دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
تسلط جامعه بر محیط طبیعی و نادرستی جغرافیگرایان
اينگونه اطلاعات، که زندگى اجتماعى انسان معلول محيط طبيعى است و مشخصات و تحولات هر جامعهاى بهوسيلهٔ عوامل طبيعى تعيين مىشود، از لحاظ علمى درست نيست و اين وضع با توسعهٔ خاص 'جغرافيائى انساني' و بهويژه، جغرافيائى اجتماعى (که به آن خواهيم پرداخت)، امروزه دگرگون شده است. البته مىتوان پذيرفت که عوامل طبيعي، اگر ديرزمانى دوام آورند، در چگونگى زندگى فرد و جامعه مؤثر هستند و نيز هر چه انسان ابتدائىتر باشد، تأثير اين عوامل بيشتر است. اما برعکس هرچه جامعهاى پيشرفت کند، تأثير عوامل طبيعى در زندگى فردى و اجتماعى کمتر است و جامعه بر محيط تسلط مىيابد. | |||
نمونهٔ آن، جامعههاى پيش از تاريخ و ابتدائى است. مثلاً گروههاى انسانى که در سرزمينهاى سرسبز و پهناور قرار داشتند، خودبهخود به دامدارى کشيده شدند و به شبانى و زندگى پرحرکت روى آوردند. در صورتى که ساکنان درههاى پرآب، کشاورزى در پيش گرفتند و جامعههاى ساکن و پيچيده روستائى و شهرها را بنياد نهادند. | |||
همچنين مردم کوهنشين، وسايل زندگى خود را از سنگ ساختند. حال آنکه جنگلنشينان، عمدتاً ابزار خود را از چوب تهيه مىکردند. مصريان گياه بومى خود بهنام (پاپيروس) را براى خط نوشتن بهکار بردند، در حالىکه مردم بينالنهرين قديم براى اين منظور از گِل چسبنده رود فرات، لوحه ساختند. | |||
با اين وجود بايد دانست که استناد زندگى انسانى به محيط طبيعى از لحاظ علمى درست نيست و با اندک دقتى مىتوان به سستى و نادرستى اين ارتباط و نظريه جغرافىگرايان پى برد. زيرا باوجود اينکه شرايط جغرافيائى و آب و هوا و منابع طبيعى از ديرگاه ثابت مانده است، برخى از کشورهاى غيرمتمدن و عقبافتاده به پيشرفتههاى شگرفى دست يافتهاند. | |||
بهعنوان نمونه، بسيارى از نواحى متمدن کنوني، مانند سوئد، نروژ و دانمارک که در دورههاى پيشين متمدن نبودهاند و در شرايط مناسب طبيعى قرار ندارند، امروز پيشرفت بسيار زيادى کردهاند. ژاپن، کره جنوبي، هنککنگ و... در آسيا نمونههاى ديگرى هستند که با وجود کمبود منابع طبيعى در دوران اخير، پيشرفت خارقالعادهاى نمودهاند. دانمارک در اروپا و ژاپن در آسيا از نظر منابع طبيعى نسبت به همسايگان خود از کمترين منابع برخوردار هستند؛ در حالىکه از پيشرفتهترين کشورهاى جهان مىباشند. استراليا، کانادا، نيوزلند، نيز که دور از تمدن بودند، اکنون جزء کشورهاى پيشرفته هستند. در صورتى که بسيارى از کشورهاى جهان سوم در خاورميانه و آسيا و آمريکاى مرکزى و جنوب، با آنکه در مناطق معتدل و گرمسيرى قرار دارند و از لحاظ آب و هوا و محيط طبيعى بسيار مساعد و از لحاظ منابع تحتالارض و سطحالارض فراوانى که براى پيشرفت و تعالى جامعه لازم هستند، غنى هستند، با اين وصف از آنها نمىتوانند استفاده کنند و به پيشرفت قابل ملاحظهاى دست نيافتهاند... | |||
اينجا است که بهراستى بايد گفت، محيط طبيعى نيروهاى خود يا 'مقدوراتي' را به گروههاى انسانى عرضه مىکند ولى هر گروه موافق با مقتضيات خويش، قسمتى از آن نيروها را مورد بهرهبردارى قرار مىدهد. | |||
باستانشناس نامدار انگليسي، 'گوردون چايلد' (Gordon Childe) در دو کتاب معروف 'انسان خود را مىآفريند' (man males Himsilff) و 'در تاريخ چه روى داد' بيان مىکند که جامعهٔ انسانى نه تنها امکانات طبيعى اعضاء خود را در قالبهاى معينى مىريزد و به آنان تشخيص خاصى مىبخشد بلکه محيط طبيعى را بهصورتى که موافق وضع خود باشد درمىآورد. | |||
از اينرو طبيعتى که گروههاى انسانى را احاطه کرده است، طبيعت پاک و دستنخورده نيست. طبيعتى است که کمابيش رنگى انسانى بهخود گرفته است؛ طبيعتى است اجتماعى يا انساني. ما امروزه به اقتضاء نيازمندىهاى اجتماعى خود، کوههاى مزاحم را با خاک يکسان مىسازيم؛ مسير رودهاى سرکش را برمىگردانيم و آنها را مهار مىکنيم، باتلاقها و درياچههاى آسيبرسان را خشک مىکنيم؛ زير دريا، تونل مىزنيم و با قطار و اتومبيل از زير آن عبور مىنمائيم و بدين وسيله، جزاير پراکنده را بههم وصل مىکنيم، سرزمينهاى پراکنده و دورافتاده زمين را با وسايل ارتباطى بههم مرتبط مىسازيم، از زير درياها نفت استخراج مىکنيم و مواد غذائى فراوانى بهدست مىآوريم؛ در قطب جنوب و شمال شهرها مىسازيم و در آن بهراحتى زندگى مىکنيم؛ بر گرماى کوير و سرماى سخت قطب پيروز شده، در آن دخل و تصرف مىنمائيم؛ جنگلها، درياچهها و بارانهاى مصنوعى بهوجود مىآوريم و... بهطورى که امروزه 'مناطق غلبهٔ انسان بر طبيعت' نسبت به گذشته بسيار افزايش ياففته و کمتر جائى باقى مانده است که انسان نتوانسته باشد به آن دسترسى پيدا کند و هر روز که مىگذرد 'مناطق غلبهٔ طبيعت بر انسان' کاهش مىيابد. | |||
انسان نه تنها بر کره زمين بلکه مقصد دارد به کرات ديگر دست يابد؛ ماه را تسخير کرده، مىرود که برخى کرات ديگر را نيز به تصرف درآورد. | |||
| |||
خلاصه آنکه جامعه است که علىرغم نيروهاى محيط طبيعي، شخص را به فعاليتهاى مطلوب معينى برمىانگيزد و فعاليتهاى انسانى را از يوغ عوامل طبيعى آزاد مىگرداند. بايد پذيرفت که عوامل طبيعى در فعاليتهاى انسانى تأثير عميق ندارند و نمىتواند مبين زندگى فردى و اجتماعى يا رفتار بدنى و روانى انسانى شوند. بنابراين همانطور که مردمشناس آمريکائي، 'فرانس بواس' (Boas.Franz)، گفته است: 'محيط طبيعى در عرصه زندگى اجتماعى عامل قاطع و تعيينکننده نيست بلکه خود زير سلطهٔ جامعه قرار دارد' . |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران آمریکا شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
فضای مجازی قتل هواشناسی تهران شهرداری تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران شهرداری
خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون مهاجرت مدرسه نمایشگاه کتاب سینمای ایران دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی صداوسیما موسیقی سریال مهران غفوریان
معماری
رژیم صهیونیستی غزه حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال استقلال لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید عبدالله ویسی سپاهان بارسلونا بازی لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس
باتری گوگل آیفون اینستاگرام مایکروسافت سامسونگ اپل عکاسی ناسا
ویتامین چای کاهش وزن توت فرنگی سیگار فشار خون کبد چرب