در میانه خاطرات خونبار و حماسهساز هشت سال دفاع مقدس، روایتهایی هستند که فراتر از تیر و ترکش، از عمق انسانیت، ایثار و فداکاری میگویند. این روایتها نه فقط از میدان نبرد، که از سنگرهای خاموش بیمارستانهای صحرایی و اتاقهای اورژانس سر برمیآورند؛ آنجا که مرز بین مرگ و زندگی به دستان پزشکانی گره خورده بود که خود، روزی رزمندگانی مجروح بودند. آنها با مرور خاطراتشان، از لحظاتی سخن میگویند که توانست مسیر زندگی یک انسان را دگرگون کند و از رزمندهای کوچک، پزشکی بزرگ بسازد.