سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب


رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب    از شرم روی توست رخ ماه زیر آب
ماهی تنی و می‌کنی از اشک من گریز    نه ماهیان کنند وطن گاه زیر آب
نی نی توراست عذر که مشک و میی بهم    نی مشک و می شود آنگاه زیر آب
تخم وفاست دانه‌ی دل چون به دست توس    خواهی به زیر خاک بنه خواه زیر آب
در اشک گرم غرقم و آنگاه سوخته    کس دید غرق سوخته به نگاه زیر آب
دریا کشم ز چاه غمت گر برآرم آه    سوزد نهنگ را طپش آه زیر اب
همسایگان ز تف دلم برکنند شمع    چون شد چراغ روز شبانگاه زیر آب
گریم چنان که از دم دریای چشم من    هر گوش ماهیی شود آگاه زیر اب
آبم برفت و گر شنود سنگ آه من    از سنگ بشنوند علی‌الله زیر آب
ای در آبدار جوانی ز پیچ و خم    در آب شد ز شرم تو صد راه زیر آب
حال من و تو از من و تو دور نیست زانک    تو آب زیر کاهی و من کاه زیر آب
خاقانیا به چاه فرو گوی راز دل    کز دوست رازدارتر آن چاه زیر آب


همچنین مشاهده کنید