شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ترک من هر لحظه گیرد با من از سر خرخشه


ترک من هر لحظه گیرد با من از سر خرخشه    زلف کج طبعش کشد هر ساعتم در خرخشه
می‌کشد هر لحظه ابرویش کمان برآفتاب    کی کند هر حاجبی با شاه خاور خرخشه
ای مسلمانان اگر چشمش خورد خون دلم    چون توانم کرد با آن ترک کافر خرخشه
هر دم آن جادوی تیرانداز شوخ ترکتاز    گیرد از سر با من دلخسته دیگر خرخشه
هر چه افزون تر کنم با آن صنم بیچارگی    او ز بی مهری کند با من فزونتر خرخشه
راستی را در چمن هر دم به پشتی‌قدش    می‌کند باد صبا با شاخ عرعر خرخشه
عیب نبود چون مدام از باده‌ی دورم خراب    گر کنم یک روز با چرخ بد اختر خرخشه
چشمم از بهر چه ریزد خون دل بر بوی اشک    کی کند دریا ز بهر للی تر خرخشه
همچو خواجو بنده‌ی هندوی او گشتم ولیک    دارد آن ترک ختا با بنده در سر خرخشه


همچنین مشاهده کنید