یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
مبانی اپرا (۲)
اپرا، مانند نمایشنامه یک تا پنچ پرده دارد که هر کدام به صحنههائی تقسیم میشوند. هر پردهٔ اپرا، گسترهٔ متنوعی از تقابل میان خطهای آوازی و ارکستری را مینمایاند. برای نمونه، آواز تکخوان تنور ممکن است با دوئت سوپرانو و باس دنبال شود و سپس یک اینترلود (۱) کُرال یا ارکستری را به دنبال داشته باشد. یک بخش از اپرا ممکن است پایانی مشخص داشته باشد - و مجالی برای تشویق تماشاگران فراهم کند - یا میتواند به بخش بعدی متصل شود تا جریانی موسیقائی پیوستهای را در یک پرده از اپرا شکل دهد. |
(۱) . interlude؛ قطعهای که میان پردهها یا صحنههای اپرا اجراء میشود - برخی از آهنگسازان نیز قطعههائی مستقل با عنوان اینترلود ساختهاند - م. |
جاذبه اصلی اپرا برای بسیار از دوستداران آن، در بخشهائی بهنام آریا (aria) نهفته است، بخشهائی برای تکخوان با همراهی ارکستر، آریا، سرریز ملودئی است که یک موقعیت احساسی را بیان میکند. در آریا ممکن است عبارت دوستت دارم دهبار به آواز خوانده شود تا بسط و گسترش ایدهٔ عشق را در ذهن شنونده تثبیت کند. اغلب هنگام سرریز احساس شخصیتها در موسیقی، حرکت بر صحنه متوقف میشود. آریا اغلب چندین دقیقه به طول میانجامد و قطعهای است کامل، با آغازی مشخص، نقطهٔ اوج، و پایان. اجراء درخشان یک آریا، شنوندگان را به ستایشی پُرشور وامیدارد. تشویق شنوندگان، جریان دراماتیک اپرا را دچار وقفه میکند، اما سبب میشود که آنان با غریو و فریادهای تحسینآمیزشان هیجان خود را فرو بنشانند. |
آهنگسازان اپرا، اغلب پیش از ارائه آریا از یک رسیتاتیف (recitative (recitativo) (در ایتالیائی، رچیتاتیوو)، یعنی خطی آوازی که ریتم و اُفت و خیزهای زیر و بم در آن گفتارگونه است، بهره میگیرند. در یک رسیتاتیف (برگرفته از واژهٔ ایتالیائی recite)، واژهها به سرعت و وضوح ادا میشود و اغلب چندین واژه با زیر و بم یکسان خوانده میشود. بهطور معمول، در رسیتاتیف برای هر هجای کلام فقط یک نت بهکار میرود - بر خلاف آریا که در آن ممکن است یک هجای کلام کشیده ادا شده و نتهای بسیاری بر آن خوانده شود. رسیتاتیف در مونولوگها و نیز دیالوگهائی که بخشهای ملودیکتر اپرا را به یکدیگر پیوند میدهند بهکار گرفته میشود، در سیر نمایش نقشی پیشبرنده دارد و رخدادهای جاری داستان را بهسرعت و بهگونهای موجز بیان میکند. |
تکخوانهای اپرا، علاوه بر آریاها، به اجراء قطعههائی برای دو یا چند آوازخوان نیز میپردازند که عبارتند از: دوئت (برای دو آوازخوان)، تریو (برای سه آوازخوان)، کوارتت (برای چهار آوازخوان)، کوبینتِت (برای پنج آوازخوان) و سِکسِتت (برای شش آوازخوان). |
هنگامیکه سه یا چند آوازخوان به اجراء قطعهای بپردازند، آن قطعه را یک همسرائی (ensemble) (یا آنسامبل آوازی) مینامند. در یک دوئت یا یک همسرائی، اجراکنندگان رو به شنوندگان دارند یا با حرکت هنگام ایفاء نقش، طرح داستان را پیش میبرند و هر شخصیت به بیان احساساتش میپردازد. احساساتی متضاد، مانند اندوه، شادی و خشم، میتوانند با آمیختن ملودیهائی گوناگون همزمان نمایانده شوند. ارائه چنین آمیزهای از احساسات، مایهٔ شکوه و افتخار اپرا و فقط از راه موسیقی دستیافتنی است، چنانکه برای آن همتا و مانندی در نمایش متعارف نمیتوان یافت. |
کُر یا گروه همسرایان اپرا، به فضاسازی و تفسیر وقایع داستان میپردازد. اعضاء کُر میتوانند شخصیتهائی مانند درباریان، دریانوردان، روستائیان، زندانیان، مهمانان محفل رقص و ... باشند. صدای آوازخوانان کُر، نوعی پسزمینهٔ صوتی برای تکخوانها میآفریند. |
درست بالای میانهٔ صحنه و نزدیک چراغهای آن، اتاقک سوفلور جای دارد. سوفلور (prompter) در این اتاقک تنگ و کوچک، دور از چشم تماشاگران، قرار گرفته تا دنبالهٔ کلام یا نتهائی را که آوازخوانان فراموش کردهاند به آنان یادآوری کند. با آن همه فعالیت - آواز و ایفاء نقش - که بر صحنه جریان دارد، فراموشیهای اتفاقی اجتنابناپذیر است. |
رقص نیز اغلب در اپرا بهکار گرفته میشود. رقص، اینترلودی تزئینی فراهم میکند که در تضاد با طرح فشردهٔ داستان اپرا است و سبب آرامش خاطر و استراحت تماشاگران میشود، رقص، چه فرعی باشد یا بخش چشمگیری را به خود اختصاص دهد، در تناسب با زمان و مکان داستان اپرا و بهعنوان بخشی از داستان رخ میدهد - در محفل رقص، در بازار شهر، در دربار حکومتی مشرک - و این هنگامی است که تکخوانها، در برابر پردهٔ نمایش، داستان را پیش برده و به آرزوها و خواستههای خود دست مییابند. |
مرکز فرماندهی اپرا، جایگاه ارکستر است - محوطهای پایینتر از سطح صحنه و درست روبهروی آن. سازهای ارکستر اپرا مانند یک ارکستر سنفونیک کامل است، اما بهطور معمول سازهای زهی کمتری دارد. چراغهای سرپوشدار که به جانُتیهای نوازندگان متصل هستند، جایگاه ارکستر را در سایهای تیره قرار میدهند، بهگونهای که مزاحمتی برای دید بینندگان از صحنه فراهم نشود. ارکستر نه فقط آوازخوانان را همراهی میکند که حالت و اتمسفر صحنه را تجسم بخشیده و به تعیر موسیقائی کُنشهای نمایش میپردازد. رهبر ارکستر هنگام اجراء، تمام اثر را شکل میدهد. تعیین تمپو، راهنمائی آوازخوانان در بادیآوری متن - با حرکتهای لب - و نمایاندن دگرگونیهای ظریف دینامیک بر عهدهٔ او است. |
آغاز بیشتر اپراها با قطعهای است که فقط برای ارکستر نوشته شده و اوورتور (averture) یا پرلود نامیده میشود. از سدهٔ هجدهم به بعد، موسیقی اوورتور از مواد موسیقائی بهکار رفته و اپرا اقتباس شد. به این ترتیب، اوورتور شرح موسیقائی کوتاهی است که شنوندگان را در جریان حالت دراماتیک کلی اپرا قرار میدهد. مقدمههای ارکستری، برای پردههائی جز پردهٔ اول اپرا، همیشه پرلود نامیده میشوند. بیشتر، یکی از این پرلودها، یعنی پرلود پرده سوم اپرای لوهنگرین اثر واگنر را که در آن آهنگساز به پیشواز صحنهٔ ازدواج قهرمان مرد و قهرمان زن اپرا رفته بود، بررسی کردهایم. از آنجا که پرلودها و اوورتورها نیز مانند آراها، آثاری به خودی خود کامل هستند، اغلب در برنامهٔ ارکسترهای سنفونیک نیز اجراء میشوند. |
آیا اپرا باید ترجمه شود؟ این پرسش مدتهای مدید بحثانگیز بوده و جدل بر سر آن هنوز نیز ادامه دارد. محبوبترین اپراها، اغلب به زبان ایتالیائی، آلمانی، یا فرانسوی هستند. موفقیت ترجمهٔ برخی از اپراها به انگلیسی این بحث را مطرح ساخت که شنونده میباید همگام با گشوده شدن طرح داستان در اپرا بتواند آن را درک کند. نقل ماجراهای خندهآور در یک اپرای کُمیک، هنگامیکه شنوندهٔ اپرا آنها را نفهمد به چهکار میآید؟ از سوی دیگر، آهنگساز برای آفرینش آمیزهای ویژه از موسیقی و کلام - در زبان اصلی - تلاش فراوان میکند. این تلاش به پیدایش رنگ و بوئی موسیقائی میانجامد که بهگونهای تمام و کمال بهجا و متناسب مینماید. اما بیان آوازخوان هر اندازه که رسا و شمرده باشد، باز هم به ناچار واژههائی از کف میروند، حال زیان اپرا هر چه میخواهد باشد. برای نمونه، در یک ملودی آوازی یک حرف صددار میتواند بر نتهائی متعدد تداوم یابد و کشیده شود؛ این کار میتواند تا رسیدن به پایان واژه ادامه داشته باشد. اگر چنین ملودئی در زیرترین محدودهٔ صوتی سوپرانو قرار داده شود، شنونده در واقع نه به تمام واژه که فقط به اجراء نقرهگون حرف صدادار توجه میکند. بهنظر میرسد که برخی از اپراها پس از ترجمه خوب از آب درمیآیند و برخی دیگر چنین نیستند. این موضوع بیشتر بسته به سبک اپرا و نیز حساسیت مترجم است. |
در بسیاری از اجراهای اخیر اپرا، ترجمهای از لیبرتو بر بالای صحنه تابانده میشود. این وسیله - مکه بالانویس (supertitles) نامیده میشود - نیز سبب بحث و جدلهائی بوده است. طرفداران این دستگاه عقیده دارند که بهکارگیری آن، منظور هر دو گروه را یکجا فراهم میکند، زیرا از این راه اپرا میتواند به زبان اصلی خوانده شود و شنوندگان هم کلام آن را درک میکنند. اما مخالفان، آن را سبب انحراف تمرکز شنونده از موسیقی و بازی صحنه میدانند. |
همچنین مشاهده کنید
- کورال و کانتات کلیسائی
- سونات باروک
- فوگ
- آنتونیو ویوالدی
- گئورگ فریدریش هندل (۲)
- کنسرتو گروسو و فرم ریتورنلو
- یوهان سباستیان باخ
- مبانی اپرا
- سوئیت باروک
- هنری پورسل
- ویژگیهای موسیقی باروک
- مبانی اپرا (۲)
- اوراتوریو
- جایگاه موسیقی در جامعهٔ باروک
- آرکانجِلو کورلّی
- ویژگیهای موسیقی باروک (۲)
- اپرای باروک
- کلودیو مونتهوردی
- گئورگ فریدریش هندل
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس جمهوری اسلامی ایران دولت رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی پاکستان امام خمینی سیدابراهیم رئیسی
پلیس تهران وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران هواشناسی سیل کنکور پایتخت زنان آتش سوزی سازمان سنجش
خودرو قیمت خودرو دلار قیمت دلار بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا تورم مسکن ایران خودرو قیمت
سریال تلویزیون یمن سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
غزه اسرائیل فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال لیورپول بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا
تبلیغات هوش مصنوعی ناسا اپل سامسونگ فناوری بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات روزنامه
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل