یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

با آن که می از شیشه به پیمانه نکردی


با آن که می از شیشه به پیمانه نکردی    در بزم کسی نیست که دیوانه نکردی
ای خانه شهری نگهت برده به یغما    در شهر دلی کو که در او خانه نکردی
تا گنج غمت را سر ویرانی دلهاست    یک خانه دل نیست که ویرانه نکردی
از حال شکست دلم آگاه نگشتی    تا زلف شکن بر شکنت شانه نکردی
تنها نه من از عشق رخت شهره‌ی شهرم    صاحب نظری نیست که افسانه نکردی
نازم سرت ای شمع که شهری زدی آتش    واندیشه ز دود دل پروانه نکردی
با چشم تو محرم نشدم تا به نگاهی    بیگانه‌ام از محرم و بیگانه نکردی
ای آن که به مردی نشدی کشته‌ی جانان    دردا که یکی همت مردانه نکردی
ایمن دلی از دست ستم کاری صیاد    خون خوردن و فریاد غریبانه نکردی
دل تنگ شدی باز فروغی مگر امروز    از دست غمش گریه مستانه نکردی


همچنین مشاهده کنید