سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا


دست شستن از زندگی(۲)


اشتایدمن بنیانگذار انجمن خودكشی معتقد است: خودكشی حاصل ذهنی محدود و از هم گسیخته است كه در دریایی از رنج های تحمل نشدنی و غیرقابل حل غوطه می خورد. این رنج، ناشی از نیازهای روانی سركوب شده ای است كه شخص، برآورده شدن آنها را برای بقای خود ضروری می داند. در این حالت شخص نابودی و گریز به دنیای بهتر یا دست شستن از زندگی شكنجه آمیزی را كه هیچ یك از نیازهای او را برنیاورده است ترجیح می دهد و معتقد است كه خودكشی راهی است كه مشكل را دور می زند.
دكتر قرایی مقدم خودكشی در نوجوانان را متأثر از وضعیت درون خانواده می داند. وجود ناپدری و نامادری و همچنین از نظر وضع اقتصادی و نابسامانی های اقتصادی كه در خانه وجود دارد و نوع نگرشی كه اینها در جامعه و در همسن و سال های خود دارند آنها را به سمت خودكشی می كشاند.همین جامعه شناس در مورد خودكشی دانشجویان می گوید: دانشجوحساسیتش نسبت به مسائل درون جامعه بالاتر است، در نتیجه امكان دچار شدن دانشجویان به تعارض، سرخوردگی، بدبینی، گریز و نابهنجاری ها افزایش می یابد.وی سن خودكشی را بین ۱۸ تا ۲۴ سال خواند و گفت: احتمال خودكشی در میان دانشجویان سال اول و دوم به دلیل جوانی و خامی و تحریك پذیری آنها بیشتر است، به طوری كه در اعتراض ها و تجمعات نیز این دانشجویان واكنش های بیشتری از خود بروز می دهند. وی در ادامه گفت: همچنین میزان خودكشی و آسیب های اجتماعی در میان دانشجویان غیربومی به دلیل دوری از خانواده و فروریختگی فرهنگی و كاهش كنترل اجتماعی و فرهنگی و عدم وجود ترس از شناخته شدن بیشتر است.او گفت: با توجه به حساس بودن محدوده سنی نوجوانی و آغاز جوانی به اجرا گذاردن اقدامات پیشگیرانه توسط مسئولین ضروری است. داشتن شرایط اجتماعی مناسب و شغل، محافظ خوبی در مقابل خودكشی است. با توجه به اینكه حدود نیمی از خودكشی نوجوانان مربوط به كسانی است كه در خانواده های آشفته زندگی می كنند. به این سبب آموزش بهداشت روانی به خانواده ها یكی از مهمترین نكته های قابل توجه است. جدی گرفتن اظهارات جوانان و نوجوانانی كه درباره خودكشی حرف می زنند یا چنین افكاری دارند، احساس همدلی و حمایت اجتماعی از آنان به منظور نشان دادن این موضوع كه وجودشان و نیازها و خواسته هایشان اهمیت دارد، پذیرفتن و باوركردن جوانان و نوجوانان و پر كردن اوقات فراغت، راهكارهای مهم پیشگیری از خودكشی است.
بررسی های انجام شده بر روی میزان خودكشی جوانان نشان می دهد كه بیشترین میزان خودكشی جوانان در استان های ایلام و كرمانشاه می باشد، كه استان ایلام بین ۲/۹ تا ۶/۱۷ نفر در هر صد هزار نفر جمعیت و استان كرمانشاه بین ۲/۶ تا ۳/۱۷ در هر صد هزار نفر جمعیت بیشترین میزان خودكشی را دارند و سیستان و بلوچستان بین ۶/۰ تا ۱/۱ نفر در هر صد هزار نفر جمعیت كمترین میزان را دارد.همچنین آمار نشان می دهد كه خودكشی پسران از دختران بیشتر است و براساس آمار نیروی انتظامی، سالانه به طور متوسط ۱۵۶۲ مرد خودكشی می كنند كه دلایل خودكشی، ازدواج های اجباری، سختگیری به دختران، اختلافات خانوادگی، اختلال حواس، شكست و ناامیدی، فقر و تنگدستی ذكر شده.
تحقیقات انجام شده، بر روی روش های خودكشی جوانان نشان می دهد كه اغلب دختران بین ۲۰ تا ۳۰ سال به روش خودسوزی و خوردن مواد سمی خودكشی می كنند و پسران بیشتر با روش های حلق آویز كردن و اسلحه گرم و سقوط عمدی اقدام به خودكشی می كنند.
صدای خفیف فقط او را لرزاند. حتی صندلی چرخدار پشت به میز و رو به پنجره اش را حركت نمی دهد تا از چرایی موضوع آگاه شود. صدای پی درپی زنگ تلفن هم او را وادار به جواب دادن نمی كند و حتی نمی خواهد سیم تلفن را از پریز بكشد. صدای نگران دخترش هم كه با هر بار تماس برایش پیغام می گذارد برایش اهمیتی ندارد.
ساعت هاست كه رو به پنجره نشسته و فارغ از دنیای پیرامونش شب را تماشا می كند و حاضر نیست آرامش و تنهایی اش را از دست بدهد. حتی وقتی در اتاقش آن موقع از نیم شب باز می شود، عكس العملی نشان نمی دهد... نگرانی دختر او را به شركت كشانده، اما رفتار غیرعادی پدر او را می ترساند. آرام به صندلی نزدیك می شود و آن را می چرخاند و ثانیه ای بعد راز صدای خفیف و لرزش مرد برملا می شود. اسلحه در دست پدر و سوراخ حك شده بر شقیقه اش...
دوركیم، خودكشی را یك پدیده اجتماعی می داند كه اعمال فردی قادر به توجیه و توضیح آن نیست و به همین سبب خودكشی را حاصل جمع شدگی عوامل گوناگون، تأثیرات خانوادگی، اجتماعی، دینی و همه واقعیت های اجتماعی و ناشی از درهم ریختن قوالب و ازهم پاشیدگی نظام اجتماعی و گسستگی روابط در جامعه و بالنتیجه احساس تنهایی و مطرودبودن فرد می داند.در چند سال اخیر خودكشی در میان مردان شایع تر از زنان شده، دكتر قرایی مقدم در رابطه با خودكشی مردان می گوید، در گذشته مردان گرایش كمتری به این كار داشتند ولی همیشه خودكشی هایشان موفق بود. اما در یك دهه اخیر آمار و ارقام چند برابر زنان شده و تحقیقات ما نشان می دهد كه بحران اقتصادی از دلایلی اصلی و عمده در خودكشی مردان است.شكست های اقتصادی و ناتوان بودن از تأمین مخارج زندگی مردان را به این سمت می كشاند و یا در شرایط خاص كه بحرانی در جامعه پدید می آید. آمار و ارقام را بالا می برد.این جامعه شناس می گوید در گذشته نسبت مردان ۳ به ۲ بوده كه همین رقم به ۵ به ۲ رسیده است.او راههای انتخابی مردان برای خودكشی را طناب دار، سلاح گرم و سقوط عمدی می داند كه همیشه موفقیت آمیز بوده است و این حالت بدی است كه بعد از جنگ در جامعه رخ داده است. چون جامعه بعد از گذر از این مرحله دچار آنومی و هرج و مرج شده و همبستگی و رابطه ها در میان مردم از بین رفته است و مسائل و بحران های اجتماعی هم یكی پس از دیگری ظاهر می شوند و نتیجه اینكه آمار این گونه افراد هر روز بالا می رود.او درخصوص زمان خودكشی اضافه می كند كه بررسی های ما نشان می دهد كه در فصل تابستان آمار خودكشی بالاست چون كه این كار راحت تر و بهتر صورت می گیرد. در ماه مبارك رمضان و ماه های سرد سال این كار سیر نزولی دارد و دیگر آنكه در فصل گرم مستأصل شدن از زندگی و نشان دادن اعتراض نسبت به زندگی و جامعه بیشتر نمود داشته است.
در بررسی علل خودكشی دكتر سالارزاده معتقد است: در جوامعی مثل جامعه فعلی ما كه در حال گذر از سنت به مدرنیته است عامل نابسامانی های اجتماعی بیشترین تأیید را در افزایش خودكشی دارد. همچنین افزایش آگاهی افراد و بالطبع افزایش توقعات آنان و عدم ارضای این خواسته ها توسط دولت در افزایش میزان خودكشی مؤثر است. از طرفی وقتی عمیق به مسأله نگاه می كنیم خودكشی ناشی از سست شدن هنجارهای اجتماعی و باورهای مذهبی در افراد است. گاهی هم سنت می تواند عامل افزایش خودكشی باشد. آن هم در شرایطی كه سنت به طور قوی و پایدار مقاومت می كند ولی افراد تحت تأیید رسانه های گروهی ارزش های جدیدی یافته و زیر بار سنت نمی روند.
سالارزاده در ادامه می گوید: در شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جدید فرد یك آگاهی هایی كسب كرده كه نمی تواند سنت را قبول كند و جامعه جدید هم به نیازهای جدیدش پاسخ نمی دهد. این است كه زنان و مردان خود را در یك بن بست احساس می كنند و دست به خودكشی می زنند.
در ادامه بحث خودكشی خانم دكتر بهرامی علل خودكشی را ناامیدی در سطح بالا، عدم اعتمادبه نفس، از دست دادن والدین و یا نزدیكان، استفاده از موادمخدر، شكست های عاطفی، طلاق و... می داند كه با شناسایی و رسیدگی و توجه خاص داشتن به این افراد می توان تاحدی از این خودكشی ها جلوگیری كرد.
تمام گفته های جامعه شناسان و روانشناسان حاكی از آن است كه خودكشی پدیده ای اجتماعی است كه عواقب آن به خود شخص بازمی گردد و دیدگاه فرد خودكشی كننده ضربه به خود است نه به جامعه. این افراد را كه جملگی از بیماری های روانی (افسردگی، اختلالات روانی، پرخاشگری...) رنج می برند می توان با درمان های فردی از خطر خودكشی نجات داد. ضمن اینكه با شناسایی این افراد در سطح جامعه و آموزش های لازم می توان از افزایش آن در سطح اجتماع جلوگیری كرد.
منبع : روزنامه کیهان