شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
تفکر گروهی
سالها است که تب فوتبال اکثر کشورهاى جهان و از جمله ايران را فرا گرفته است. انواع مختلف بازىها و مسابقات ترتيب داده مىشود تا قهرمان بازىهاى آسيائي، اروپائى و جهانى تعيين شود. گاهى از طرف مربيان تيمها رجز خوانىهائى مىبينيم که بيشتر جنبهٔ تبليغاتى دارد. مثلاً، مربى تيم استقلال مىگويد، تيم پرسپوليس بايد پيروزى را در خواب ببيند، يا مربى تيم ملى ايران اعلام مىکند که به تيم کره سه گل خواهند زد ... احتمال دارد که در برخى موارد اين ادعاها درست از آب درآيد، اما گاهى هم فقط يک بلوف است. اينجا است که مربيان اعتبار خود را از دست مىدهند. |
مىدانيم که مربيان مسؤوليت همهٔ سرنوشت گروه را به تنهائى بر عهده ندارند. اما اعتماد بيش از حد آنها به گروه خود از پديدهاى حکايت مىکند که اغلب در گروههاى منسجم و عادت کرده به موفقيت ديده مىشود: خطاى آسيبپذيرى يا خطاى شکستناپذيري. اين خطا، اعضاء گروه را نه تنها در جهت ارزيابى بيش از حد کارآمدى گروه خود سوق مىدهد، بلکه موجب مىشود تا کارآمدى گروههاى رقيب را دست کم بگيرند. |
جينيز (۱۹۷۱، ۱۹۷۲، ۱۹۸۲)، روانشناس اجتماعي، معتقد است، که اين تمايل موجب مىشود تا برخى گروههاى منسجم، تصميمهاى خود را براساس ارزيابى نادرست از موقعيت اتخاذ کنند. بهنظر او، گروههاى خيلى منسجم به آنجا مىرسند که تصميمهاى تأسفبار مىگيرند، تصميمهائى که هيچ يک از اعضاء گروه، از ترس طرد شدن از جانب ديگران، جرأت انتقاد کردن پيدا نمىکند. او اين پديده را تفکر گروهى مىنامد. |
به عقيدهٔ جينيز (۱۹۷۲، ۱۹۸۲)، هر اندازه يک گروه بيشتر انسجام داشته باشد، اعضاء آن بيشتر تمايل خواهند داشت که احساس وحدتنظر را حفظ کنند، و اين کار آنها را وادار خواهد کرد تا پيشنهادهاى رهبر يا اکثريت اعضاء را بىچون و چرا بپذيرند. بهنظر جينيز، اين پديده مخصوصاً در موقعيتهاى بحرانى مصداق پيدا مىکند، زمانى که اعضاء به شدت احساس استرس مىکنند، زمانى که هنجارهاى اجتماعى يکسانى حاکم است و زمانى که رهبر مخصوصاً قوى و قانعکننده است. در اين حالت ممکن است گروه، در جهت پيشنهاد اعمال غيرمنطقى و غير انسانى نسبت به ديگر گروههاى ديگر، گام بردارد. نمونهٔ اين نوع اعمال را مىتوان در بين گروههاى سياسى مشاهده کرد. |
مثالهاى جينيز و ساير نظريهپردازانى که دربارهٔ اين پديده کار کردهاند، تقريباً شناخته شده است. اين مثالها به تصميمگيرىهاى گروههائى مربوط مىشود که اعضاء آن با همکارى بسيار نزديک کار مىکردند و گروههاى بسيار متحد تشکيل مىدادند و زير نظر يک رهبر بسيار قوى و مطمئن به خود اداره مىشدند. در همهٔ موارد يک يا چند عضوى که کيفيت تصميمگيرى را زير سؤال مىبردند، از طرف جمع با درشتى روبرو مىشدند. و در همهٔ موارد، تفکر گروهى فاجعه بهدنبال داشته است. مشهورترين نمونهٔ اين فاجعهها حملهٔ امريکا به کوبا در سال ۱۹۶۱ بود. دولت آمريکا، در سايهٔ رهبرى مدبرانه و مورد اعتماد جان افکندي، تصميم مىگيرد با ناوگان دريائى خود کوبا را اشغال کند. حملهٔ ناوگان آمريکا به کوبا بيشتر به يک قدم زدن شباهت داشت: |
مردم کوبا، جز له شدن در مقابل اين قدرت عظيم و باور نکردنى چارهاى نداشتند! اما قدم زدن به مصيبت تبديل شد. شوروى سابق به طرفدارى از کوبا برخاست و نهايتاً کوبا به يک کشور کمونيستى تبديل شد. مثالهاى ديگرى نيز وجود دارد، مخصوصاً سفينهٔ چلنجر در سال ۱۹۸۶، که پيش از پرتاب، يکى از تکنسينها از احتمال وجود شکستگى مکانيکى گزارش مىدهد، اما نديده گرفته مىشود. شايد بدانيد که سرنوشت سفينه به کجا انجاميد؟ پس از چند ثانيه پرتاب منفجر شد و همهٔ سرنشينان آن از بين رفتند. |
مثالهاى جينيز استثنائى است، بدين صورت که همهٔ مردم از آنها اطلاع دارند و پىآمد آنها فاجعهآميز بوده است. بنابراين، احتمال وسوسه شدن و تفکر گروهى را يک پديدهٔ حاشيهاى در نظر گرفتن وجود دارد، اما نبايد از نظر دور داشت که تفکر گروهى آنچنان جزئى زندگى روزمرهٔ ما شده است که متوجه آن نمىشويم يا خيال مىکنيم که مثل ساير پديدههاى مطرح شده در اين کتاب، به شيوهٔ بهنجار عمل مىکند. کيست که حتى يک بار هم نبيند که اعضاء يک گروه ظاهراً يکسان فکر مىکنند و در آن هر نوع اعتراض يا زير سؤال بردن عقيدهٔ مسلط جرم محسوب مىشود؟ در اين مورد، مخالفان به جاى آنکه حرف بزنند و طرد شوند يا مورد تمسخر قرار بگيرند، ترجيح مىدهند صداى اعتراض خود را در گلو خفه کنند يا به خود آنها بقبولانند که با اکثريت موافق هستند. |
اعضاى گروه منسجم خيلى راحت مىپذيرند که يک احساس داشتن را همه ياد گرفتهاند، آنها به خود زحمت نمىدهند که ديدگاههاى مخالف را بررسى کنند. اين پديده، در محيطهاى نظامى خيلى آسان مشاهده مىشود. کسانى که اعتقادات عميقى دارند بايد از آنها دست بردارند تا بتوانند با گروه همرأى شوند. همين حالا ديديم که باورها و نگرشها وقتى مورد قبول قرار مىگيرد، بهعلت قطبى شدن گروه، بهسرعت حالت بنيادى پيدا مىکند. بهعنوان مثال، گروههاى ضد سقط جنين را در نظر بگيريم. کسانى که با گروههاى اين چنين متعهد همانندسازى مىکنند، ممکن است بنيادگرا باشند و کليهٔ اظهارنظرهاى خلاف اين بنيادگرائى را رد کنند. از تظاهرات آرام گرفته تا حمله به کلينيکى که در آن سقط جنين انجام مىگيرد، گام مهمى است که خوشبختانه همهٔ گروهها بر نمىدارند. اما وقتى اين گام برداشته مىشود، مطمئن هستم که تفکر گروهى در آن نقش دارد. مخالفان حمله به کلينيک بهسرعت راه خود را جدا مىکنند و اظهار مىدارند که حاضر نيستند افکار خود را تا انتها دنبال کنند، و... |
بنابراين، در گروههاى بسيار منسجم، هر بار که احساس همرأئى اعضاء را در جهت رد کردن هر نوع عقيدهٔ خلاف اکثريت هدايت کند، مىتوان از تفکر گروهى صحبت کرد. اين خطر همهٔ گروههاى منسجم را تهديد مىکند و آنها را اغلب در جهت اتخاذ تصميمهائى سوق مىدهد که اگر هر روز تأسفبار نباشند، در شرايط موجود بهترين نيستند. گروههائى که حاضر نيستند ساير ديدگاهها را در نظر بگيرند، احتمال دارد در اعمال متحجرانه و انعطافناپذير محصور شوند، در حدى که تصميمات آنها نتايجى به بار آورد که هميشه به اندازهٔ مثالهاى جينيز استثنائى و فاجعهآميز نيست. |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران تهران انتخابات عراق دانشگاه تهران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس روز معلم نیکا شاکرمی حجاب
سیل آتش سوزی هواشناسی شهرداری تهران آموزش و پرورش باران قوه قضاییه پلیس هلال احمر معلم فضای مجازی زلزله
قیمت خودرو تورم سازمان هواشناسی سهام عدالت قیمت طلا خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون عمو پورنگ سریال سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
فوتبال پرسپولیس لیگ برتر سپاهان آتیلا حجازی باشگاه استقلال علی خطیر بازی جواد نکونام لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی فناوری گوگل ناسا عکاسی مدیران خودرو تلفن همراه
خواب کبد چرب طب سنتی فشار خون دیابت بیماری قلبی