جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


طلاق


طلاق
طلاق شعله ی محبت را خاموش می كند، عشق ها را به كینه و دشمنی بدل می سازد، ضعف های یكدیگر را در برابر چشم هم بزرگ می نماید. حتی سبب می شود كه آنان فقط نقاط منفی یكدیگر را ببیننند، هر كدام سعی دارد دیگری را متهم سازد و زمینه را برای سقوط او فراهم نماید، زنی مهربان یك باره لجباز می شود و مردی با چنان عظمت و وقار یك باره عیب جو می شود و این همه برای پاره كردن رشته ی الفت هاست. یكی از بزرگترین خطراتی كه در زندگی همه ی انسان ها وجود دارد، طلاق است، جدایی و طلاق بیشتر متوجه كودكان خانواده است كه دل به عنایت و مهر والدین گرم داشته و خانه را مركز امید و پناهگاه خویش می شناسند، اگر پدران و مادران بدانند طلاق و جدایی چه محرومیتی را برای فرزندان پدید می آورد و دل نازك طفل را چگونه شكند و او را از چه لذاتی محروم می سازد، شاید هرگز تن به این كار در ندهند، جدایی پدر و مادر از یكدیگر كودك را به اختلال عاطفی دچار می سازد، حالت افسردگی برای او پدید می آورد و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او باز می ستاند و در كل او را چنان پریشان می سازد كه اثرات شوم آن مادام العمر عارض كودك است. جدایی از والدین به خاطر طلاق در وضع تحصیلی كودك هم اثر می گذارد، توان فعالیت و حتی ورزش را از او می گیرد.
ستیزهای خانواده كه سرانجام به جدایی و طلاق می انجامد، رفتاری است نا بهنجار و غیر طبیعی، گاهی كسانی كه به چنین كاری دست می زنند تصورش هم برای آدمی چندش آور است . برای یك زوج تحصیل كرده و بالغ با داشتن فرزندانی در كنار، فرزندانی كه همین والدین كم احساس و كم عاطفه آنها را به این جهان هستی آورده و اكنون با یك تصمیم نابخردانه آنها را تنها و بی كس رها می كنند و دنبال هوس های جدیدی با فرزندان جدیدی می روند. به هم ریختن كانون گرم خانواده، گناهی نابخشودنی و غیر قابل توجیه ناسازگاری خطایی است فردی، تعرضی است از جانب انسانی به انسانی دیگر كه با قدری گذشت و تساهل در موارد بسیاری قابل جبران است، چه بسا خطا كننده، خود بر سر عقل آید و از كرده پشیمان شود، ولی ستیزه و طلاق خطا و گناهی است اجتماعی؛ گسستن سنگ بنای اجتماع است، در هم ریختن شالوده ی زندگی است، ازدواج امری است مربوط به دو فرد، ستیزه و نهایت طلاق امری است اجتماعی كه صدمه و زیان آن به جامعه می رسد، عشق جوان ها را به تشكیل خانواده سست می كند و اعتماد اجتماعی را سلب و مخدوش می سازد. پس طلاق امری است ناموجه می توان خانواده را در دو جهت عام و خاص در نظر گرفت، خانواده به معنی عام آن در قدیم بیشتر مورد توجه بوده است و پدر و مادر، فرزندان و تمام افرادی را شامل می شود كه در قانون مدنی به ترتیب اولویت می توانند از ما ترك دیگیری سهم الارثی داشته باشند، اما خانواده به معنی خاص عبارت است از شوهر، زن و فرزندان آنها با وجود اینكه قوانین ما خانواده را دقیقا تعریف نكرده و برای اعضای خانواده، شخصیت حقوق متساوی قایل نیست. خانواده قدیمی ترین و كهن ترین هسته ی طبیعی است كه از بدو پیدایش بشر وجود داشته است. در واقع خانواده حكم سلول را در ساختمان اندام موجودات دارد. خانواده كانون حفاظت خانوادگی و اجتماعی است كه بسیاری از نویسندگان و حقوقدانان درباره ی آن سخن گفته اند، حاصل جمع پدیده آمده از خلاق خانواده هایی است كه آن جامعه از آنها تشكیل یافته است. نیمی از جمعیت ایران به واسطه ی تنگ نظری های مردانه از فعالیت های اجتماعی دور مانده اند، به طوری كه از قدرت فكری و توان بانوان كمتر در جهت بهسازی و سازندگی كشور استفاده می شود كه امید است مسئولین و دست اندركاران متوجه این نقیصه ی بزرگ در روند بكارگیری نیرو و توان های اجتماعی، در ساختار بهتر جامعه استفاده نمایند و از تنگ نظری و بد اندیش ها دست بردارند و راه را برای ورود هر چه بیشتر بانوان در كوشش های اجتماعی باز كنند. اگر به این جنبه های انسانی حقوق زن توجه بیشتری شود، منشا ستیزه های خانواده كمتر شده و از جدایی زن و مرد و انحراف فرزندان رها شده جلوگیری می شود و در نهایت به جامعه ای از سلامت جسم و روان خواهیم رسید كه كمتر دچار ستیزه و جدایی می گردد. براساس تحقیقات و مطالعات انجام شده، دو عامل وراثت و محیط سهم بسزایی در میزان بزهكاری دارند، اما سوابق نشان می دهد كه نه وراثت و نه محیط هیچ كدام به تنهایی نمی توانند عامل ایجاد جرم باشند، بلكه زمینه ی ارثی فرد، همراه با خصوصیات خلقی و محیطی و تاثیری كه افراد دیگر در زندگی انسان دارند، می تواند سبب بروز جرم باشد. خانواده مهمترین نهاد اجتماعی موجود در جوامع انسانی است و از نظر تكوین شخصیت و پرورش آن در فرزندان و نحوه ی كیفیت آن از حیث تطابق بعدی فرد در جامعه دارای آثار وسیعی می باشد، میزان سازگاری و كیفیت روابط عاطفی زن و شوهر و دیگر كسانی كه هسته ی اصلی خانواده را تشكیل می دهند و نیز نقش آموزشی خانواده و اهمیت آن در رشد شخصیت ، روابط عاطفی فرزند و خانواده مسایل روانی – جسمی ناشی از حیات خانوادگی- هر یك از این جنبه ها در ساختن قالب كلی شخصیت كودك مؤثر هستند و امروزه طرح هر كدام از این مباحث اختصاص به یكی از رشته های جامعه شناسی و روان شناسی پیدا كرده است.
اثرات و عوارض طلاق: با اینكه طلاق به حكم ضرورت برای اجتناب از مخاطراتی پذیرفته شده است، مع هذا چون از عوامل گسیختگی و پاشیدگی كانون خانواده است، به ناچار عواقب اجتماعی آن را باید انتظار داشت، زیرا طلاق در نظر جم شناسان در وقوع بزه بی تاثیر نیست و از عوامل جرم زا محسوب می شود، میزان طلاق را در یك جامعه می توان به مثابه ی معیار عدم ثبات و تزلزل اجتماعی تلقی كرد، از نظر جرم شناسان نتایج وخیم طلاق را باید به این شرح بررسی نمود:
۱) اثر طلاق در مردان و زنان كه فاقد فرزند هستند.
۲) اثر طلاق در فرزندان
۳) زیان اجتماعی طلاق اثرات طلاق در مردان بدان سان كه اشارت رفت این است كه آنان را افرادی غیر متعهد بار می آورد، آمار چنایی نشان می دهد كه تعداد این افراد غیر متعهد در میان زندانیان قابل ملاحظه است اثر طلاق در زنان بخصوص آنهایی كه پناهگاهی ندارند و فاقد استقلال اقتصادی هستند، سخت خطرناك است، زنان مطلقه خیلی دیر به خانه ی بخت دوم پای می گذارند و ای بسا كه این امید هرگز جامه ی عمل نپوشد و احتمالا راه را برای انحراف و سقوط آنان بگشاید. اثر طلاق در فرزندان متعلق به كانون از هم پاشیده بسیار شدید است و عقده هایی غیر قابل تحمل و توام با نفرت در آنان به وجود می آورد كه شدیدتر از وضع یتیمی است مسایلی كه درباره ی زن پدر وجود دارد در مورد كودكانی كه دارای مادر مطلقه هستند ولی بر اثر لجبازی و یك دندگی پدر مجبورند زن پدر را تحمل كنند نیز صادق است و این دسته هم زندگی توام با نكبت و ترس و شقاوت و سیه روزی را می گذرانند.
كتاب محمد حسن فرجادی
استاد دانشگاه تهران
منبع : بنياد انديشه اسلامي