خاطرات یک چپ، بدون قهرمانبازی : از خرید تفنگ تا آداب گفتگو
کتاب از محفل کوچک دوستانهای یاد می کند که در آن جمع رفقا تصمیم می گیرند تفنگی بخرند و چون پول ندارند بر آن میشوند تفنگ را بدزدند اما بعد می فهمند اصلا این تفنگ شکاری است و خوب شد که نه آن را خریدند و نه دزدیدند.