یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فرضیه‌پردازی


کى‌لوا (۱۹۵۸) بازى‌هاى شانسى‌را (آلئا) جبرانى به‌شمار مى‌آورد، بدين مفهوم که آنها مجرائى براى بيان خود در دنياى بى‌طرفانه (خنثي) شانس و سرنوشت فراهم مى‌سازد که جايگزين دنياى واقعى مى‌گردد که در آن مهارت‌ها و توانائى‌ها به ‌گونه‌اى نامتعادل توزيع يافته است. کى‌لوا سپس استدلال مى‌کند که بازى‌هاى شانسى در جوامع صنعتى همراه با بازى‌هاى رقابتى (agon) وجود دارد و اين دو با هم ابزارهائى مکمل و نمادين براى حفاظت و مخالفت با انتظام تثبيت‌شدهٔ اجتماعى فراهم مى‌آورند. بنابراين، بازى‌هاى شانسى تابعى از ساختار اجتماعى هستند. بعدها توضيحى مورد توجه دوروکس (Deverux; (۱۹۴۹ قرار گرفت که در تحليل او اين عوامل به‌ويژه در رابطه با جامعهٔ سرمايه‌دارى (آمريکا) بررسى مى‌گردد. او اهميت ويژه‌اى براى برخوردهاى ارزشى بين آئين پروتستان قديمى با مرکزيت کار و تأکيد بر اسراف و ميانه‌روى و جهان نوين متمرکز بر مصرف با اوقات فراغت قايل مى‌گردد.
بنابراين هرچقدر شخص به جوهر فرهنگ نزديک‌تر باشد، کمتر ممکن است خيلى زياد به بازى‌هاى برد و باختى مشغول گردد، زيرا در حين اين بازى‌ها نوسانات گاه‌به‌گاه باعث مى‌شود که شخص به‌طور موقت از ورطهٔ سخت‌گيرى‌هاى اجتماعى رهائى يابد. با اين همه، آنهائى که از جوهر فرهنگ دورتر باشند، مانند طبقات پائين کارگرى و تعدادى از عناصر طبقات بالا، بيشتر احتمال دارد که به‌طور منظم و با شدت بيشترى به بازى‌هاى برد و باختى بپردازند. به‌عنوان بحثى وابسته به اين موضوع مى‌توان توضيحات گوفمان (Goffman) (۱۹۶۷) را مثال آورد که بر فرصت‌هائى تکيه دارد که بازى‌هاى برد و باختى براى قبول خطر در جهانى به نسبت بى‌خطر و قرار دادى فراهم مى‌آورد و در اين‌گونه قبول خطرها، فرصت‌هائى براى نمايش ويژگى‌هاى شخصيتي، شيوه، مهارت و دانشى که کسى سراغى از آن نگرفته يا در زندگى روازنه مطلوب نيست فراهم مى‌آيد.
در اين توضيحات مبتنى بر بنيادهاى اجتماعي، در مورد بازى‌هاى برد و باختي، انگيزهٔ اقتصادى که از ديدگاه تعدادى از نويسندگان (کورنيش ۱۹۷۸) بسيار مهم است، ناديده انگاشته شده است. براى نمونه (تک ۱۹۶۴) استدلال مى‌کند که در مواردى از شرط‌بندى مانند مسابقات فوتبال و لاتارى‌هاى (بخت آزمائى‌هاي) دولتي، انگيزهٔ اقتصادي، مرکزيت دارد. بردن مقادير هنگفتى پول و بنابراين تغيير بنيادين موقعيت شخصى در جامعه براى بسيارى از افراد از طريق شرط‌بندى يا بردن جايزه امکان‌پذير است. اين موضوع مى‌تواند توضيح دهد که چرا شرط‌بندى بر سر فوتبال کمتر از ساير انواع شرط‌بندى به‌طور واضح داراى تمايز طبقاتى است، على‌رغم اينکه باز در اين مورد هم گروه‌هاى اقتصادى اجتماعى پائين، بيش از ديگران در اين نوع شرط‌بندى شرکت مى‌جويند.
توضيحات اجتماع‌شناسى کى‌لوا و دوروکس ممکن است به توضيح علاقهٔ شديد طبقات کارگرى به بازى‌هاى صرفاً شانسي، مانند بينگو کمک نمايد که سرشت آنها با رفتارهاى عقلانى جهان که مبتنى بر منطق و هدايت است فاصلهٔ بسيار دارد. اين فرضيه‌پردازان اجتماعى بر اهميت شخصى و اجتماعى اين‌گونه فعاليت‌ها تأکيد دارند و به‌ويژه بر اهميت ناهمگونى‌هاى بين اشکال بازى‌هاى برد و باختى و موقعيت‌ها و مکان‌هائى که اين فعاليت‌ها در آن اتفاق مى‌افتد، اشاره دارند.


همچنین مشاهده کنید