|
پدران و مادران بايد در مورد فوايد و آثار مثبت و سازندهٔ بازى و اسباببازىها آگاهىهاى لازم را کسب کنند. آنان، بهدليل ديدگاه سنتى نسبت به تعليم و تربيت کودکان، متأسفانه فاصلهٔ زيادى با ديدگاههاى علماى جديد تعليم و تربيت و روانشناسى دارند، و به جرأت مىتوان گفت حتى از ديدگاه دين مبين اسلام و سيرهٔ ائمهٔ اطهار (ع) راجعبه بازى کودکان نيز مطلع نيستند.
|
|
بازى براى کودک امرى طبيعى است و مانند تنفس، براى حيات، شادابى و طراوت او ضرورت دارد. اسباببازى مناسب زمينهٔ غنا بخشيدن به بازى کودک را فراهم مىآورد. بازى با گل، خاک، شن و آب مورد علاقهٔ کودکان است و جزء بهترين، سازندهترين، لذتبخشترين و ارزانترين اسبابِ بازىها محسوب مىشود. ولى با کمال تأسف بايد گفت اکثر پدران و مادران کودکان پاکطينت و آشناى به طبيعت و سرشت خويش را از بازى با چنين اسباببازىهائى محروم و ناکام مىکنند.
|
|
روزى پيامبر گرامى اسلام، حضرت محمد صلىاللهعليهوآله از کنار کودکانى گذشت که مشغول خاکبازى بودند. بعضى از اصحاب، آن را از بازى نهى کردند، پيامبر گرامى (ص) فرمودند: 'بگذاريد بازى کنند. خاک چراگاه کودکان است.'
|
|
دلايل متعددى وجود دارد که پدر و مادر مانع بازى کودک مىشوند که مهمترين آنها بهشرح زير است:
|
|
بىاطلاعى و ناآگاهى پدر و مادر از آثار مثبت و سازندهٔ بازى در پيشگيرى و حل مشکلات روحى و روانى کودکان ، کثيف شدن لباس کودکان، بهخاطر اظهارنظر همسايه و ديگران، برداشت نادرست پدر و مادر از کثافتکاري، اشتغال والدين.
|
|
|
کودک نياز شديدى به جست و خيز و تحرک دارد، و هر چيزى که مانع تحرک و آزادى کودک شود، براى رشد، سلامت و شادابى او مُضر است. بازي، بهعنوان رفتارى پويا، فعال و سازنده براى کودک، به منزلهٔ تنفس براى انسان است. اگر به کودکى بگوئيم بازى نکن، يا ندو! يعنى آنکه بمير و نفس نکش. لذا بر پدر و مادر است که بستر و فضاى مساعدى براى بازى و تحرک او فراهم آورند.
|
|
مثال ارائه شده گوياى اين واقعيت است که بعضى پدران و مادران بهدليل کثيف شدن لباس، کودک را از نياز اساسى و ضرورى بازى محروم مىکنند.
|
|
شيرين امروز خيلى آراسته شده است. او لباس، پالتو و کفشهاى نو پوشيده است. او خوشحال است، چون اکثر نگاههاى دختران همسال خود را متوجه خود مىبيند. دخترک به ياد سفارشهاى مادر است که او را از کثيف کردن لباس تازهٔ خود بر حذر داشته است، ولى وجود ساير کودکان که در مجاورت او مشغول بازى هستند، او را وسوسه مىکند.
|
|
- مادر، مىشود بروم با آنها بازى کنم؟
|
- چه مىگوئي! مىخواهى لباست را کثيف کني؟
|
|
دخترک ساکت مىشود و اينبار سنگريزههاى کوچک را از زمين برمىدارد و به بازى مشغول مىشود، ولى مادر مىگويد: 'سنگها را بريز زمين، مگر نمىبينى خاکى هستند و دستها و لباست کثيف مىشود.'
|
|
شيرين غمگين مىشود و تصور مىکند تقصير لباس تازه او است و با تنفر به آن نگاه مىکند. خم مىشود تا بر روى شن خط ترسيم کند، ولى باز هم مادر مىگويد: 'باز هم شروع کردي؟ بلند شو، لباست کثيف شد!'
|
|
کودک درمىيابد که بهخاطر لباس نو نبايد بازى کند، پس بهتر است به خانه برگردد. در راه بازگشت به خانه، او ديگر متوجه نگاههاى تحسينآميز همسالان خود نبود. او در آرزوى لباس کهنهٔ خود بود تا بتواند خيلى راحت با شن، خاک، سنگ و توپ به بازى مشغول شود.
|
|
انتخاب پوشاک نبايد باعث شود تا بچهها احساس کنند زندانى لباس هستند و چون لباس گرانقيمت و جديد پوشيدهاند بنابراين، حق بازى کردن ندارند. در اين اوقات بهتر است لباس گرانقيمت نخريد. لباس کودک بايد سبک، راحت و گرم باشد و مانع جست و خيز او نشود.
|
|
بچههاى طبيعى (سالم و راحت) هيچگونه علاقهٔ خاصى مادرزادى نسبت به پوشاک ندارند. آنان ممکن است کت يا بلوز خود را در محلى رها کنند که به ياد آنها نيايد آن محل کجا بوده است. ولى اگر پدر و مادر نسبت به لباس پوشيدن وسواس داشته باشند، آن را به فرزندان خود نيز انتقال مىدهند.
|
|
اين نوع کودکان آنهائى هستند که از ترس کثيف يا پاره شدن شلوار خود، از بازى با ديگران و يا بالا رفتن از درخت خوددارى مىکنند. بهنظر من، بازى و خوشحالى کودک بيش از لباس اهميت دارد و انتقادات ديگران از لباسهاى کثيف کودک نيز از بازى و لذتى که از آن برده، کمارزشتر است.
|