یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ای صبا، یار مرا از من بی‌یار بپرس


ای صبا، یار مرا از من بی‌یار بپرس    زارم، او را ز من شیفته‌ی زار بپرس
پرسش دل چو به زلفش برسانی، پس از آن    پیش آن نرگس جادو رو و بیمار بپرس
چشم او را نبود با تو سر گفت و شنید    حال او یکسر از آن لعل گهر بار بپرس
چون بدان قامت نازک رسی آهسته ز دور    خدمتی کن، سخن وصل به هنجار بپرس
در میان سخن ار حال دل من پرسد    عرضه کن حال دلم، اندک و بسیار بپرس
و گرش قصه‌ی سرمستی من باور نیست    گو: بیا و خبر از مردم هشیار بپرس
اوحدی گم شد، اگر منزل او می‌پرسی    به خرابات رو و خانه‌ی خمار بپرس


همچنین مشاهده کنید