ایران/ ساعت 9 شب پنجشنبه 13 شهریور مرد سالخوردهای هراسان و مضطرب قدم در یکی از کلانتریهای جنوب تهران گذاشت و گفت: «پسر کوچکم میخواهد مرا بکشد خانوادهام فکر میکنند من دیوانهام. چند روز قبل ماشینم را بردند و من هم به اتهام سرقت خودرو از پسرم شکایت کردم. آنها میخواهند مرا به خانه سالمندان بفرستن