پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ای سر زلف ترا پیشه سمن فرسائی


ای سر زلف ترا پیشه سمن فرسائی    وی لب لعل ترای عادت روح افزائی
رقم از غالیه بر صفحه‌ی دیباچه زنی    مشک تاتار چرا بر گل سوری سائی
لعل در پوش گهر پاش ترا للی تر    چه کند کز بن دندان نکند لالائی
روی خوب تو جهانیست پر از لطف و جمال    وین عجبتر که تو خورشید جهان آرائی
گفته بودی که ازو سیر برایم روزی    چون مرا جان عزیزی عجب ار برنائی
همه شب منتظر خیل خیال تو بود    مردم دیده‌ی من در حرم بینائی
گر نپرسی خبر از حال دلم معذوری    که سخن را نبود در دهنت گنجائی
تو مرا عمر عزیزی و یقین می‌دانم    که چو رفتی نتوانی که دگر باز آئی
لب شیرین تو خواجو چو بدندان بگرفت    از جهان شور برآورد بشکر خائی


همچنین مشاهده کنید