جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


واژه زن یا مرد خیابانی در فرهنگ


واژه زن یا مرد خیابانی در فرهنگ
حركت ماشین آرام می‌شود، آرام‌تر. خود را به سمت راست خیابان می‌كشد. به طرف ردیف مسافران منتظری كه ایستاده‌اند.باران نمی‌گذارد چهره راننده دیده شود. یك ساعت معطل ماندن در خیابان و با گل و آب یكی شدن طاقت همه را تاق می‌كند. ماشین ترمز می‌كند و مسافر سوار می‌شود. ماشین سرعت می‌گیرد. مسافرهای دیگر جا می‌مانند. راننده از مسیر می‌پرسد. زن دستپاچه می‌گوید: من كه گفتم كجا می‌روم... مرد لبخندی می‌زند ومی‌پرسد: بعد از آن كجا می‌روید؟
● ترازویی با دو كفه
واژه‌ای ناآشنا است: «مرد خیابانی». اما در مقابلش زن خیابانی واژه‌ای شناخته شده است. هرچند بارها و بارها هر دوی این موارد با یكدیگر همراه‌ شده‌اند و هر كدام بودنش دلیل بر بودن طرف دیگر هم هست با این حال باز هم كفه ترازوی زنانه سنگین‌تر است. این جریان تا دو سال قبل وجود داشت تا زمانی كه كم‌كم در كنار واژه زن خیابانی واژه دیگر یعنی مرد خیابانی هم قرار گرفت، تا كفه دیگر هم دیده شود و قصه، قصه یكطرفه به قاضی رفتن نباشد. تعریف‌های مختلفی برای این مرد واژه در نظر گرفته شد. مثلاً این‌كه: مرد خیابانی فردی است كه بدون داشتن هیچ‌گونه مقصد خاصی در خیابان‌ها می‌گردد و برای دیگران مزاحمت ایجاد می‌كند. مزاحمت‌هایی از نوع بوق‌زدن، گرفتن راه آن‌ها ، چشم چرانی و...
● واژه‌ای برای مقابله
تعریف‌ها مختلف بود و هیچ معیار دقیق علمی نداشت (و البته هنوز هم ندارد) اما از طرفی در مقابل واژه زن خیابانی مطرح می‌شد تا به گوش مسئولین برسد و نشان دهد كه اگر زن خیابانی وجود دارد حتما مرد خیابانی هم در همین گوشه و كنارها هست. افرادی كه بسیاری وقت‌ها برای حل كردن مشكل زنان خیابانی راه‌حل‌هایی چون اعدام آن‌ها را پیشنهاد می‌دادند راه‌حلی كه از طرف كارشناسان و از طرفی قضات و رسانه‌ها مورد انتقاد سختی قرار گرفت و باعث بیشتر مطرح شدن واژه مرد خیابانی شد.صادر كردن حكم‌های بی‌پایه و اساس و احساسی حتی در بسیاری موارد باعث شد تا بسیاری به خود اجازه بدهند به‌صورت شخصی و بدون داشتن هیچ‌گونه حكم و مسئولیت قانونی دست به قتل‌عام افرادی بزنند كه به نظرشان در دسته زنان خیابانی قرار می‌گرفتند. قتل‌عام‌هایی كه در شهرهایی چون مشهد، كرمان و تهران برای زنان بسیاری اتفاق افتاد و وقتی قاتل دستگیر شد، برای تبرئه شدن از گناه ادعا كرد به خاطر اصلاح جامعه دست به این كار زده است.
● پا در گلیم دیگران
با گذری در فرهنگ لغات جوامع دیگر به اینجا می‌رسیم كه نه تنها واژه‌ای به نام مرد خیابانی وجود ندارد كه از واژه زن خیابانی هم خبری نیست. بهروز معبودیان كارشناس آسیب‌های اجتماعی با عنوان این‌كه واژه زن خیابانی در مقابل واژه‌های دیگری به وجود آمده تا بار گزندگی كمتری داشته باشد گفت: در كشورهای اروپایی و آمریكایی اگر فردی از مدیران خود شكایت كند كه برای ارتقاء شغلی مجبور به به‌دست آوردن رضایت عاطفی سرپرست و مدیر خود بوده است قانون برای این افراد مجازات‌های سنگینی در نظر می‌گیرد. در پاره‌ موارد دیگر هم مثل متلك‌پرانی، چشم‌چرانی، به نوعی كه در جامعه‌های جهان سوم دیده می‌شود در آن جوامع دیده نمی‌شود تا برای آن‌ها قوانین خاصی در نظرگرفته شده باشد. معبودیان با اشاره به این‌كه طرح كردن مسائل اینچنینی تنها نگاهی به ظاهر موضوع است گفت: تجاوز به حقوق دیگران چیزی است كه هرچند آشكارترینش را در خیابان‌هامی‌توان دید اما در لایه‌های دیگر فرهنگ هم وجود دارند. به‌طور مثال همكاری كه خلوت همكار دیگرش را می‌شكند و می‌خواهد از موضوعات خصوصی زندگی او سر در بیاورد، مادر و پدری كه برای خلوت فرزندشان احترامی قایل نیستند و فكر می‌كنند چون والدین او هستند می‌توانند در همه وجوه زندگی فرزندشان دخالت داشته باشند، مدیری كه می‌خواهد همه كارمندانش اعتقادات او را داشته باشند و بسیاری موارد دیگر كه اگر دقت كنیم در اطراف خود به وضوح می‌بینیم. مواردی كه آن‌ها را ساده می‌گیریم بدون این‌كه بدانیم همه این‌ها نشانگر فرهنگ غلطی است كه ما هر روز بیشتر وبیشتر به آن‌ها تن می‌دهیم.
فرهنگ اشتباهی كه به بسیاری اجازه می‌دهد چارچوب دیگران را بشكنند و به حریم آن‌ها وارد شوند، آرامش آن‌ها را به هم بریزد با گفتن متلكی آن‌ها را از كوره به‌در برده و تا ساعت‌ها آرامش را از وجودشان بگیرد. همه این موارد وقتی شدت می‌گیرد كه در جامعه قوانین درست و محكمی برای حمایت از نقض‌حقوق‌شدگان وجود نداشته باشد. در این جوامع، بسیاری به خود اجازه ورود به حریم شخصی افراد را می‌دهند و حق آن‌ها خصوصاً حق زنان را مورد تعرض قرار می‌دهند. در چنین جوامعی نه تنها حریم فرزند توسط والدین شكسته می‌شود بلكه حریم والدین هم توسط فرزند شكسته می‌شود. مصداق چنین جوامعی فردی است كه با دست به جان جوش‌های قرمز روی صورتش افتاده! جوش‌ها را می‌كند و خون فواره می‌زند، جای آن‌ها می‌ماند. جوش‌ها می‌روند، اما فردا دوباره جوش‌ها بیرون می‌زنند. بیشتر از دیروز! و این یعنی كاری دقیقاً مشابه بسیاری از كارهایی كه ما انجام می‌دهیم. كارهایی كه به جای این‌كه ریشه و علت آن‌ها را از بین ببریم معلول را می‌خواهیم حذف كنیم.
● سؤالم را جواب بده
بهروز معبودیان با عنوان این‌كه وقتی جامعه‌ای نتواند نیازهای زیستی وروانی نسلی را پاسخ روشن و واضحی دهد، بسیاری از جوانان به‌صورت‌های انحرافی جواب‌های خود را پیدا می‌كنند. به‌طور مثال اگر ارزش درست لباس پوشیدن برای آن‌ها بیان نشود و پاسخ مناسبی به آن‌ها داده نشود، این پوشش می‌تواند شكل ناهنجاری پیدا كند. او با عنوان این‌كه درك نشدن نسل جوان و نیازهایش می‌تواند آسیب‌پذیری جامعه را بیش از پیش كند، گفت: در بسیاری از موارد پوشش جوانان تنها برای جلب توجه نیست. آن‌ها این نوع پوشش را با توجه به نوع هیجانات و افكار این سن خاص خود انتخاب كرده‌اند در حالی كه اگر این مسئله را نادیده بگیریم و به آن‌ها انگ‌های سنگینی بزنیم و آن‌ها را متهم كنیم نه تنها راه درست را نشان نداده‌ایم كه این خواسته را به ظاهر از بین برده و در حقیقت به آن شكل زیرزمینی داده‌ایم.
● جنگ بدون برنده
گویی جنگی در بین است. گروهی می‌خواهند از ناهنجاری زنان بگویند و گروهی دیگر به تقاص آن‌ها می‌خواهند از گروه مقابل بگویند. در صورتی كه بهروز معبودیان وجود هر دوی این‌ها را موجب تأثر و تأسف می‌داند و می‌گوید: بحث بر سر زن یا مرد خیابانی بحثی اشتباه است در صورتی كه مسئله اصلی فروپاشی ارزش‌های انسانی است. ارزش‌هایی كه از دست می‌روند و موجب می‌شوند همه ما احساس ناامنی كنیم. در حالی كه اگر بر روی ارزش‌های انسانی كار شود و به جای از بین بردن معلول، علت را ریشه‌یابی صحیح كنیم به زودی مسائلمان حل خواهد شد.
● دیوارها می‌ریزند
همه قربانی می‌شوند. زن و مرد هم ندارد. همیشه جنسیت در پله دوم ایستاده و این ذات انسانی است كه پله اول را به خود اختصاص داده است. تخریب یكی تخریب دیگری را هم به همراه دارد. چرا كه این دو پایه همراه با همدیگر یك سقف را نگاه داشته‌اند. تنها شامل حال زنانی نمی‌شود كه مورد آزارهای بزرگ و كوچك مردان خیابانی قرار گرفته‌اند بلكه حتی كسی كه دیگران را مورد اذیت و آزار قرار می دهد نوعی قربانی است؛ قربانی عدم تربیت درست برای برطرف كردن نیازهای مادی و معنوی و عدم پاسخ مناسب برای سؤال‌هایش.
سارا جمال‌آبادی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید