جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
الحاق با بر بعضی اسامی
بائى بوده است که از راه تأکيد بر افعال مىافزودهاند، و بائى اضافى بر سر اسمها نيز درمىآمده است، اينک مىگوئيم که اين با در اصل پهلوى غير از بائى است که بر سر افعال قرار مىگرفته است. چه باء تأکيد متعلق به فعل در پهلوى مطلقاً به طريق هزوارش و بهصورت 'برا' نوشته مىشده و 'بي' يا 'بو' خوانده مىشده و براى تأکيد معنى فعل بوده است که امروز غالباً جز در مورد بعضى صيغههاى امر به کسره ادا مىشود، و در اسکندرنامه و اسرارالتوحيد و بعضى کتب ديگر که معرب بوده است روى باء تأکيد ضمه ديده شد (رجوع کنيد: ج ۲ کتاب سبکشناسى ص ۱۴۷ ـ ۲۰۳)، اما باء اضافى خاص اسامى همان است که در فارسى عنوان خاصى دارد و يکى از حروف پرمعناى اين زبان است. | |||
صورت اين باء در پهلوى (پَتْ، پَذْ) به فتح پا و سکون تا يا ذال معجمه است، و هزوارش آن 'پعن' است و بيشتر به هزوارش نويسند، و اين يا با باء جارهٔ عربى شباهتى دارد، و در زبان درى بيشتر تاها و ذالهاى پهلوى به ياء مثناه تحتانى بدل شده است مانند پاى و رت و رَذْ و رَيْ و ماذ و ماى و پَتْ و پى و امثال آنها و پت يا پذ مانحنفيه در زبان درى به 'پَي' به فتح اول و ياء مجهول بدل گرديد، و سپس همانطور هم که ياء پى هم به هاء غيرملفوظ مبدل شده بهصورت 'په' در آمد، و بهتدريج در نتيجهٔ تطور زبان حرف اول با باء ابجد بدل گرديده 'بَه' نوشتند(۱) و خواندند و در کتب خطى قديم بسيار ديده مىشود که اين حرف هنوز بهصورت قديمى خود باقى است مانند تاريخ سيستان منجمله صفحه ۲۱ در اين شعر محمدبن وصيف: | |||
| |||
(۱) . علت اصلى شايد آن بوده است که در قرون ماضيه پاء فارسى و جيم فارسى را به يک نقطه مانند با و زاء و جيم مىنوشتند و اين رسمالخط موجب شد که بسى از حروف که به باء فارسى بوده به باء اَبجَد بدل شد چون: پَدْروذ و سپهپد و اسپ و پاپک و غيره. | |||
که مراد 'به ابويوسف' است و در صفحهٔ ۶۸ در ضمن عبارت گويد: | |||
'اگر به بلاغ رسد بتان شما بشکند و دين شما ناچيز کند و شما را بىخداى خواند که شما او را نشناسيد' يعني: ... شما را به خدائى خواند که شما او را نشناسيد ـ و در اين رسمالخط 'به' را 'بي' و 'خدائى ' را 'خداي' به حال کسره به حذف ياء نکره آورده است، و کسانى که با کتب خطى قديم آشنائى دارند مکرر به اين املا برخوردهاند. | |||
تلفظ پهلوى اين با به فتح است. و دلايلى در دست داريم که در زبان درى متعارف نيز مفتوح بوده است و لغت 'بَدَسْت' که ترکيبى است از اين حرف با کلمهٔ 'دست' و معناى آن مقياسى است از سرانگشتان دست آرنج و به قولى به معنى 'وَجَب' است، تا امروز هم به فتح اول است کذا کلمهٔ 'پَديد، پديدار' که باز ترکيبى است از اين حرف، و 'ديدار' به معنى 'مرئي' عربي، هنوز به فتح اول است، و همچنين 'پَنْهان' و 'بَرآي' و 'بَدرود' و غيره، در بعضى لهجههاى ايران لغات مرکب از اين حرف را به فتح اول مىگويند چنانکه در آذربايجان گويند: بَه او گفتم ـ بَه تو چه ـ بَه من چه و مانندهٔ آن، و گويا با سابقهٔ زبان پهلوى بودن لغات مذکور و وجود اين لهجهها جاى شکجلى باقى نماند که صورت اصلى آن به فتحه بوده است. | |||
در ادبيات درى هنوز صورت اصلى اين کلمه يعنى 'پذ' باقى است و آن همانا در کلمات 'بدان' و 'بدين' و 'بدو' است که همان واژهٔ 'پذ' است که با 'آن، اين، او' ترکيب يافته است و تاء پهلوى به ذال بدل گرديده، و ذال معجمه نيز به دال مبدل شده است و در لهجهٔ عام خراسان هنوز اين واژهها به ذال معجمه متداول است چنانکه گويند: بذو گفتم، بِذِش بگو، بِذِت مىگويم، بِذِم بگو و بذى حضرت يعنى بذين آستانهٔ امام سوگند و غيره و آن را به صورت 'زاءمعجمه' تلفظ کنند که صورت ذا از زبانشان بيرون رفته است، مانند ما که کاغذ و گذشت و پذيرائى را بهصورت زاء معجمه تکلم کنيم، و گويا در ايران سواى طوايفالوار بختيارى قوم ديگرى نباشد که ذال معجمه را درست بر زبان آرد و صاحب انجمن آراء که پنداشته است 'بذو' در تلفظ خراسانيان 'باز او' است به خطا رفته است و 'خان آرزو' به صواب رفته است. | |||
اين لغت 'به' را بايد بهطور کلى از حروف قيد اضافى خواند، و باء اضافه گفت، اما بايد دانست که در هر موقعى معناى خاصى از آن مستفاد مىشود و اهل فن نامهاى گوناگون بدان دادهاند. و بعضى متکلفان از براى آن سى و يک نوع معنى و سى و يک نام ذکر کردهاند (رجوع کنيد به: نهجالادب تأليف نجمالغني. ص ۴۰۴ ـ ۴۱۸ تأليف لکنهو.) ولى در واقع بعضى انواع آن تکرار معنى نوع ديگر است، و براى دانستن جزئيات بايد به کتب خاص دستور رجوع کرد. | |||
متقدمان بر اسامى زيادى از فارسى و تازى ان باى اضافه را افزوده و از آن معناى لطيف استخراج کردهاند که بعدها منسوخ شده است و استعمال آن تخفيف يافته. |
همچنین مشاهده کنید
- جمعهای فارسی بر لغات تاری و اسم معنی
- ضمایر (۲)
- باء به معنی ”به“ و ”به سوی “ و باز و وا و فا
- باء به معنی ”به“ و ”به سوی “ و باز و وا و فا (۵)
- الحاق با بر بعضی اسامی
- باء به معنی ”به“ و ”به سوی “ و باز و وا و فا(۴)
- باء به معنی ”به“ و ”به سوی “ و باز و وا و فا (۶)
- ضمایر
- باء به معنی ”به“ و ”به سوی “ و باز و وا و فا(۲)
- اشارهٔ بیان وصف جنس
- باء به معنی ”به“ و ”به سوی “ و باز و وا و فا (۳)
- الحاق با بر بعضی اسامی (۲)
- باء به معنی ”به“ و ”به سوی “ و باز و وا و فا (۷)
- ادات تشبیه و اسم اشاره
- اسماء اشارهٔ مرکب
- اسم اشاره و حرف تعریف
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق احمد وحیدی حسن روحانی حجاب مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی مجلس رهبر انقلاب شهید مطهری رسانه
ایران هواشناسی سیل آتش سوزی یسنا تهران روز معلم قوه قضاییه پلیس معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا دولت سیزدهم مالیات طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ ساواک سینمای ایران عفاف و حجاب تبلیغات مسعود اسکویی سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
ناسا هوش مصنوعی فناوری اپل گوگل اینستاگرام تلفن همراه کولر
طب سنتی خواب فشار خون کبد چرب دیابت