاب نیست؛تصور می شود كه اطلاعات خوب تجزیه شده،خوب ارائه شده و خوب اشاعه شده همیشه دردسترس نمی باشد. اطلاعات،غیررقابتی است.اطلاعات می تواند به وسیله یك شخص مصرف شود و با این وجود برای سایرین بدون هزینه اضافی فراهم شود. اطلاعات می تواند اثرات متعدد و چندگانه ای داشته باشد،یعنی یا مثبت باشد یا منفی، گاهی به صورت همزمان این اثررا می گذارد. اطلاعات،برای موضوعات مختلف، هم می تواند متوازن باشد و هم غیرمتوازن و گاهی به صورت همزمان،هردوحالت، باشد.
اطلاعات،ممكن است دردسترس باشد،اما جایی كه مورد نیازاست فراهم نباشد واطلاعات فراهم شده همیشه به گونه ای مؤثراستفاده نمی شود. چنان چیزی به عنوان اطلاعات مطلق وجود ندارد كه بتوان آن را ارائه دادوازكل موجودیت آن بتوان استفاده مؤثرنمود،جنبه های كاربردی داشته باشد،دردانسته های مورد لزوم ازآن استفاده شود. اطلاعات ممكن است نه عینی باشد و نه ذهنی، یا همزمان هردوباهم باشد.برخلاف اشیاء مادی كه موجودیتی ندارند،اطلاعات می تواندبه صورت بخش شده باشد. اطلاعات درمجموع می تواند صحیح باشد یا غلط،تااندازه ای صحیح باشد یا غلط،یا نه صحیح باشد نه غلط. اطلاعات،هم یك كالای عمومی و هم یك كالای شخصی مناسب است.مصرف اطلاعاتی یك شخص،ضرورتا مقدارموجوداطلاعات را برای دیگران كم نمی كند و قیمت آن یا ارزش آن كاهش نمی یابد.اطلاعات،برخلاف اشیاء،نمی تواند موجودیتی جدازارزش داشته باشد.
● نظركتابداران درباره اطلاعات
كتابداران،خودشان را به عنوان متخصصان اطلاعاتی می نگرند. نگرش آنها به اطلاعات چگونه است؟ در گذشته ، كتابداران بیشتر خودشان را باارتباطات یا مرحله انتقالی پردازش اطلاعات مشغول كرده‌اند.دیگران، گردآوری و سازماندهی اطلاعات را صورت می دهند؛مثلا-نویسندگان،هنرمندان و ناشران.
كتابداران این محتوای گردآوری شده را ارائه می دهند و آن را دردسترس قرارمی دهند.مادامیكه یك كتابدار باید ازمحتوا آگاه باشد،بداند چیست و كجا یافت می شود،دلمشغولی عمده او با ارائه محتواست نه با تولید آن.
درحال حاضر،كتابداران مشتاقانه به قالبی كه اطلاعات درآن نمایان می شود و ابزار و وسایل ارائه آن،علاقه‌مند می شوند.بسیاری ازسمینارها و مقالات مجلات كتابداری برویژگیها و نقاط بارز قالبهای چاپی دربرابرنوع الكترونیكی تمركزمی كنند،یا درباره تعهدهای تجاری،همچون واسطه های محتوایی كه ترس كتابداران ممكن است ازتخطی آنان به حریم شخصی و قابل توجه كتابداران است.درمنابع علوم كتابداری،بحثهای فراوانی درزمینه ارزش افزوده خدمات اطلاعاتی وجود دارد.هم كتابداران و هم مراجعه كنندگان به آنها،نگران عرضه بیش ازتقاضای اطلاعات شده اند،می پرسند كه چگونه داده های بی ارزش و غیرضروری رادرجستجوبرای محتوای مخصوص خود باید حذف كرد.برای كاربران كتابخانه،موانع واقعی جهت دسترسی،تجزیه و تحلیل و كاربرد اطلاعات وجوددارد و كتابداران هرگاه كه موانع دسترسی به اطلاعات را كاهش دهند،به ارزش آن می‌افزایند. ارزش، درسهولت یافتن خاص ترین و كامل ترین منبع اطلاعاتی و درسهولت تماس و ارتباطات با اطلاعات، افزوده میشود.ارزش،همچنین،درسهولت تجزیه و پردازش اطلاعات و درتسهیل كاربردآن اضافه می شود.مشاوره ها با تمامی صنوف می رساند كه همگی به خوبی این نكته را می دانند و آشكاراست برای مشاهده اینكه جامعه ما برفراهم آوری راه حلهای جامع و كلیدی جقدرارزش می نهد.برای تمام نگرانی آنها برای فراهم آوری دسترسی به اطلاعات،ارائه خدمات مناسب به كاربران و ارزش افزوده، با توجه به این واقعیت كه تعیین كمیت او ارزش‌گذاری اطلاعات هنوز درهرروش قابل اندازه گیری امكانپذیر نیست كتابداران از آن منع می شوند.هرعنصراز "دسته اطلاعات"نیازمند محاسبه خود آن است:فراهم آوری اطلاعات،ارائه اطلاعات،تجزیه و تحلیل اطلاعات و نظایرآن. چه رابطه ای میان هزینه مصرفی و تحمیل شده درگردآوری اطلاعات و ارزش آن اطلاعات می باشد؟ این یك پرسش پردردسربرای كتابداران است. آنها بایدبرای توجیه افزایش هزینه ها جهت نمایندگیهای مالی شان،درفقدان یك طرح معنادار جهت سنجش ارزش اطلاعات برای آینده برنامه ریزی نمایند.
● تشبیهات جدید برای اطلاعات
استیگلیتز به مطالعات بازاریابی خود درسالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۸۰ كه با سانفورد جی.گراسمن[۳] انجام داد،استناد می كند.این مطالعات نشان داد كه “اگر اطلاعات ارزشمند است،باید مقدارمتعادلی ازعدم توازن وجود داشته باشد.اختلافهای مبرم و مزمن بین قیمتها و ارزشهای اساسی كه محركهایی را برای اشخاص جهت به دست آوردن اطلاعات،فراهم می آورد.”استیگلیتز و گراسمن،نتیجه گرفتند كه “فقط اطلاعاتی كه می توانست به گونه ای مؤثرتوزیع شود،اطلاعات بی ارزش بود.”آیا ارجاع استیگلیتز به اطلاعات بی ارزش دلالت براین دارد كه تعیین كیفیت اطلاعات به لحاظ پولی، ضرورت ندارد و ممكن نیست.اطلاعات،فقط یكی ازچیزهای غیرمادی و غیرفیزیكی بسیار،كه مابرآن ارزش می نهیم،نیست.آیا نیازما به سنجیدن اطلاعات به دلار،بیشتر ازنیازبه سنجش رضایتمندی برای "خود ابرازی"[۴] و "خود اجرایی"[۵] می‌باشد؟ در گذشته ،تلاش‌های جامعه برای تعیین یك ارزش دلاری برای اطلاعات و دانش،نتایج ناجوری را به بارآورده است.درزندگی دانشگاهی،شهرت یك محقق بستگی به میزان ارزش فهم دانش او دارد.جامعه به حرفه‌ایهایی همچون پزشكان و وكلا،به خاطرتخصصشان پول بسیارزیادی می پردازد.
اما،رفتاریكنواخت و كلیشه ای هنرمند یا موسیقیدان ضعیف، به دلیل ضعف الگوها و ایده های ارزشی است.درچه مرحله یا سطحی،آراء و اطلاعات به راستی برای ما ارزشمند می باشد؟آیا رضایتمندی ازپردازش انحصاری اطلاعات، به خودی خود كافی است؟ آیا اقتصاد اطلاعات برای تجارت و شیوه زندگی ما،آنقدراساسی و اصلی شده است كه مجبورباشیم راهی برای برابرگرفتن اندیشه ها و عقاید با پول نقد بیابیم؟یااینكه،آیا یك خیزش درنظام قیمت ما،نیازی را برای یك پایه تازه جهت بازرگانی و تجارت دلالت می كند؟كتابداران،ماهیت به هم مرتبط دانش را،راههای فراوانی كه اطلاعات تولید شده دریك رشته دانشگاهی بارشته دیگرادغام می شود،دیرزمانی است كه تایید كرده اند.
نسبت به یافتن شباهتها برای ارزشگذاری اطلاعات درزمینه های تجارت،اقتصاد و حسابداری، متخصصان اطلاعاتی توانستند ازدیگرالگوها،تعابیری را شكل دهند.مثلا،اطلاعات می تواند با جریانهای تحول و دگرگونی همراه شود: اطلاعات،همواره درگردش است.اطلاعات به عنوان رسانه تبادل،محتوای تبادل و سازوكارارزشگذاری تبادل،عمل می كند.
تناقص ها،نشان ازعدم وجودحالت ایستایی موازنه و سكون دارد.آنها زمانی رخ می دهند كه گردش اطلاعات،متوقف و مسدود می شود. اطلاعات،اشاعه،جذب و به كاربرده می شود،به شیوه ای كه بتواند با استفاده تركیبی ازمنابع غنی اطلاعاتی،پیوند داشته باشد. درست هنگامی كه بیشترین دگرگونی ها كه دریك سطح سلولی به وقوع می پیوندد،یكپارچگی اطلاعاتی می تواند فقط به عنوان یك پدیده منحصربه فردروی دهد. اطلاعات،درسطوح مجزا دریك پیشرفت گام به گام،درست همچون سطوح انرژی درون یك جریان مولكولی ازانرژی بالاتردرمراحل مجزا،كامل یا دریافت می شود.
اطلاعات،دارایی لاینفك ساختاراست.برخی اطلاعات،پایا و ثابت هستند؛درحالیكه برخی اطلاعات،بی ثبات هستند.برخی ازاطلاعات بی ثبات،ضرورت دارد كه به سطوح عالی یكپارچگی و پیچیدگی برسند.سطوح عالی اطلاعات،یعنی یكپارچگی گسترده تراطلاعات،باخودش قدرت گسترده ترو بزرگتری می آورد،دوره های طولانی ترثبات و پایداری و دورنماهای درك و فهم، می آورد.پول،وسیله ای برای مبادله است،راهی برای سنجش نیازها و خواسته ها،موقعیت چشم داشتهای اجتماعی،كمیابی و بی نیازی،كمیت و كیفیت،سودمندی و رضایتمندی و غیره.با این حال،نظام قیمت گذاری،یك نظام انبوه و به هم پیوسته است.ما نمی توانیم به سهولت،ارزش را درسطح منفرد،تعیین كنیم.
آشكاراست كه قیمت،به ندرت با ارزش ذاتی برابری می كند.شاید ارزش،به صورت ریشه ای،یك ساختارمعنوی داشته باشد.آیا پول،بهترین جانشین برای ارزش است؟ آیا اطلاعات،خودش بهتر میتواندارزش را ارائه دهد؟اطلاعات،مفهومی فراترو گسترده ترازپول و مسائل مادی دربرمی گیرد.آیا اطلاعات می تواند سیستم نوینی ازداد و ستد،یك اقتصاد حقیقی را رواج بدهد؟
این مقاله ترجمه‌ای است از:
source: Fenne, Audreyr. Placing value on Information. Library Philosophy and Practice Vol. ۴, No. ۲ (Spring ۲۰۰۲). ISSN ۱۵۲۲-۰۲۲۲
Available: (www.uidaho.edu/~mbolin/lppv۴n۲.htm)
یادداشتها
[۱] Joseph Stiglitz
[۲] John Perry Barlow
[۳] Sanford J.Grossman
[۴] self-expression
[۵] self-fulfillment
مراجع:
References
۱. Joseph E. Stiglitz, “The Contributions of the Economics of Information to Twentieth Century Economics,” Quarterly Journal of Economics ۱۱۵ (Nov. ۲۰۰۰): ۱۴۴۱-۱۴۷۸.
۲. John Perry Barlow, “The Economy of Ideas,” Wired ۲ (March ۱۹۹۴): ۸۴-۹۰, ۱۲۶-۱۲۹.Available: www.wired.com/wired/archive/۲.۰۳/economy.ideas.html (۱۳ Febrary ۲۰۰۲)
۳. Stiglitz, “The Contributions of the Economics …” p. ۱۴۴۹.
۴. Stiglitz, “The Contributions of the Economics …” p. ۱۴۶۰.
نوشته:آدری فنر
رئیس بخش فراهم آوری كتابخانه جكسون دانشگاه گرینسبوروكارولینای شمالی
ترجمه: امیررضا اصنافی
دانشجوی كارشناسی ارشد علوم كتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شهیدچمران اهواز
منبع : نما مجله الکترونیکی پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران