از همه دنیا همین یک برادر برایم مانده بود. مادر و پدرم هر دو فوت کردهاند و چه بهتر که چنین روزی را ندیدند. برادر جوانم نیست. نمیدانم کجا باید او را جستجو کنم. اینجا روی آوارها راه میروم و لابهلای سنگها را جستجو میکنم به این امید که صدای نالهای یا هر اثر دیگری از تنها دارایی زندگیم پیدا کنم.