جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

غم عشق نکویان چون کند در سینه‌ای منزل


غم عشق نکویان چون کند در سینه‌ای منزل    گدازد جسم و گرید چشم و نالد جان و سوزد دل
دل محمل نشین مشکل درون محمل آساید    هزاران خسته جان افشان و خیزان از پی محمل
میان ما بسی فرق است ای همدرد دم درکش    تو خاری داری اندر پا و من پیکانی اندر دل
نه بال و پر زند هنگام جان دادن ز بیتابی    که می‌رقصد ز شوق تیر او در خاک و خون بسمل
در اول عشق مشکل‌تر ز هر مشکل نمود اما    ازین مشکل در آخر بر من آسان گشت هر مشکل
به ناحق گرچه زارم کشت این بس خونبهای من    که بعد از کشتنم آهی برآمد از دل قاتل
ز سلمی منزل سلمی تهی مانده است و هاتف را    حکایت‌هاست باقی بر در و دیوار آن منزل


همچنین مشاهده کنید