پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هر که در عهد ازل مست شد از جام شراب


هر که در عهد ازل مست شد از جام شراب    سر ببالین ابد باز نهد مست وخراب
بیدلان را رخ زیبا ننمائی به چه وجه    عاشقانرا ز در خویش برانی ز چه باب
می پرستان همه مخمور و عقیقت همه می    عالمی مرده ز بی آبی و عالم همه آب
سر کوی خط و قدت چمن و سنبل و سرو    سمن و عارض و لعلت شکر و جام شراب
دل ما بی لب لعل تو ندارد ذوقی    همه دانند که باشد ز نمک ذوق کباب
هر که درآتش سودای تو امروز بسوخت    ظاهر آنست که فردا بود ایمن ز عذاب
گر چه نقش تو خیالیست که نتوان دیدن    همه شب چشم توام مست نمایند بخواب
ترشود دم به دمم خرقه ز خون دل ریش    زانک رسمست که برجامه فشانند گلاب
پیر گشتی بجوانی و همانی خواجو    دو سه روزی دگر ایام بقا را دریاب


همچنین مشاهده کنید