پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
سقایی که از سقای دیگر آب خواست
|
همچنین مشاهده کنید
- حکایت دیوانهای که در کوهسار با پلنگان انس کرده بود
- گفتار مردی صوفی از روزگار خود
- حکایت بازاریی که سرای زرنگار کرد
- سقایی که از سقای دیگر آب خواست
- گفتهی واسطی که گذارش بر گور جهودان افتاد
- حکایت چوب خوردن یوسف به دستور زلیخا
- گفتار بوعلی طوسی دربارهی اهل جنت و اهل دوزخ
- حکایت عنکبوت و خانهی او
- حکایت عزیزی که از داشتن خداوند شادی میکرد
- حکایت درویش حقجو و راز و نیاز او
- عقیدهی مردی پاکدین دربارهی مبتدی
- حکایت محتسبی که مستی را میزد و گفتار آن مست
- حکایت دیوانهای که تگرگی بر سرش خورد و گمان برد کود...
- حکایت مسعود و کودک ماهیگیر
- حکایت غلامان عمید خراسان و دیوانهی ژندهپوش
- حکایت یوسف و ده برادرش که در قحطی به چاره جویی پیش ا...
- حکایت مفلسی که عاشق شاه مصر شد
- حکایت دردمندی که از مرگ دوستش پیش شبلی گریه میکرد
- حکایت عاشقی که عیب چشم یار را پس از نقصان عشق دید
- حکایت مردی غازی و مردی کافر که مهلت نماز به یکدیگر د...