شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اینترنت پرسرعت در ابهام


اینترنت پرسرعت در ابهام
در آخرین روزهای سال گذشته، سخنان یكی از مدیران دولتی توانست زمینه موجی را در صنعت اینترنت ایران ایجاد كند. تعطیلات نوروزی البته این موضوع را به اتاق سكوت برد، اما بلافاصله پس از اتمام رخوت ابتدای سال، شروع دوباره كارها و فعالیت‌ها، موج به سرعت سر برآورد و آثار خود را نشان داد. این موج را باید نخستین اتفاق در حوزه فناوری اطلاعات و بخصوص اینترنت كشورمان در سال جدید به حساب آورد. آن سخنان، این موج، پیش‌زمینه‌ها و آثار هر دو، موضوع این نوشته است.
● ورود اینترنت
تردیدی نیست كه ورود پدیده‌ای به نام اینترنت به ایران و گسترش آن در بین اقشار گوناگون كشور، حاصل فعالیت بخش خصوصی است.
در روزهایی كه هنوز در رده‌های سازمانی، مدیریتی و نیز برنامه‌ها و پروژه‌های دولتی، واژه «اینترنت» بیگانه بود، و دستگاه دیوان‌سالار عریض و طویل دولتی هنوز درك و شناختی از چیستی و كاربرد این پدیده نداشت، معدودی دانش آموخته دانشگاه با اندكی سرمایه گردهم می‌آمدند و با فراهم آوردن مجموعه‌ای از تجهیزات به عرضه «امكان اتصال به اینترنت» به عموم مردم می‌پرداختند.
این مجموعه‌های كوچك كه گاه در یك اتاق نیز جای می‌گرفتند، توانستند اقبال بالای مردم را جلب كنند، و از همین رو بود كه رغبت و عطش مردم به شناخت و بهره‌گیری از اینترنت تنها با اتكا به تلاش این مجموعه خدماتی اینترنتی بود كه ارضا می‌شد.
البته در همان زمان، دانشگاه‌ها تنها مجموعه‌های تحت مدیریت دولت بودند كه دسترسی منظم و قابل قبول به شبكه جهانی داشتند، ولی نمی‌توان اساسا آن را جزئی از صنعت اینترنت دانست، به ویژه كه دانش آموختگان با خروج از دانشگاه، مسیر دیگری به جز شركت ارائه‌دهنده خدمات ایترنتی برای اتصال به شبكه نداشتند. به این ترتیب بود كه شركت‌های كوچك و متوسط بخش خصوصی توانستند بار معرفی و ترویج اینترنت را به دوش بكشند. این فعالیت‌ها البته اقتصادی نیز بود و طبیعتا گذشته از همه واقعیات و ضروریات مختلف، نمی‌شود بی‌توجهی دستگاه‌های دولتی را به این فرصت همیشگی دانست.
همزمان البته نوع سنتی اتصال به اینترنت یعنی آنچه آن را dial-up می‌خوانیم در دنیا در حال منسوخ شدن بود. گسترش كمی شبكه جهانی از یك‌سو، و رشد انفجاری محتوا و اطلاعات موجود شبكه وب اقتضا می‌كرد كه امكان اتصال سریع پدید آید و كاربران بتوانند در زمان ارتباط با شبكه دسترس بیشتری به اطلاعات در داشته باشند. مفهوم «اینترنت پرسرعت» زاده همین نیاز بود كه خود با شتابی برق‌آسا گسترش یافت.
اكنون دیگر در دنیا، بخصوص در كشورهای پیشرفته، اتصال به اینترنت اساسا معنایی جز داشتن دسترسی پرسرعت به شبكه‌ای را ندارد. میزان بهره‌گیری از اینترنت پرسرعت، جزو شاخص‌های توسعه كشورها به شمار می‌رود.
و حتی دسترسی به شبكه «پهن باند» جزو حقوق افراد محسوب می‌گردد. مفهوم اینترنت پر سرعت در ایران نیز هر چند با تاخیر چند ساله نسبت به جهان نیز رایج شد، ولی البته با عملی شدن و عمومی شدن، فاصله بسیار زیادی داشت و دارد.
برای اولین بار این امكان با تعریف و راه‌اندازی شركت‌هایی با عنوان PAP مطرح گردید، این شركت‌ها در این آیین‌نامه رسمی نام «ندا» گرفتند، و در واقع این امكان را داشتند كه اینترنت پرسرعت را برای عموم مردم فراهم سازند.
سازوكار این نوع ارتباط كه ADSL نامیده می‌شد به این ترتیب بود كه شركت‌ها با استفاده از خطوط تلفنی رایج، امكان اتصال سریع به شبكه‌ای را برای مشتریان مخابرات فراهم سازند، در حالی كه خط تلفن مزبور نیز همواره آزاد و قابل استفاده برای تماس‌های معمولی باشد. به نظر می‌رسد با توجه به پوشش قابل قبول تلفن ثابت در كشورمان، این نوع دسترسی كاملا مناسب و حتی ایده‌ال باشد، بنابر این خوش‌بینی خاصی نسبت به همگانی شدن این نوع دسترسی به وجود آمد، به گونه‌ای كه در برنامه ‌چهارم توسعه راه‌اندازی یك‌ونیم میلیون دسترسی از این نوع مقرر گردید.
افراد خوشبین‌تر، حتی سودای توسعه جهشی اینترنت در ایران و پیش‌گرفتن از بسیاری از كشورها را داشتند. در حقیقت اگر صرفا با یك برآورد منطقی به مسئله توجه می‌كردیم، این یك فرصت شایان توجه برای پیشرفت در به‌ كارگیری فناوری توسعه عامه مردم تلقی می شد، اما چه باید كرد كه كه مدت‌ها است ضایع شدن فرصت‌ها برای ما امری عادی شده است.
● فرصتی كه از دست رفت
اگر امكان دسترسی به اینترنت پرسرعت بدون نیاز به ایجاد زیر ساخت‌های جدید و هزینه‌های ملی كلان فراهم بود، و اگر عطش به استفاده از اینترنت در مردم و جوانان و كسب‌‌وكارها دیده می‌شد، و اگر این جهش و رشد، یك نیاز تاریخی در یك فرصت نایاب بود، اكنون در جایی ایستاده‌ایم كه ازدست دادن فرصت مورد نظر را در آن مقطع تاریخی دیده‌ایم. اما مشكل از كجا بروز كرد كه كه شركت‌های آماده برای ارائه اینترنت پرسرعت موفق نشدند؟
مطمئنا آشنایان با سیستم و سازوكار دولتی در خلال تعریف كار شركت‌های PAP علت این عدم توفیق را به فراست یافته‌اند. یكبار دیگر بخوانید: «استفاده از خطوط تلفنی رایج برای اتصال به شبكه برای اتصال به شبكه برای مشتریان مخابرات» به وضوح دیده می‌شود كه پای مخابرات در میان است.
البته از آنجا كه مخابرات ایران اپراتور اصلی و بی‌رقیب تلفن ثابت كشور است، طبعا راهی غیر از استفاده از بستر این اپراتور وجود نخواهد داشت. بنابر این به سادگی می‌توان نقش سرنوشت‌ساز مخابرات در توفیق یا شكست این پروژه كشوری را در نظر آورد.
در حقیقت شركت‌های PAP نتوانستند همراهی این دستگاه دولتی را جلب كنند، و از همان ابتدا مجادله آنها به رسانه‌ها كشیده شد. به گفته مدیران این شركت‌ها، بیشتر توان دولت به جای بستر سازی برای پیشروی این برنامه، صرف ایجاد موانع اداری و قانونی می‌شد به گونه‌ای كه حتی در مركز كشور، توسعه اینترنت پرسرعت با سرعت لاك پشتی حركت كرد .
مراكز مهم مخابراتی كه غالبا هم مشتریان مناسب‌تری برای دریافت اینترنت پرسرعت را پوشش می‌دادند، اجازه فعالیت به PAPها نداده و آنها را رد كردند: از سوی دیگر مدیران مخابرات و وزارت ارتباطات گاه از عدم نیاز به اینترنت پرسرعت، عدم وجود زیر ساخت مناسب و... سخن می‌گفتند و در مجموع الزام قانونی این پروژه را زیر سوال می‌بردند.
حتی اخیرا وزیر ارتباطات در برنامه‌ای تلویزیونی به صراحت امكان فنی ارائه اینترنت پر سرعت بر روی خطوط تلفنی را نفی كرد. این گونه اظهار نظر هر چند در توجیه محدودیت ایجاد شده برای سرعت ۱۲۸ كیلوبایت به بالا بود كه چندی پیش وضع شده بود، اما در واقع آب پاكی بود كه دیدگاه مشخص مدیر دولتی را عیان می‌نمود.
هر چه هست در نتیجه این نوع دیدگاه، با برنامه گسترش اینترنت پر سرعت در ایران عملا شكست خورده است. اكنون در برخی نقاط مهم پایتخت، امكان دسترسی به این نوع تكنولوژی ساده به رویا تبدیل شده و طرف دولتی مانع تحقق آن است، مانند برخی مناطق در همسایگی وزارت ارتباطات و شركت مخابرات ایران!
البته در كنار این مانع اصلی عامل «قیمت» نیز تاثیر گذار بود و نباید نظرات منتقدان وزارت ICT، دولت می‌توانست با كاهش قیمت اینترنت برای شركت‌های سرویس‌دهنده در حقیقت به حمایت عملی از برنامه گسترش اینترنت پر سرعت بپردازد، چیزی كه به وقوع نپیوست و به اعتراف وزیر پیشین ICT دسترسی به این فناوری را از سبد هزینه خانوارها خارج نمود.
با همه این مقدمات چیزی كه اكنون جریان دارد این است كه برخی شركت‌های ندا با تلاش و به سختی در تكاپوی زنده ماندن و ارائه خدمات به مردم هستند، و در همین شرایط است كه یك مدیر دولتی سخنانی موج‌آفرین بیان كرد.
● موج جدید
وفا غفاریان رییس هیئت‌مدیره شركت مخابرات ایران در واپسین روزهای سال ۸۵ سخن از برنامه این شركت برای ارائه سرویس ADSL كرد. این سخنان زمانی كه در ابتدای سال جدید تكرار شد، نظرات منتقدین را برانگیخت. انتقادها عموما بر ۲ محور استوار بود، نخست این كه چگونه دستگاهی كه علیرغم وظیفه ذاتی‌اش به فرایند گسترش این فناوری كمك قابل توجهی نكرد، اكنون خود قصد ارائه مستقیم این سرویس را دارد.
در كنار این مسئله، برخی اظهارات گذشته درباره عدم امكان ارئه سرویس ADSL مبتنی بر خطوط فعلی تلفن نیز زنده می شوند.دومین ایراد كه بیشتر جنبه نظری دارد، به اصل ورود دولت به این حوزه مربوط است.
در واقع از آنجا كه این اقدام، گسترش اقدامات و حوزه تصدی دولت را در پی داد، خلاف سیاست‌های اعلام شده در حركت به سمت خصوصی‌سازی است و طبیعی است كه در صورت عملی شدن، فعالیت بخش خصوصی را تهدید خواهد كرد و البته در كنار این انتقادات، مدیران وزارت ICT تكلیف قانونی خود را در گسترش اینترنت پرسرعت را یادآوری می‌كنند، و این كه ظرف زمان مشخصی باید میزان معینی از پورت اینترنت پر سرعنت ارائه شده باشد و این دقیقا مشابه استدلال این وزارتخانه در موضوع تلفن همراه و ثبت‌نام و واگذاری‌های زنجیره‌ای از سوی مخابرات است در هر صورت آنچه در ای میان همیشه مغفول و بی‌جواب است، تناقض‌هایی است كه در عمل رخ می‌دهد، این كه سیستم‌های مبتنی موجود در شبكه تلفن ثابت، گاهی امكان استفاده برای اینترنت پر سرعت را دارند و گاه ندارند!
اینترنت پرسرعت گاه غیر ضروری ولی گاهی لازم و مفید است و از همه مهم‌تر این كه علیرغم موج ایجاد شده در زمینه خصوصی‌سازی و توانمند كردن بخش خصوصی، به راحتی می‌توان مخاطرات جدی را بریا سرنوشت این بخش رقم زد.
محمود اروج‌زاده
منبع : اخبار فن‌آوری اطلاعات ایتنا


همچنین مشاهده کنید