شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


ستمکش بی‌دفاع


روز جهانی کودک فرصت مناسبی است تا به کودکان و نوجوانان و مسائل مشکلات آنان پرداخته شود و مطالب ضروری در این زمینه ارائه گردد. بنابر تعریف ”کنوانسیون حقوق کودک“، کودک کسی است که کمتر از هجده سال داشته باشد.دوران کودکی در رشد و پرورش کودکان از اهمیت بسزائی برخوردار است، پایه‌های رشد جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی و در نتیجه شخصیت آنان در این سال‌ها شکل می‌گیرد.برای اینکه کودک بتواند به رشد طبیعی خود ـ قبل از تولد و چه بعد از آن ادامه دهد ـ لازم است که مادر او از حمایت‌های خاصی برخوردار باشد. در این موضوع بحث‌هائی وجود دارد. حتی از نظر طبی از قدیم به این مسئله توجه داشته‌اند که از زن حامله یا شیرده باید کاملاً مراقبت کرد.برای سالم‌سازی محیط خانواده باید به دو کار دست زد، از سوئی خانواده مخصوصاً مادر باید با مراقبت خردمندانه و دوستانه خود کودک را از احساس ایمنی و اطمینان برخوردار کند و از سوی دیگر خانواده باید در جریان پرورش کودک خود از وضعی استوار برخوردار باشد و احساس ایمنی و اطمینان کند و بتواند از سر فرصت و با وسایل کافی کودک را بپرورد.مهمترین عامل توسعه هر کشور نیروی انسانی است. کودکان امروز سازندگان فردای هر کشورند. تلاش در راه رشد و پرورش صحیح آنان توسعه و پیشرفت جوامع انسانی را سلب می‌شود.در حالی‌که بسیاری از والدین تلاش می‌کنند تا محیطی امن و سالم برای کودکان فراهم آورند متأسفانه روزانه شاهد این هستیم که کودکان از نظر فیزیکی، جنسی و روانی مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. بدرفتاری با کودکان یا کودک‌آزاری فقط شامل رفتارهائی است که توسط بزرگسالان نسبت به کودکان انجام می‌گیرد و به نوعی به سلامت جسمی، ذهنی و عاطفی و روانی آنان آسیب می‌رساند.مونتسوری پزشک کودکان می‌گوید: ”هیچ گروهی بیشتر از کودکان مورد ظلم و ستم قرار نمی‌گیرد و هیچ گروهی کمتر از آنان قادر به دفاع از خود نیستند.“بدرفتاری با بچه‌ها تعریف دقیقی ندارد. سیلی، گوشمالی، لگد، خیلی پیش پا افتاده محسوب می‌شوند! برای اکثر پدر و مادران تربیت یعنی وادار کردن به تبعیت، در نظر بسیاری از آنان اگر بچه‌ای کتک نخورد لوس بار می‌آید. امروزه آزار کودکان یک مسئله اجتماعی در حال گسترش است و صاحبنظران آن را حاصل عوامل چندگانه می‌دانند. والدین آزاردهنده متعلق به اقشار مختلف جامعه هستند و بر خلاف باور عموم تنها به قشر پائین جامعه محدود نمی‌شوند. زایش یک بچه زایش یک زندگی است اما متأسفانه گاهی بچه را به‌عنوان یک انسان تلقی نمی‌کنند و شخصیت انسانی او را در نظر نمی‌گیرند.تنبیه در لغت به معنی آگاه کردن است اما در اکثر موارد روش‌هائی که برای تنبیه کودکان به‌کار می‌برند بیشتر جنبه آزاردهنده دارد تا آگاه‌کننده. در اغلب موارد بچه‌های کتک خورده گمان می‌برند که این نتیجه شیطنت یا شلوغی آنان است. بچه‌ها نمی‌دانند که پدر و مادر و دیگر بزرگسالان نمی‌توانند از او توقع نابجا داشته باشند و نمی‌توانند هر طور که دلشان خواست با بچه‌ها رفتار کنند. برای بزرگترها پذیرفتن این اصل که کودکان هم حقوقی دارند تا حدی دشوار است.کودک از طرفی برای پرورش کامل و موزون شخصیت خود به محبت و تفاهم نیاز دارد ولی باید تا حد امکان با مراقبت و تحت مسئولیت مادر و پدر خود پرورش یابد. در هر حال این پرورش باید در محیطی ارام و آراسته به عاطفه و اخلاق و امنیت باشد. کودک خردسال را جز در موارد استثنائی نباید از مادر جدا کرد. محبت یک کیفیت دو جانبه است بدین معنی که کودک نه تنها باید محبت ببیند بلکه نیاز به ابراز علاقه و دوست داشتن دیگران از هر حیث به صلاح و به نفع اوست و در تمام این موارد کانون خانواده نخستین اجتماعی است که در آن یک نوع حکمرانی براساس مقررات و قوانین جریان دارد که اگر این مقررات نادیده گرفته شود ـ هم برای والدین و هم برای کودکان ـ محیط خانواده تبدیل به یک جای ناامن و دغدغه‌ساز می‌شود.اغلب پدر و مادران می‌پندارند که فرزندان متعلق به آنان هستند، پس هرگونه که بخواهند می‌توانند با آنها رفتار کنند. هرم قدرت مبتنی بر تحمیل از طرف بزرگترها و اطاعت از جانب کوچکترهاست. متأسفانه والدینی که رفتار آزاردهنده دارند روزی خود قربانی بدرفتاری‌های والدین خود بودند و شیوه صحیح تربیت و مراقبت از فرزند را نیاموخته‌اند. در گذشته‌ای نزدیک تنبیه بخش جدائی‌ناپذیر سیستم‌های مدرسه‌ای ما بوده است. علاوه بر رفتارهائی که به‌طور مستقیم توسط کادر آموزشی انجام می‌گیرد و به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب می‌رساند آسیب‌هائی نیز از طریق برنامه‌ها و روش‌های نظام آموزش و پرورش به کودکان وارد می‌شود. نمره‌گرائی، تکالیف فراوان، اضطراب و ترس از امتحانات، توهین و سرزنش دانش‌آموزان از این جمله‌‌اند.باورهای اجتماعی نیز تنبیه در مدارس را توجیه می‌کند. محمد ۱۳ ساله می‌گوید: ”معلم ما از جای دیگر عصبانی است اما ناراحتی‌اش را سر ما خالی می‌کند. هر وقت هم که به پدر و مادرم اعتراض می‌کنم می‌گویند: چوب معلم گل است و...“ مونا کلاس چهارم دبستان شب‌ها کابوس امتحانات را می‌بیند و از مدرسه می‌ترسد.متأسفانه بسیاری از کودکان ما عادت ندارند که در مجامع عمومی مورد احترام قرار گیرند. زندگی امروز با اضطراب و فشار روانی بسیار همراه است. بیکاری، تورم و کمبود موادغذائی باعث شده که والدین صبر و شکیبائی کمی داشته باشند. وقتی کودک حدی از انتظاراتشان را برآورده نمی‌سازد، خشمگین می‌شوند و با شیوه‌های تنبیه خشونت‌آمیز در واقع خود را تسکین می‌دهند. نگرش مالکیت والدین بر فرزند ـ به‌ویژه از طرف پدر ـ که شاید قانون نیز از آنان حمایت می‌کند از موانع تحقق حقوق کودک در زمینه منع بدرفتاری با کودکان محسوب می‌شود. طبق ماده ۲۳۰ قانون مجازات اسلامی پدر یا جدپدری از قصاص معاف است. ”پدر یا جدپدری که فرزند خودش را بکشد قصاص نمی‌شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.“معمولاً قتل و آزار کودکان در پی نبود شاکی مسکوت می‌ماند و بچه‌کشی و بچه‌آزاری ادامه می‌یابد. پیمان جهانی حقوق کودک پس از ده سال بحث و گفت‌وگو در سال ۱۹۸۹ میلادی در ۵۴ ماده تدوین شد و در سال ۱۹۹۰ با تصویب ۲۰ کشور به مرحله اجراء درآمد و ایران در سال ۱۳۷۳ آن را پذیرفت.توجه کافی به کودکان، مراقبت به‌موقع از آنها و فراهم ساختن امکانات زندگی سالم برای رشد و پرورش آنان از جمله حقوق اساسی کودکان است. با توجه به تأثیرات زیانبار بدرفتاری با کودکان، پیمان جهانی حقوقی کودک در چند ماه بر منع بدرفتاری با کودکان تأکید دارد.
ماده ۱۹ـ حمایت از کودکان در برابر تمام اشکال خشونت جسمی، روحی، بی‌توجهی، سوءاستفاده، سهل‌انگاری، بدررفتاری، استثمار از جمله سوءاستفاده جنسی.
ماده ۳۲ـ حمایت از کودکان در برابر استثمار اقتصادی و منع هرگونه کاری که برای رشد و آموزش کودک زیانبار باشد.
ماده ۳۵ـ حمایت از کودکان در مورد ربوده شدن، فروش و قاچاق کودکان به هر شکل و هر منظور.
ماده ۳۶ـ حمایت از کودکان در برابر تمام اشکال استثمار که رفاه کودکان را به مخاطره اندازد.
ماده ۳۷ـ منع هر نوع شکنجه، رفتارهای بی‌رحمانه و غیرانسانی با کودک.
کودکان در زندگی اجتماعی مشارکت چندانی ندارند، آنها به حقوق اجتماعی خود آشنا نیستند. در نتیجه، جامعه نیز به حقوق آنها توجه نمی‌کند. یکی از وظایف کشورهای امضاء‌کننده پیمان آموزش آشنا کردن این حقوق به کودکان، نوجوانان، خانواده‌ها و مسئولان است.
ماده ۴۲ـ۵۴ در مورد چگونگی و اجرای عملکرد دولت‌ها در ارتباط با پیمان حقوق کودک است. آشنا کردن عموم مردم، خانواده‌ها، کودکان و نوجوانان با مواد پیمان با استفاده از شیوه‌های گوناگون آموزشی، تبلیغی و اطلاع‌رسانی.
آگاه‌سازی بچه‌ها از حقوق خود بخشی از تربیت آنهاست. پدر و مادر نیز باید بپذیرند که نیاز به آموزش و شناخت بچه خویش دارند. باید بدانند که بچه‌های آزاردیده به زحمت می‌توانند اثرات روانی بدرفتاری‌ها را جبران کنند.نهاد خانواده و دولت باید در کنار هم نسبت به کودکان و رفع نیازهای آنان توجه کافی نشان دهند و شرایط مناسب را برای زندگی سالم آنان فراهم سازند، در غیر این‌صورت آسیب‌های جسمی و روانی جدی به کودکان وارد می‌شود. هیچ‌گاه از پرداختن به این مسئله نباید غافل بود که کودک‌آزاری امروزه از مهمترین مشکلاتی است که در بسیاری موارد قابل دیدن نیست اما همیشه در تاریخ وجود داشته و دارد.

لیلا فرخ‌پی
منبع : خبرگزاری ایسنا