شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

عطر نوجوانی


عطر نوجوانی
سلام مدرسه جان!
می دانی؟ باز دلم هوای سال پیش و سالهای قبلش را کرد، زمانی که از لحاظ قانونی هنوز نوجوان بودم! و نامه ها و خط خطی هایی که برای کاغذهای سربی نوجوانانه(وجوانانه) می فرستادم. اگر امسال با آن چالش های روحی و جهان شناختی (!) اش همراه نبود، اگر نفس کشیدن در جهانی پر از مه خیلی سخت نبود، اگر باور داشتم که دنیا واقعاً جای خوبی برای زندگی کردن است و اگر...
اینکه امسال از مدرسه خداحافظی کردم و به دانشگاه سلام، مهم نیست. می توانم مانند آن کبوتری باشم که در پنجره سرودید:(کبوتر. می توانم از همین حالا امروز، روز خودم را به خودم تبریک بگویم! می توانم هر طور باشم می توانم مثل نوجوانی نفس بکشم حتی اگر به ۱۸ سالگی نزدیک شوم. من که گاهی حتی هوس آبنباتها و گلهای وحشی کوچک کودکی را می کنم. )
مدرسه جان، بعد از یک سال ننوشتن برای کسی خوشحالم که دارم برای تو می نویسم. چه خوب که سه شنبه ها با نسل ۳ همسایه اید وقتی نگاه می کنم می بینم میان روزنامه های گذشته ام پر از مدرسه است به خاطر همین ۳ شنبه ها را بیشتر دوست خواهم داشت، بیشتر از قبل.
(می شود ۴ تا!)
خوشبختی تیم ادبی که در مدرسه کیهان قلم می زنند را فقط می شود با خوشبختی آن رنگین کمان کوچک وقتی که پرواز می کرد (کفشدوزک) مقایسه کرد.
چقدر صمیمی شدیم!
زینب اسلامی.تهران
جواب سلام
دوست قدیمی و صمیمی مدرسه!
از نسیم مهربانی تان که در باغ مدرسه وزیدن گرفت، سپاسگزاریم
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید