چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دیگر به کجا می‌رود این سرو خرامان


دیگر به کجا می‌رود این سرو خرامان    چندین دل صاحب نظرش دست به دامان
مردست که چون شمع سراپای وجودش    می‌سوزد و آتش نرسیدست به خامان
خون می‌رود از چشم اسیران کمندش    یک بار نپرسد که کیانند و کدامان
گو خلق بدانید که من عاشق و مستم    در کوی خرابات نباشد سر و سامان
در پای رقیبش چه کنم گر ننهم سر    محتاج ملک بوسه دهد دست غلامان
دل می‌طپد اندر بر سعدی چو کبوتر    زین رفتن و بازآمدن کبک خرامان
یا صلح متی یرجع نومی و قراری    انی و علی العاشق هذان حرامان


همچنین مشاهده کنید