برگزار کنندگان همایش «شریعتی و امر ملی»، تلاش کردهاند تا علی شریعتی را در قامت یک متفکر ملیگرا، حامی هویت ایرانی و منتقد بنیادگرایی دینی معرفی کنند؛ حال آنکه نگاهی عمیقتر به نوشتهها، سخنرانیها و مواضع صریح شریعتی، گویای تناقضاتی بنیادین میان او و مقولهای به نام امر ملی است. در این یادداشت، با استناد به آثار اصلی شریعتی و تحلیل موقعیت تاریخی اندیشه او، نشان خواهم داد که شریعتی نهتنها تعلقی نظری و عاطفی به هویت ملی ایرانی ندارد، بلکه در بسیاری از متونش، آن را تحقیر و حتی با بتپرستی و نژادپرستی …