پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
مرد فراری - The Running Man
سال تولید : ۱۹۸۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : تیم زینهمان و جرج لیندر
کارگردان : پل مایکل گلیزر.
فیلمنامهنویس : استیون دِ سوزا، برمبنای رمانی نوشته ریچارد باخمن (استیون کینگ)
فیلمبردار : توماس دل روت.
آهنگساز(موسیقی متن) : هارولد فالترمهیر
هنرپیشگان : آرنولد شوارتسنگر، ماریا کونچیتا آلونسو، یافت کوتو، جیم براون، جسی ونچورا، ارلاند وان لیت، ماروین مکاینتایر، ریچارد داوسن و پروفسور تورو تاناکا.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۱ دقیقه.
اوایل قرن بیست و یکم. آمریکا بهدنبال یک شکست عظیم اقتصادی با یک حکومت پلیسی اداره میشود. خلبان هلیکوپتر پلیس، «بن ریچاردز» (شوارتسنگر) دستور دارد که شورشیان در جستوجوی غذا را هدف آتش قرار دهد. او از این کار خودداری میکند اما افرادش شصت شورشی را میکشند. مقامات برای عوام فریبی، «ریچاردز» را مسئول کشتار معرفی میکنند و او را به زندان مخوفی میاندازند. هجده ماه بعد او و دو نفر از زندانیها (کوتو و مکاینتایر) فرار میکنند. زن جوانی (آلونسو) که اکنون آپارتمان «ریچاردز» را اشغال کرده، او را لو میدهد. حالا او و دو زندانی فراری دیگر خود را در یک مسابقه عجیب تلویزیونی بهنام «مرد فراری» میبایند که در آن باید در خرابههای لس آنجلس، از دست تعقیب کنندگان فرار کنند. اگر آنان زنده بمانند بخشیده خواهند شد. این مسابقه را مردی بهنام «کیلیان» (داوسن)، در شبکه ICS، اجرا میکند...
* این فیلم ابتدا قرار بود که در کانادا و با گروه دیگری (به کارگردانی جرجپان کاسماتوس و همکاری کریستوفر ریو) ساخته شود تا اینکه گلیزر پس از توفیق خود در کارگردانیِ چند قسمت آن، مسئولیت کار را به عهده گرفت. او در این دومین فیلم خود مهارت زیادی در ساخت یک اکشن خشن به خرج میدهد، اما فیلم او چیزی به نوع فیلمهای «شهرهای آخرالزمانی» اضافه نمیکند. حضور «مهیب» شوارتسنگر تماشاگر را به یاد فیلمهای دیگرش و بهخصوص نابودگر (جیمز کامرون، 1984) میاندازد (که با هزینهای ربع این فیلم ساخته شد). صحنههای تعقیب و گریز و نبرد با ابتکار قابل ملاحظهای ساخته شده اما گفتوگوها و شوخیها، سرد و بیروح از آّ درآمده است. بازی داوسن به نقش «کیلیان» نیز از نقطههای قوت فیلم است؛ او قبلاً نقشی مشابه را در یک شوی تلویزیونی اجرا کرده بود. از نکتههای جالب فیلم این است که شوی «مرد فراری» را همه افراد جامعه - و نه فقط طبقه کارگر - میبینند. تماشای تلویزیون یک تجربه دستهجمعی است که از ساکنان حلبی آبادها گرفته تا افراد یک مهمانی لوکس و اشرافی از آن لذت میبرند. این فیلم پُرتماشاگر و خشن همانقدر که به «کیلیان» حمله میکند، تماشاگران قرن بیست و یکم را نیز نقد میکند.