یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

زاویه بسته/نیمکت های «بشین و پاشو»


سوداگری از این پرسودتر كه چند میلیون را به حساب خواباندن و خوابیدن در سینه آفتاب عالم تاب این فوتبال، دیگر كدام تعلیم و آموزش و كدام شاگرد؟
جیبی است خالی و میدانی خالی از زحمت و نیمكتی كه رحمت است و بعد «بشین و پاشو» خالی اش كن!
این میان اگر باخت است برای تیمدار است و تیمی كه بازنده است، اگر دنبال برنده می گردید جای دور نروید جناب مربی نما است.
بعد هم ایستگاه بعدی است و «ماشین مشدی ممدلی است كه بزن بریم» و پیاده شدن و پیاده كردن دیگری است. اگر این نوع فوتبال بی حركت برای بسیاری بركت ندارد چه باك، برای بسیاری از مربی نماها كه بركت دارد. قلمی است و ورق كاغذی است و یكی دو امضا و نیمكتی كه دوامش به یكی دو هفته نمی رسد، پس باید بر رویش لم داد.
ضرب و تقسیم تان كه خوب است، ریال های گرفته را تقسیم برمدت زمان لمیدن عالیجنابان كنید، خواهید دید حاصلش برای هر دقیقه نشستن آقایان برنیمكت بعضی تیم ها از درآمد رئیس جمهور و وزیر و وكیل خودمان كه هیچ، از كل قرارداد فرگوسن، اریكسون و تراپاتونی هم بیشتر است!
• استقلال، سردرد و دردسر
استقلال تا دل تان بخواهد مدیر دارد و معاون دارد و سرپرست دارد. آدم های آشنا كه واردند و تجربه دارند و مهم تر این كه مامور معذور هم نیستند. مثل بعضی ها گذری از سركوچه فوتبال نیامده اند كه پست و سمتی را مال خود كرده، عشق میز و مقام داشته باشند، سینه سوخته اند و برابر با اصل.
جلد شناسنامه شان آبی رنگ است و همه خانه زاد و دوروبر قلعه نویی همه جمع. به غیر از بالانشین های نهانی، اولیایی و منزوی و نظری و امیری عیان اند و چهره گشوده و كمربسته به خدمت استقلال. می گویند سری كه درد نمی كند دستمال نمی بندند، ولی گویی استقلال هرازگاهی بیهوده دارد دستمال به سر می بندد. استقلال اگر سردردی هم دارد باید با تدبیر معالجه اش كند نه با بی تدبیری دردسرش را اضافه كند. استقلال باید با تدبیر مدیرانش پایش را از حاشیه های ناخواسته بیرون گذاشته بیشتر به متن بپردازد، حاشیه هایی كه خود موجب تباهی متن است.
مدیران استقلال باید خود شارح وظایف خویش باشند و با تقسیم درست و دقیق امور استقلال میان خود محدوده عمل خویش را ترسیم كنند. استقلال بیش از آن كه نیازمند آرایش تیم درون میدان خود باشد اینك محتاج آرایش درست و تعریف شده تیم های بیرون میدان خویش است. درست قرارگرفتن مدیرانش كنار هم و درست یاری دادن آنها به هم.
• ضدحال
فوتبال دیدنی است، شنیدنی نیست. چشم عضوی است فعال و كارآمد برای ۹۰ دقیقه فوتبال دیدن. فوتبال را از تلویزیون باید دید اگر به هر دلیلی جایی در سكوهای میدان نداشته باشی. فوتبال را باید در خلوت خانه درست دید و از دیدنش لذت برد نه دید و حرص خورد. بدبازی كردن یك تیم، بدقضاوت كردن یك داور گرچه لذت بخش نیست ولی این خود جزیی از كل فوتبال است كه باید تحملش كرد، اما بد نشان دادن و به تبع آن بد دیدن یك بازی فوتبال را برصفحه این شیشه رنگی چگونه می توان تحمل كرد؟ تیمی را می بینی كه خوب بازی می كند و داوری را می بینی كه درست قضاوت می كند ولی دریغ و درد كه باید در كنارش هم گروهی سربه هوا را ببینی كه هرازگاهی برایت ماه و خورشید و دشت و دمن نشان داده چه بسیار برای به تصویر كشیدن صحنه های مرده صحنه های زنده را مرحوم كرده تو را دچار حیرت و حسرت كنند!
جناب مستطاب كارگردان كه باید كارش این باشد كه از میان دوربین های متعدد بهترین تصویر گرفته را شكار كرده برروی آنتن خانه من و تو بفرستد، بی خیال هرچه آدم و عالم و شور و حال من و تو درست در لحظه ای كه تیمی در حال ضد حمله است جنابش هم خودخواهانه به ما خانه نشینان بی پناه ضدحال زده، در حالی كه خود و دوربینش در میانه میدان «دریبل» خورده و جامانده است، باید ما را هم در دیدن صحنه ای حساس جابگذارد!
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید