چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فرصتها و چالشهای انتخابات ریاست جمهوری دهم


فرصتها و چالشهای انتخابات ریاست جمهوری دهم
انتخابات در هر کشوری به عنوان متداول ترین شکل مشارکت عمومی می تواند به طور طبیعی موجد فرصتها و چالشهای مهمی برای یک کشور باشد. این فرصتها و چالشها بدون تردید بر حیات سیاسی و سرنوشت مردم کشور تاثیر می‌گذارد.‌
انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ که حدود سه ماه دیگر تا برگزاری آن زمان باقی است نیز برای حیات سیاسی جامعه ایران فرصتها و چالشهایی به همراه خواهد داشت که با بصیرت سیاسی و آینده نگری می توان فرصتها را حداکثر و چالشها را به حداقل رساند.
احزاب و جریانات سیاسی در آستانه انتخابات مختلف ناظر بر واقعیات اجتماعی و به منظور هدف گرفتن مرکز طیف رای دهندگان علی‌الخصوص آرای خاکستری، ژست‌های انتخاباتی متفاوتی را اتخاذ می‌کنند. عموما این ژست‌ها جنبه ایجابی داشته و حاوی راهکارهای جدیدی برای حل مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... شهروندان وجامعه است.‌
هر چند اعوجاجات سیاسی واجتماعی جامعه ایران منفذ گریزی مغتنم برای اکثر تحلیل‌ها در تبیین ژست‌های کنشگران اصلی درانتخابات مختلف بوده است اما مطالعه ژست انتخاباتی دوم خردادی‌هاعلی‌الخصوص افراطیون این جریان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم بیانگر نکات منفی وتاسف برانگیزی است که فرایند بلوغ سیاسی تحزب درایران را با تردیدهای جدی مواجه می‌کند.‌ پروژه سیاسی فریب و دامن زدن به ابهامات فضای سیاسی کشور با آغاز زودهنگام فعالیتهای تبلیغاتی توسط دوم خردادی ها، متاسفانه یکی از ترفندهایی است که در صورت بهره برداری هوشمندانه می تواند موجبات انحراف افکار عمومی و رقم زدن معادله رای به نحو دلخواه را فراهم کند.‌بدیهی است اگر ضمن حفظ سلامت فضای سیاسی کشور دورنمای انتخابات ریاست جمهوری دهم حول رقابت مثبت بر اساس گفتمان خدمت به مردم وهمچنین پیشرفت و عدالت توامان در کشور صورتبندی شود بدون تردید در این انتخابات فرصتهای بزرگی برای کشور پدید خواهد آمد.‌
در حالی که قطار گفتمان خدمت وپیشرفت اصولگرایان به واسطه اهتمام خالصانه دولت نهم ، مجلس هشتم و بدنه اصولگرایی کشور پر شتاب در حال حرکت است سیاست سازان و بزرگان اصولگرا در پی طراحی الگوی مناسبی برای همگرایی در انتخابات ریاست جمهوری آینده هستند. تمام اخبار حاکی از توافق گروههای مختلف اصولگرایی برای همکاری گسترده در آستانه انتخابات۸۸ است.‌‌ ‌ائتلافهای انتخاباتی، محصول مدیریت تکثر منابع قدرت در نظامهای مردمسالار به منظور تالیف منافع و تحصیل نتبجه مطلوب برای یک جریان سیاسی است. در ایران با پیشرفت کشور،بالا رفتن میزان تحصیلات رای دهندگان، افزایش رفاه عمومی و... قدرت تمایل به تکثر و تفرق روزافزون یافته ونیروهای اجتماعی و سیاسی تازه نفس طالب مجالی برای جولان مثبت هستند. در واقع پلورالیسم سیاسی یا تکثر منابع قدرت نه تنها یک الگوی تجویزی نیست بلکه اتفاقی محتوم است که صفحه شطرنج سیاست در ایران را با مهره های جدیدی روبرو می کند. در این سطح تحلیل مدیریت تکثر منابع قدرت و فرایندهای زیردستی ائتلاف نقش تعیین کننده ای در معادلات سیاسی آینده ایران خواهند داشت.‌
درادامه به تحلیل پراکنده فضای سیاسی کشور خواهیم پرداخت.
● دوم خردادی ها و پروژه حمله به دولت
انتخابات دور دهم ریاست جمهوری خرداد ماه سال‌ آینده برگزار می‌شود. اکنون گردونه رقابت بین احزاب و جریانات سیاسی در حال چرخیدن است. پیش‌بینی اینکه دست مردم کدام گوی اقبال را از گردونه بیرون می‌کشد برخلاف عقلانیت سیاسی است اما بدیهی است نتیجه انتخابات آتی متاثر از فاکتورها و عوامل مختلفی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم می‌توانند نقش تعیین کننده‌ای ایفا کنند‌
‌یکی از عوامل تاثیرگذار نحوه عملکرد و اقدامات دولت نهم است که لاجرم و به طور غیرمستقیم نقش بی‌بدیلی در نتیجه انتخابات دارد. دولت صرف نظر از وظایف قانونی خود در روند برگزاری انتخابات و حفظ سلامت آن، ناگزیر در نتیجه‌ای که از صندوق‌های رای بیرون می‌آید اثرگذار است که این تاثیر را می‌توان مثبت یا منفی ارزیابی کرد.‌
سیاست دولت مبنی بر تمرکززدایی ثروت از مرکز باعث افزایش زایدالوصف محبوبیت اصولگرایان در استان‌ها و شهرستان‌های مختلف شده است. مدل سفرهای استانی و تماس چهره به چهره رئیس جمهور و اعضای کابینه با مردم موجبات اعتبار سیاسی، محبوبیت و کارآمدی دولت را فراهم کرده که بالطبع این موضوع تقویت جایگاه اصولگرایان را در شهرستان‌های مختلف کشور به دنبال داشته است.‌‌
‌یکی از دلایل اصلی حمله جریانات رقیب علی الخصوص دوم خردادی ها به دولت و شخص رئیس جمهور همین تحرک و محبوبیت فزاینده دولت در اقصی نقاط کشور است که از سوی این گروهها به عنوان خطری جدی تلقی می‌شود.‌‌
‌امروز هر تصمیمی که رئیس جمهور می‌گیرد به طور بی‌سابقه‌ای از جانب گروه‌های دوم خردادی مورد هجمه واقع می‌شود و نکته جالب همگرایی بین این گروههای رقیب و رسانه‌های خارج از کشور در تخریب وجهه و تصمیمات دولت است. دولت گلوگاه محبوبیت فزاینده اصولگرایان است که رقیب، موقعیت و جایگاه استراتژیک دولت در این فرآیند را به خوبی فهمیده است و با فضاسازی مسموم به هر نحو ممکن تلاش دارد چهره دولت را زشت جلوه دهد.‌‌
‌در این فضا واگرایی اصولگرایان خوراک تبلیغاتی مناسبی برای جریان رقیب است که امروز در موضع قدرت قرار ندارد و به سادگی می‌تواند گروه‌های مختلف دوم خردادی را حول نقطه رسیدن به قدرت متقاعد کند.‌
● تخطئه موسوی و کروبی توسط یاران خاتمی
صف بندی حامیان موسوی در برابر طراحان بازی انتخاباتی خاتمی شکافهای قدیمی و پایدار دوم خردادی های معتدل و تندرو را پررنگ تر کرده است. طیفهای سنتی موسوم به جریان چپ و خط امام(ره) با تمایل به نظریه انتخاب عقلانی حاضر نیستند با کارت سوخته خاتمی در انتخابات آتی ریسک کنند. بدیهی است حضور خاتمی هزینه دوم خردادی ها را در انتخابات آتی بیشتر می کند. سابقه نه چندان درخشان وی در مدیریت کشور و خاطره منفی مردم نسبت به اوضاع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زمان خاتمی احتمال پیروزی وی در انتخابات آتی را به حداقل رسانده است.
سعید حجاریان تئوریسن تاریخ مصرف گذشته دوم خردادی ها چندی پیش در گفتگو با یکی از روزنامه های توقیف شده گفته بود: “اصلاح‌طلبان فکر می‌کردند، می‌شود در بالا با مفاهمه و توافق - نمی‌خواهم بگویم زد و بند- اهداف را پیش‌برد اما قدرت با مفاهمه صرف پیش نمی‌رود... اصلاح‌طلبان اول باید خود را نقد کنند و بگویند کجا به انحراف کشیده شده‌اند، بعد دلیل انحراف را تبیین کنند و اینکه چرا انحراف داشته‌اند و بعد باید تلاش کنند به اجتماع برگردند، راه دیگری هم ندارند...”‌
اگر چه خیلی‌ها معتقدند که تاریخ مصرف حجاریان به عنوان تئوریسین یک جناح به پایان رسیده است اما باید اذعان کرد که نکته مورد اشاره وی یکی از آسیب‌های جدی رفتار سیاسی اصلاح‌طلبان در وضعیت کنونی است. دوم خردادی‌ها با از دست دادن پایگاه و سرمایه اجتماعی خود و تحمل شکست‌های پی در پی در چند انتخابات اخیر، به منظور رسیدن به ائتلاف درهمه حوزه‌ها فرمان تخطئه رقبای درون گروهی را صادر کرده‌اند.‌
استارت ماشین انتخاباتی آقای خاتمی با التفات به جایگاه ارزشها در جامعه اسلامی- ایرانی و اهتمام به دفاع از ایستارها و آرمانهای انقلاب و مردم اگرچه خوش یمن و امیدوارکننده است اما در عین حال خاطره بی تفاوتی ایشان و دولتشان نسبت به اهانتهایی که در یک دوره هشت ساله تسلط دوم خردادی ها بر ارکان اجرایی و تقنینی کشور صورت گرفت، را در افکار عمومی زنده می کند.‌‌
در هشت سال حضور ایشان در راس قوه اجرایی کشور بی سابقه ترین اهانت ها و توهین ها به مقدسات و ارزشها، از قلم و لسان نزدیکان آقای خاتمی و سایر استراتژیستهای دوم خردادی صورت گرفت اما در عمل هیچ عزمی از جانب ایشان برای دفاع از ارزشها وجود نداشت و صحنه سیاسی و اجتماعی کشور به آوردگاه تعارضات فلسفی و هویتی بر سر مسائلی مورد پذیرش عموم مردم تبدیل شده بود.عبدالکریم سروش در همین دوران ادعا کرد: “حکومت دینی جلوی رشد علمی مردم را می گیرد”، سعید حجاریان نوشت:” قدرت با دین در آمیخته و نقد قدرت نیز از معبر نقد دین رسمی می گذرد”اکبر گنجی بی شرمانه مدعی شد: “خشونت های روز عاشورا معلول تعارض های قومی و بالاخص نتیجه خشونت پیامبر در جنگ بدر، احد، خندق و... بود”، روزنامه ایران ارگان دولت به نقل از مراد ثقفی نوشت:” سکولاریسم مقدمه، مبنا و زیرساخت دموکراسی است. ما حکومت غیر سکولار دموکراتیک نداریم.”حمیدرضا جلایی پور هدف از انقلاب اسلامی را تنها در تحقق “جمهوریت” منحصر نمود، احمد قابل خواستار عدم ممنوعیت “همجنس بازی” شد و سالار بهزادی تفکر “شیعه” را موجب انحطاط مملکت دانست، چون معتقد بود تفکر شیعه مانع تحقق “دموکراسی” است....‌‌‌
● رقیب احمدی نژاد کجاست؟
کانون رقابت در انتخابات آینده ریاست جمهوری کجاست؟ تلقی بازیگران سیاسی از کانون رقابت در انتخابات مختلف به رفتارهای پیشینی و پسینی آنها شکل می دهد و موجد رویکردهای سیاستگذارانهpolicy propensities ‌ ‌و گفتمانهای انتخاباتی می گردد. به تبع افزایش کیفیت مردمسالاری و باورمندی به تاثیر آراء عمومی در تعیین اولویتهای سیاستگذاری جریانات سیاسی به نقش خود در شکل گیری معادله رای می اندیشند.‌
بدیهی است انتخابات آتی نیز مانند چند انتخابات گذشته انتخاباتی برنامه محور و نه شخص محور خواهد بود و اغلب احزاب و گروهها در ماههای اخیر به طور جدی تنظیم برنامه ها و اولویتهای خو د را برای اداره کشور روی میز کارشان قرار داده اند و بدون تردید آنهایی که این روزها حاضر نیستند برای روزهای پس از پیروزی فکر کنند از همینک شکست خورده اند. کهنه سربازان می گویند: پیروزی بدون سنگر باتلاقی است که فرصت تجربه شکست را می رباید.‌
تا کنون اسامی متعددی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ در فضای سیاسی کشور مطرح شده است.احمدی نژاد، خاتمی، کروبی،موسوی، محمد هاشمی ،روحانی و...هر کدام نماینده جریانات سیاسی رقیب در کشور هستند که برخی از چند ماه پیش با هدف گرفتن مرکز طیف رای به استمزاج نظر مردم و میزان جایگاهشان در افکار عمومی پرداخته اند.اما نوعا اغلب گمانه زنی ها بر این پایه استوارند که احمدی نژاد درست در کانون رقابت انتخابات آینده به عنوان یک متغیر مستقل قرار دارد و رقیب جدی وی باید واجد نوعی تقابل گفتمانی با او باشد. این تقابل گفتمانی مسبوق به هم گفتمانی و نه یک سانی است. یعنی احمدی نژاد را با شعارهایی مثل آزادی و دموکراسی، مقرری ماهانه پنجاه هزار تومانی برای مردم، تکنوکراسی اصولگرایانه و یا نوستالژی خاطرات جنگ نمی توان شکست داد بلکه احمدی نژاد هماوردی می طلبد که شعارهایش از جنس برنامه های مدون برای پیشرفت کشور،گسترش عدالت و سازندگی باشد.کانون رقابت اینجا خواهد بود..‌‌‌
امیرعلی فاطمی
منبع : روزنامه رسالت