جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

انسان دیگر تکامل نمی‌یابد


انسان دیگر تکامل نمی‌یابد
به گفته یک ژنتیک‌دان انگلیسی مشهور، به خاطر کمبود پدران مسن‌تر در غرب، تکامل انسان به تدریج متوقف شده است. به گفته پروفسور استیو جونز (S.Jones)، ژنتیک‌دان یونیورسیتی کالج لندن، احتمال آنکه پدران بالای ۳۵ سال جهش منتقل کنند، بیشتر است. پروفسور جونز در سخنرانی خویش در یونیورسیتی کالج لندن با عنوان «تکامل انسان تمام شد» گفت که تکامل سه جزء دارد؛ انتخاب طبیعی، جهش و تغییرات تصادفی. به عقیده او «ما به شکل کاملا غیرمنتظره‌ای نرخ جهش در انسان را با تغییری که در الگوهای تولیدمثل پدید آورده‌ایم، کاهش داده‌ایم. تغییرات اجتماعی انسان اغلب آینده ژنتیکی ما را تغییر می‌دهد.» او درباره این تغییرات به الگوهای ازدواج و شیوه‌های ضدآبستنی اشاره کرد.
اگرچه آلودگی شیمیایی و رادیواکتیو می‌تواند ژنتیک را تغییر دهد، یکی از مهم‌ترین عوامل مولد جهش بالا بودن سن در مردان است. این به خاطر آن است که تقسیمات سلولی در مردان با بالا رفتن سن افزایش می‌یابد. جونز می‌گوید «هر بار که سلولی تقسیم می‌شود احتمال اشتباه وجود دارد، یک جهش یا یک خطا. درمورد یک پدر ۲۹ ساله ــ که متوسط سن تولیدمثل مردان در غرب است ــ بین اسپرمی که او را به وجود آورد و اسپرمی که او به نسل بعد منتقل می‌کند، نزدیک به ۳۰۰ تقسیم رخ داده است. در هر یک از این تقسیم‌ها فرصتی برای اشتباه وجود دارد. درمورد یک پدر ۵۹ ساله این رقم از هزار هم بیشتر است. بنابراین افت تعداد پدران مسن‌تر تاثیر چشمگیری روی نرخ جهش خواهد گذاشت.» پروفسور جونز افزود «در روزگاران کهن، می‌دیدید که یک مرد صاحب قدرت صدها فرزند دارد.» او در این رابطه به ملا اسماعیل مغربی اشاره کرد که در قرن هجدهم درگذشت و معروف است که در زمان مرگ، پدر ۸۸۸ بچه بود. گفته می‌شود که اسماعیل برای نائل شدن به این مقصود و انجام این شاهکار به مدت بیش از ۶۰ سال، روزانه با ۲/۱ زن آمیزش داشت.
عامل دیگر تضعیف انتخاب طبیعی است. به گفته جونز «در دوران باستان نیمی از بچه‌ها پیش از رسیدن به ۲۰ سالگی می‌مردند. اکنون در غرب، ۹۸ درصد آنها تا ۲۱ سالگی زنده می‌مانند.» عامل تاثیرگذار دیگر کاهش تصادفی بودن است. جونز می‌گوید «جمعیت انسان، طبق قوانین سلسله جانوران، ۱۰ هزار برابر چیزی است که باید باشد و این را مدیون کشاورزی هستیم. بدون کشاورزی و دامداری، جمعیت جهان تاکنون احتمالا به نیم میلیون نفر می‌رسید، یعنی به اندازه جمعیت امروز گلاسکو. جمعیت‌های کوچک جداافتاده درنتیجه حذف اتفاقی بعضی ژن‌ها ممکن است در مسیرهای تصادفی تکامل یابند. اکنون جمعیت‌های سرتاسر جهان با هم در ارتباط هستند و امکان تغییر تصادفی رفته‌رفته از بین می‌رود. تاریخ در رختخواب ساخته می‌شود و امروزه رختخواب‌ها مدام به هم نزدیک‌تر می‌شوند. ما داریم با هم مخلوط می‌شویم و به شکل یک توده جهانی درمی‌آییم. آینده قهوه‌ای است.» The Times, Oct.۷, ۲۰۰۸
● مو قرمزهای جهان متحد شوید
قرمز بودن رنگ طبیعی مو صفتی است که از اروپا به سایر نقاط جهان رسیده است. بسیاری از ستارگان سینمای جهان از جمله نیکول کیدمن موقرمز هستند. اما دانشمندان بنیاد موی انگلستان وابسته به دانشگاه آکسفورد معتقدند که این ویژگی تا سال ۲۱۰۰ منقرض می‌شود و دیگر موقرمزی در جهان نخواهد بود. در اسکاتلند که بیشترین موقرمز را دارد ۱۳درصد افراد این ویژگی را نشان می‌دهند و ۴۰درصد حامل ژن آن هستند. اما فقط ۲درصد از جمعیت اروپا موقرمز هستند و کمتر از ۴درصد ژن آن را حمل می‌کنند و از آنجا که این ژن مغلوب است گمان می‌شود از تعداد موقرمزها به تدریج کاسته می‌شود تا آنکه سرانجام منقرض شوند. دانشمندان آکسفورد معتقدند که با مهاجرت این افراد به مناطقی که این ژن در آنجا وجود ندارد، ژن موی قرمز در اختلاط با ژن‌های دیگر به قدری رقیق می‌شود که دیگر فرصت بروز نمی‌یابد. اما استیو جونز با این نظر موافق نیست و می‌گوید اگرچه ممکن است برای مدتی از تعداد موقرمزها کاسته شود اما در بلندمدت مقاوم‌تر از این هستند که منقرض شوند. با آنکه انسان اکنون بیشتر از قبل مهاجرت می‌کند اما کافی است دو فرد حامل این ژن همدیگر را جذاب بیابند تا بار دیگر موقرمزی متولد شود.
● چرا توقف تکامل چیز خوبی است؟
به گفته ژنتیک‌دان مشهور، استیو جونز، ما دست از تکامل یافتن برداشته‌ایم. کاهش میزان جهش و تضعیف اثر انتخاب طبیعی به معنای آن است که تا جایی که به انسان مربوط می‌شود، آینده تفاوت چندانی با امروز نخواهد داشت، نه بالی، نه دست‌قیچی و نه چشم سومی برای هیپنوتیزم. عموما با این به عنوان خبری ناامیدکننده برخورد می‌شود، اما در توقف تکامل نکته‌های مثبت بسیاری وجود دارد. یعنی دست‌کم این چهار تا وجود دارد:
۱) به عقب بازنخواهیم گشت. اگر حرکتی در تکامل ما نباشد پس دست‌کم یعنی آنکه هرچه‌قدر هم شواهد بی‌پایه و اساس علیه آن جمع کرده باشید، ما از نردبان تکامل پایین‌برو نیستیم. این خبر خوبی است. اگر ناگهان تکامل در جهت عکس آن شروع می‌شد و به سرعت شتاب می‌گرفت، ممکن بود همه ما سرانجام به آدمسانان کوچک پشمالویی تبدیل شویم که در لابی ساختمان‌ها روی هر چهار دست و پا ایستاده‌اند و منتظرند کسی از راه برسد که قدش برسد دکمه آسانسور را فشار دهد.
۲)‌ به شمپانزه‌ها فرصت خواهد داد خودشان را به ما برسانند. بدون آنکه بخواهیم القا کنیم شمپانزه‌ها به نوعی ناقص تکامل یافته‌اند، فقط فکرش را بکنید که اگر سرانجام بتوانند فهرست خرید ما را بخوانند، چقدر به دردمان می‌خورند. عاقبت یک طبقه کامل از خدمتکاران نخستی برای خودمان خواهیم داشت که درست مانند فیلم «فرار از سیاره میمون‌ها» می‌توانیم مجبورشان کنیم خرده‌فرمایش‌های ما را انجام دهند و خودمانیم، همه می‌دانیم این چقدر حال می‌دهد.
۳) اگر اتفاقا سری به آینده بزنیم، به‌راحتی همرنگ جماعت خواهیم شد. یعنی اگر زمانی مسافرت در زمان امکان‌پذیر شود، می‌دانیم که نخستین داوطلبان می‌توانند در میان انسان‌های فردا قدم بزنند بدون آنکه کسی از بین آن همه جمعیت یقه آنها را بگیرد و فریاد بزند «آهای دماغ‌دراز! زیرماسک‌ات چی قایم کردی؟»
۴) می‌توانیم با آنکه جلوتر از بقیه هستیم انصراف بدهیم. وقتی دلفین‌ها دور هم جمع می‌شوند تا درباره زندگی‌شان روی زمین تاکنون تعمق کنند، فکر می‌کنید چقدر طول بکشد تا سرانجام یکی از آنها جیغ‌زنان به زبان دلفینی بگوید «اگر می‌توانستم همه چیز را از نو شروع کنم، خیلی مطمئن نیستم که این بار هم می‌خواستم به آب بازگردم»؟ اگرچه آنها این حرف را به صدای بلند بر زبان نمی‌آورند، اما باید به طور مبهمی آگاه باشند که از نظر تکاملی اشتباه نسبتا سرنوشت‌سازی مرتکب شده‌اند. در مقایسه با آنها ما تاکنون خوش‌شانس بوده‌ایم و حالا می‌دانیم تا روزی که این سیاره را به خاک سیاه بنشانیم، دقیقا همینی که هستیم باقی می‌مانیم.
کوروش پیربازاری
Guardian, Oct.۸, ۲۰۰۸
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید