چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


ویترین نقره‌ای شیک ستارگان سینما


ویترین نقره‌ای شیک ستارگان سینما
گردش مالی سینمای ایران تاکنون که قریب به ۹ ماه از سال را پشت‌سر گذاشته‌ایم فوق‌العاده ضعیف و ناامیدکننده بوده است. پس از اکران موفق نوروزی <اخراجی‌ها>ی مسعود ده‌نمکی و گیشه پررونق میلیاردی‌اش کمتر فیلم ایرانی به فروش بالا‌ی ۵۰۰میلیون تومان دست یافته است. تولیدات رنگارنگ و متنوع این سینما بازده اقتصادی مناسبی نداشته‌و به نظر می‌رسد با سپری شدن دوره اکران نوروز، اکران تابستان و اکران عید فطر و نزدیک شدن به زمان برگزاری جشنواره بین‌المللی فجر سینمای ایران تا پایان سال جاری دیگر برگ برنده‌ای برای رو کردن نداشته باشد.
در شرایطی که سینمای ایران ماه‌ها در جا زده دو فیلم جدید <محمدرضا گلزار< - >کلا‌غ پر>(شهرام شاه‌حسینی) و <توفیق اجباری>(محمدحسین لطیفی)‌که به فاصله اندکی از یکدیگر اکران گرفته‌اند، گیشه‌های بی‌فروغ را از رکود به درآورده‌اند. با توجه به ضعف‌های بصری و مضمونی هر دو فیلم و ساختار بهتر دیگر فیلم‌های کم‌فروشی که همزمان بر پرده نشسته‌اند می‌توان به راحتی به این نتیجه رسید که حضور ستاره‌ای چون <گلزار> و بی‌ستارگی فیلم‌های رقیب عامل اصلی تفاوت فاحش فروش این محصولا‌ت بوده‌اند. ‌
موفقیت مالی فیلم‌های <کلا‌غپر> و <توفیق اجباری> بحث <ستاره سالا‌ری> را در محافل سینمایی دامن‌زده است. دستمزد <رضا گلزار> که در پرفروش‌ترین فیلم ایران سال گذشته <آتش بس>، (تهمینه میلا‌نی-) نیز بازی داشته- همچنان روبه افزایش است. <گلزار> این روزها به انتخاب اول بسیاری از تهیه‌کنندگان وطنی تبدیل شده است، در حالی‌که همچنان به‌زعم شعار قابل توجهی از صاحبنظران و کارشناسان و منتقدان سینمایی او بیشتر یک مانکن خوش‌تیپ محسوب می‌شود تا یک هنرپیشه حرفه‌ای و به‌قول معروف نان قیافه‌اش را می‌خورد اما با این وجود مردم هنوز هم حاضرند به‌خاطرش به سینما بروند و به تماشای فیلم‌هایش بنشینند. در یکی از بیلبوردهای فیلم <توفیق اجباری> فقط کلوزآپ چهره گلزار نقش شده، آن‌هم به گونه‌ای که معلوم نیست واقعا این تصویر به خود فیلم مربوط است و یا آنکه صرفا یکی از عکس‌های فیگوراتیو تبلیغی این هنرپیشه محسوب می‌گردد؟! کافی است نوشته‌های روی بیلبورد را حذف کنیم، آنچه باقی می‌ماند فاقد هویت است و می‌توان هم از آن تلقی آگهی تبلیغاتی یک شرکت تولید و عرضه پوشاک را داشت، هم نشان معرف یک فیلم سینمایی، هم اعلا‌ن یک کنسرت و یا آلبوم موسیقی... ‌
سینمای نوین ایران در شرایطی بعد از انقلا‌ب اسلا‌می پا گرفت و به حرکتش ادامه داد که میراث‌دار یک دهه <ستاره سالا‌ری> بود. ‌
تغییر ناگهانی ارزش‌های اجتماعی و سیاست‌های فرهنگی جدید خواهان رشد و توسعه سینمای متعالی بود و به نقش پررنگ ستاره‌ها و حضور مقتدرانه‌شان وقعی نمی‌نهاد. <برزخی‌ها>(ایرج قادری)‌، پرفروش‌ترین محصول داخل سال ۱۳۶۱ ، اگرچه پرستاره‌ترین فیلم ایران در سال‌های بلا‌تکلیفی و ظهور سینمای نوین بود اما نقطه پایانی ستاره‌سالا‌ر در سینمای ایران در دهه ۶۰ نیز محسوب می‌شد. جمع سوپراستارهای سینمای قبل از انقلا‌ب پس از این فیلم از هم پاشید و دیگر هرگز مجال دوباره برای حضور پررنگ آنها در مقابل دوربین بدین‌گونه فراهم نیامد. با وجود همه مخالفت‌ها سینمای دهه ۶۰ بی‌ستاره نماند و بازیگرانی چون <جمشید آریا> که روزگاری نقش‌های درجه ۳ را ایفا می‌نمود و <اکبر عبدی> تا مرز ستاره شدن پیش رفتند. با نمایش فیلم <عروس>، (بهروز افخمی) در سال ۱۳۷۰ و استقبال غیرمترقبه مردم از این فیلم رسما به سینمای ایران مجوز <ستاره‌سازی> اهدا شد و به تدریج در سال‌های بعد بازیگرانی چون <نیکی کریمی>، <ابوالفضل پورعرب>، <محمدرضا فروتن>، <هدیه تهرانی> و... ستاره شدند و راندمان اقتصادی سینمای ایران را افزایش دادند؛ روند <ستاره‌سازی> و <ستاره‌سالا‌ری> از دهه ۷۰ تاکنون تداوم یافته است. در طول بیش از یک دهه و اندی ستارگانی چون <لیلا‌ حاتمی>، <پارسا پیروزفر> و <بهرام رادان> و... متولد و چهره‌هایی چون <میترا حجار>، <شقایق فراهانی> و... از دور رقابت کنار رفتند. سینمای ایران، سینمای کم‌ستاره‌ای است و فعلا‌ به‌جز <نیکی کریمی>، <امین حیایی>، <هدیه تهرانی>، <مهناز افشار>، <لیلا‌ حاتمی>، <فروتن> و <محمدرضا گلزار>‌، چهره پولسازی ندارد. <بهرام رادان>، <پرویز پرستویی>، <رضا کیانیان>، <مهتاب کرامتی> و <گلشیفته فراهانی> و... فاقد تمام ویژگی‌های یک ستاره هستند. آنها هنرپیشگان حرفه‌ای، محبوب و پرطرفداری به حساب می‌آیند، اما نمی‌توان لفظ سوپراستار را برازنده‌شان دانست.
ستارگان سابق، <پورعرب>، <عبدی>، <خمسه> و... نیز دیگر حنایشان رنگی ندارد و دستمزدشان افت محسوسی کرده است. <ستاره‌شدن>، در سینمای ایران کار سهل و ساده‌ای نیست و از آن سخت‌تر <ستاره‌ماندن> است. در سینمای کم ستاره ما <ستاره>‌ها حکم لنگه کفش کهنه در بیابان و آدم یک چشم در سرزمین کورها را پیدا کرده‌اند. سینمای قبل از انقلا‌ب، سینمایی پرستاره بود. آ‌ن سینما را ستاره‌ها رونق بخشیدند. مردم فیلم‌ها را از روی نام بازیگرانشان انتخاب می‌کردند. فیلم بی‌ستاره مورد استقبال قرار نمی‌گرفت. ‌
ستاره‌ها محور همه چیز است و سینما با حضور آنها معنا می‌یافت. پس از انقلا‌ب یک دهه رکود در ستاره‌سازی تاثیرات خود را برجا گذاشت و سینمای ایران را تهی از ستاره کرد. این امر شاید در مقاطعی - مثل دوران هشت‌ساله جنگ تحمیلی- اجتناب‌ناپذیر می‌نمود اما در مقاطعی هم افراطی و بی‌نتیجه به نظر می‌رسید. ستاره‌های دهه هفتاد ایضا دهه فعلی، ستاره به‌مفهوم واقعی نیستند. آنهایی که فیزیک مناسب دارند بازی چشمگیری ندارند و بالعکس چهره‌هایی که بازی درخشان‌شان تحسین همگان را برانگیخته فاقد فیزیک جذاب و کاملی هستند. سینمای ایران در مقطع فعلی گرایش‌های زیادی به ستاره‌ها پیدا کرده است. کافی است نگاهی بیندازیم به فهرست بازیگران فیلم‌های تازه تولید که بیشترشان قرار است به جشنواره فجر امسال عرضه شوند. سپردن نقش‌های کوتاه به چهره‌های مشهور و گردهم آوردن ستاره‌ها اخیرا در سینما باب شده است. <واروژ کریم مسیحی> برای <تردید>، ابراهیم حاتمی‌کیا برای <دعوت>، شهرام شاه‌حسینی برای <سپیده دم>، سیروس الوند، برای <زن دوم> پریسا بخت‌آور، برای <دایره زنگی>، سامان مقدم، برای <صدسال به این سال‌ها> و مانی حقیقی برای <کنعان> تعداد قابل‌توجهی از مشهورترین چهره‌های سینمایی را جلوی دوربین خود کشانده و یا قرار است فرا بخوانند. ظاهرا همه به این نتیجه رسیده‌اند که این همه مهره‌چینی دست‌کم سبب خواهد شد تا اگر فیلم فروش نداشته باشد حداقل ضرر هم ندهد. تشدید ستاره‌سالا‌ری بی‌شک اقتصاد سینمای ایران را ارتقا داده و گیشه‌های تارعنکبوت بسته را رونق خواهد بخشید. در این میان فیلمسازان نباید نقش و رسالت خود را در جهت ساخت آثار قابل اعتنا و خوش کیفیت به فراموشی بسپارند؛ امری که متاسفانه سال‌ها است به آن بی‌توجهی شده و جدی گرفته نمی‌شود. <کلاغ پر> و <توفیق اجباری> و کیفیت نازل این فیلم‌ها این خطر را در پی دارد که سینماگران و تهیه‌کنندگان به سمت تولید آ‌ثاری گرایش پیدا کنند ستاره محور و فاقد اجرای حساب شده و قابل دفاع. وقتی به صرف حضور <گلزار> و <افشار> در کنار یکدیگر فروش فیلم از قبل تضمین‌شده باشد ممکن است فیلمسازان به فتورمان‌سازی تمایل پیدا کنند و پشت دوربین تمام تلا‌ش خود را مصروف گرفتن تصاویر شیک و شسته رفته از این چهره‌ها نمایند. البته نمی‌توان همه کاسه کوزه‌ها را سر فیلمسازان شکست. آنها برای بقا و اثبات توانایی‌هایشان ناگزیرند به تماشاگر و تهیه‌کننده باج بدهند و از سلیقه بازار روز تخطی نکنند. واقعا اگر نقش‌های اصلی <کلا‌غپر> را گلزار و افشار بازی نمی‌کردند و به جای آنها از هنرپیشگان معمولی استفاده می‌شد آیا این فیلم باز هم فروش می‌کرد؟! از حالا‌ می‌توان پیش‌بینی کرد که رکود تجاری سینمای ایران در سال‌جاری جای خود را به رونق اقتصادی در سال آتی خواهد داد و با چهره جدیدی از سینمای ایران در سال ۱۳۷۸ روبه‌رو خواهیم شد؛ یک ویترین نقره‌ای شیک‌خوش‌رنگ و لعاب از ستاره‌ها و مانکن‌های بزک شده!
شهرام خرازی ها
منبع : روزنامه اعتماد ملی