جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

خوش یمن ترین ۱۳ برای پرسپولیس


خوش یمن ترین ۱۳ برای پرسپولیس
تقویم روی میز از روز سیزدهم برج حکایت می کند اما هیچ خبری از نحسی و بد یمنی نیست، پنچشنبه آخرین روز کاری هفته بهترین زمانی بود که پرسپولیس می بایست عقب افتادن در رقابت نقل و انتقالات را جبران می کرد، حسین هدایتی در هتل الحیات دبی و محمود خوردبین در تهران دو ماموریت ویژه داشتند اولی می بایست مردی را بر می گرداند که هنوز دلیل شفافی برای خروجش عنوان نشده است و دومی قصد داشت یک شاه ماهی شکلاتی صید کند.
تا اواسط روز خبرهای ضد و نقیضی از باشگاه پرسپولیس مخابره می شد اما با کمرنگ تر شدن نور خورشید به یکباره همه چیز رنگ واقعیت به خود می گیرد.مرد متمول هیات مدیره سر انجام با افشین قطبی به توافق رسید و این خوش ترین خبری بود که از امارات به ایران آمد و بلافاصله ابراهیم توره مهاجم سنگالی پیکان که پیش از این مورد توجه امیر قلعه نویی قرار گرفته بود با کلاه سفید نقابدارش وارد ساختمان هیات فوتبال تهران شد تا قرار داد یکساله اش را به امضا برساند.
سیزدهم برج بود اما فقط اخبار خوب برای هواداران پرسپولیس مخابره می شد و آنها بعد از مطلع شدن از این دو خرید سر از پا نمی شناختند. امپراتور آنها برگشته و این بهترین حادثه ممکن برای آنها محسوب می شود. لحظه ای که افشین ایران را ترک می کرد کاملا مشخص بود روزی باز خواهد گشت اما نه به این زودی. آخرین سکانسی که از قطبی به جا مانده بود به ساعاتی بر می گشت که جام در هیاهو بیش از یکصد هزار نفر به تیم او اهدا شد و جوی خارق العاده در تمامی ایران بر قرار. اما چند روز بعد اخباری با این مضمون منتشر شد; افشین به دلایل خانوادگی از ایران رفت.
قطبی امکانات پرسپولیس رابرای تکرار قهرمانی و حضور مقتدرانه در آسیا مکفی نمی دانست، پس رفت.امپراتور دوست نداشت تابوی ساخته شده از او در ذهن هواداران پر شور که در سخت ترین روزهای لیگ هفتم حتی برای ثانیه ای پشتش را خالی نکردند خراب شود، از آن رو آنقدر زود رفت که حتی جشن قهرمانی را هم ندید. افشین رفت اما...
زمانی که در بین دو نیمه بازی ایران و امارات خبرنگار سیما به سمت او آمد باز هم با صبوری و رویی گشاده در مورد دلایل رفتنش گفت اما دست به روی هیچ کدام به عنوان اصلی ترین گزینه نگذاشت تا هر کسی به ظن خود یکی را به دیگری ارجحیت بدهد و عنوان کند قطبی به خاطر" آن " دیگر در وطن نماند. اما حالا که برگشته به راستی کدام نقیصه مرتفع شده که او چمدانش را برای پرواز تهران آماده می کند؟ چشمانمان را برای لحظه ای می بندیم و مجددا دلایل خروج او را مرور می کنیم:
بانو یوروم، عدم امکانات، بودجه نا مطمئن، تحولاتی که انجام نگرفته و باید به فعلیت برسد تا او بماند. احتمالا چند دلیل کوچک دیگر هم وجود داشت که قطبی در لابه لای مصاحبه های پرتعدادش به آنها اشاره کرد اما امروز کدامیک از آنها لباس واقعیت پوشیده؟ شاید مهمترین تغییر به جابه جایی کاشانی مرتبط شود اما هیچ عقل سلیمی نمی تواند قبول کند مشکل قطبی حبیب کاشانی بود چرا که آنها رابطه ای مافوق مدیر عامل و سر مربی داشتند.
از لحاظ مالی پرسپولیس چه مقدار متحول شده که او می تواند رویاهایش را در آن جستجو کند؟آیا مبلغ قرارداد جدید او که قرار است در طول دو فصل بگیرد آن قدر با پیشنهاد مالی کاشانی متفاوت بود که قطبی راضی به قبولش شده؟ این هم بعید به نظر می رسد. هنوز یادمان مانده که کاشانی قبول کرده بود برای آن خانم کره ای همراه قطبی خانه ای در دبی تهیه کند تا دیگر دلیلی برای خروج افشین نماند اما باز هم او رفت. بنابراین این شرط هم چندان برای بازگشت او معقولانه نیست. اما مهمترین بخش حرف های قطبی در جایی نهفته بود که او عنوان داشت در صورت ماندن من عده ای می بایست بروند که ترجیح دادم من نباشم تا آنها بمانند. آن عده چه کسانی بودند؟ مامانی، شیث، استیلی؟؟؟
با ضرس قاطع نمی توان خروج این افراد را دلیلی محکم برای بازگشت افشین تلقی کرد اما به غیر از این مورد چه تغییری صورت پذیرفته که افشین برگشته است؟
شاید او دوست نداشت یک فصل دیگر صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد و هر وقت دوربین به سمتش می آید هر گونه اختلافی را با استیلی تکذیب کند. شاید دست او دیگر میلی نداشت تا بر گردن حمید حلقه بزند و او را برادر خود معرفی کند. اولین حرف های قطبی بعد از توافق در دبی این است;" پیروانی را می شناسم و می دانم از مربیان خوش نام در فوتبال ایران است" اما قطبی علاقه ای به جنگ مجدد ندارد و بازگشت خود را منوط به استخدام یک دستیار برزیلی می کند و این یعنی افشین نفر سوم خواهد شد. پنجشنبه سیزدهم تیر ماه نه تنها روز نحسی نبود بلکه پرسپولیس یکی از ستون های موفقیت احتمالی خود را بنا کرد.
بازگشت سر مربی قهرمان و خرید ابراهیم توره که پاتک دیپلماتیکی بود به اردوگاه آبی و شاید این تسویه ای باشد با آنها که بیک زاده و عباس فر را تور زده بودند و هرگز تصور نمی کردند با به تور افتادن توره این چنین از سوی جبهه قرمز با آنها مقابله به مثل شود.
مهدی طاهرخانی
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید