یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سال کردن آن صوفی قاضی را


گفت صوفی چون ز یک کانست زر    این چرا نفعست و آن دیگر ضرر
چونک جمله از یکی دست آمدست    این چرا هوشیار و آن مست آمدست
چون ز یک دریاست این جوها روان    این چرا نوش است و آن زهر دهان
چون همه انوار از شمس بقاست    صبح صادق صبح کاذب از چه خاست
چون ز یک سرمه‌ست ناظر را کحل    از چه آمد راست‌بینی و حول
چونک دار الضرب را سلطان خداست    نقد را چون ضرب خوب و نارواست
چون خدا فرمود ره را راه من    این خفیر از چیست و آن یک راه‌زن
از یک اشکم چون رسد حر و سفیه    چون یقین شد الولد سر ابیه
وحدتی که دید با چندین هزار    صد هزاران جنبش از عین قرار


همچنین مشاهده کنید