جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

از وصل تو آتش جگر خیزد


از وصل تو آتش جگر خیزد    وز هجر تو ناله‌ی سحر خیزد
سرگشته‌ی عالم هوای تو    هر روز ز عالم دگر خیزد
دیوانه‌ی زلف و خسته‌ی چشمت    هر فردایی ز دی بتر خیزد
گویی به هلاک جانت برخیزم    برخاسته گیر از این چه برخیزد
هنگام قیام خاک‌پایت را    خورشید فلک به فرق سر خیزد
مه چون سگ پاسبانت ار خواهی    هر لحظه ز آستان در خیزد
ما را ز دهان تنگ شیرینت    زان چه که به تنگها شکر خیزد
کانجا سخن زر به خروارست    وانجا سخنت ازین چه برخیزد
روی چو زرست انوری را بس    وز کیسه‌ی او زر این قدر خیزد


همچنین مشاهده کنید