چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تأثیر متقابل دین زرتشت در ادیان دیگر


ظهور زردتشت، در منطقهٔ بسيار دورى از تمدن بابلى و قبل از هزاره هفتم ق.م رخ داده است (۶۵۰۰ - ۶۴۰۰ ق.م) و در زمانى‌که زرتشت پيام خود را اعلام کرد نه رابطه‌اى بين خاور نزديک و خوارزم وجود داشت و نه تورات به‌وجود آمده بود. تورات به گواهى محققين و دانشمندان پيرو نظريات متفاوت و به اتکاء بررسى‌هاى که در قرن بيستم تکامل يافته است، پس از تبعيد يهوديان به‌صورت يک کتاب منظم شکل گرفت و مهم‌ترين بخش‌هاى آن توسط نويسندگان دوران تبعيد و پس از آن تنظيم گرديده است، در حالى‌که در اين ادوار مؤلفين و روحانيون يهودى به تکميل و ترسيم و اصلاح و تنظيم تورات مشغول بوده‌اند؛ هزاران سال از تدوين سرودهاى زرتشت مى‌گذشته است. و اصولاً مبانى فکرى و ميتولوژى (Mytholog = اسطوره‌شناسي) تورات با برداشت‌هاى زرتشت به‌ هيچ‌وجه منطبق نيست.
با بررسى‌هاى دقيقى که در قرن بيستم به‌عمل آمده مسلم شده است که پيام زرتشت غير مستقيم در اديان ديگر مؤثر واقع شده است. هنگامى‌که بابل به تصرف ايرانيان درآمد و با يهوديان تبعيدى برخورد نمودند، دين اوستائى در عقايد يهوديان تأثير شديدى نمود. در بخش‌هاى تورات که پس از اين برخورد شکل گرفته‌اند تأثير دين ايرانيان را مى‌توان مشاهده کرد.
با بررسى‌هاى دقيقى که در قرن بيستم به‌عمل آمده مسلم شده است که پيام زرتشت غير مستقيم در اديان ديگر مؤثر واقع شده است. هنگامى‌که بابل به تصرف ايرانيان درآمد و با يهوديان تبعيدى برخورد نمودند، دين اوستائى در عقايد يهوديان تأثير شديدى نمود. در بخش‌هاى تورات که پس از اين برخورد شکل گرفته‌اند تأثير دين ايرانيان را مى‌توان مشاهده کرد.
زولتسر معتقد است در دين زرتشت براى اولين‌بار بهشت و جهنم مطرح شده و اديان ديگر از آن اقتباس کرده‌اند.
ميلز معتقد است که دين زرتشت در آئين يهود و به‌خصوص در زمان تبعيد يهوديان اثر گذاشته است.
ويتنى معتقد است که مذهب ايرانيان در دنياى قديم پيشرو بوده و حتى يونانيان از آنها درس گرفته‌اند. او مى‌نويسد که از مذهب زرتشت يهوديان بهره گرفته و عيسى خواه انسان و خواه خدا، از آن پيروى نموده و همان را موعظه کرد و روى آن ايستادگى نمود تا در بالاى صليب به‌خاطر او جان داد.
ويدن‌ گرن معتقد است وجود تقاويم هخامنشى در سرزمين‌هاى ديگر که پايهٔ اوستائى داشته و نام‌هاى اوستائى در آنها به‌کار برده شده است، گواه روشنى بر نفوذ دين زرتشت در اين نواحى است.
آلتهيم معتقد است نظير سخن زرتشت را در بين پيامبران يهود مى‌توان يافت و اين اتفاقى نيست بلکه از وحدت خاص مذهبى آنان سرچشمه مى‌گيرد.
ويل دورانت معتقد است که ايده جهنم و بهشت و پاداش و کيفر و نزاع بين نيکى و شر و غلبه نيکى بر بدى را يهوديان از زرتشيان اقتباس کرده‌اند.
فون‌ گال نويسنده و مترجم و مفسر تورات عبرى سامريان، که دانشمندى آلمانى و مؤمن به کليسا و تورات يهوديات است در کتاب مشروح و مفصلى تأثير دين زرتشت در دين يهود را بررسى مى‌کند.
به تحقيق گال همين اعتقاد به ناجى وسوشيانت، که از ايرانيان اقتباس شده بود، رفته‌رفته چنان قوت گرفت که بالاخره در يک گهواره جديد، مسيحيت را به‌وجود آورد. به‌عبارت ديگر حتى مسيحيت من غير مستقيم زائيده فرهنگ ايرانى است.
تأثير افکار زرتشت و به‌خصوص مذهب اوستائى را در متفکرين يوناني، بسيارى از محققين نظير ايزلر (Eisler)، ريتسن اشتين (Ritzen stein)، شدر (Schaedo)، يگر (Jaeger)، ... مسلم مى‌دانند و حتى برخى معتقدند که هراکليت نظريات خود را از دين مغان اقتباس کرده و افلاطون نيز از افکار آنان متأثر شده است. نظريه نزاع اضداد را که در بين حکماى يونان رواج داشته است و متفکرينى چون اناکسيماندر، هراکليت، فيثاغورث، سقراط، هزيود ... به آن معتقد بوده‌اند، اثر دين ايرانيان و نزاع شر و خير را توجيه کرده‌اند. هراکليت در ضمن معتقد بود که گوهر قانون و نظام جهان يا نوموس و لوکوس (Nomos & Logos) آتشاست و چون در اوستا آتش معرف اشايا قانون و نظام خلقت بود، نظر هراکليت را اقتباس از اوستا حدس مى‌زنند.
در مورد مسيحيت هيچ‌گونه شکى نيست که ميتراپرستى يا آئين قديم آريائيان و ايرانيان در آن بسيار مؤثر بوده و تقريباً همه شعائر و آداب دين مسيح اقتباس از آن است. ميترائيسم با دين زرتشتى کليسائى درآميخت و به‌صورت يک مذهب جهانى تا قرن‌ها پس از ظهور دين مسيح در اروپا و روم رواج داشت. شعائر دين مسيحيت کاملاً ساخته کليسا و تشکيلات مذهبى روم است که در تماس نزديک با مذهب ايرانيان و ميترائيسم بوده است. از جمله شعائر عاريتى کليساى مسيحيت عبارتند از:
در مراسم عشاءِ ربانى به‌کار بردن نان و شراب، غسل تعميد، آب مقدس، اعتراف به گناهان، صعود مسيح به آسمان، عيد فصح يا ارديبهشت ميترائيسم، ناقوس کليسا، روز يکشنبه يا روز مهر ، رستاخيز وو داورى مسيح، اعتقاد به روح، تولد مسيح از مادر باکره، حضور شبانان در تولد مسيح، وساطت عيسى براى گناهان، شمعدان هفت شاخه، اصطلاح پدر و پدر مقدس، علامت بره، روز تولد مسيح.
دين زرتشت غير مستقيم در کليهٔ مذاهب بزرگ اثر گذاشته است زيرا همه آنها پس از تنظيم گاتاها شکل گرفته‌اند و به‌خصوص چون دين يهود پايهٔ اديان ابراهيمى بوده است توسط معتقدات يهوديان در آنها نيز تأثير نموده است.
اوستاى نو چون در کنار اديان و تمدن‌هاى ديگر شکل گرفته است از آنها نيز متأثر گرديده و به‌خصوص به شعائر و تشريفات زائد، که بنيان همهٔ اديان کليسائى است، آلوده شده است.
در اصول کليساى زرتشتى که طى قرون متمادى شکل گرفته است. مسلماً مذاهب و معتقدات مختلف تأثير متقابل داشته‌اند.


همچنین مشاهده کنید