خبرنگاران به محرمعلی خان که همیشه کت و شلوار و جلیقه سیاه میپوشید عنوان «مرد سیاه پوش» داده بودند او وقتی وارد تحریریه میشد در سکوتی که سراسر سالن را فرا میگرفت با حالتی متواضعانه سرش را پایین میانداخت. با گذر از کنار میز روزنامه نگاران سالخورده و آشنا برایشان سر تکان میداد و یکراست به طرف میز سردبیر میرفت و کنارش مینشست پیش از توضیحی درباره مأموریتش، دستور چای میداد. آنگاه یک سیگار اشنو به چوب سیگاری دست ساز که کار خراطها بود فرو میبرد.