آخرین خبر/میخوایم بریم مغازه تو ماشینم با بابا نگاهی کرد و بعد گفت: بازار «بذار ببینم آقا! تو که جلو نشستی کمربندتو بستی؟ اگه اونو نبندی یه قانونو شکستی» گفتم: «بابایی! بستم رو شلوارم کمربند» نفهمیدم چرا بعد همش میزد یه لبخند گفت اون یکی کمربند تو ماشین، اون کناره ببند اونو همیشه هواتو خیلی داره