یاد ایران در اردوگاه کار اجباری شوروی/کسی که از غذای کافی محروم بوده و در سرمای زیر ۴۰ درجه کار میکند چگونه بخندد؟
بعضی اوقات دوستان زندانی از من میپرسیدند: عطاء، تو چرا نمیخندی؟ دوستان زندانی حق داشتند این را از من بپرسند. آنها چه میدانستند پسر بچهای که در سال سه بار خانه عوض کرده، لباس مدرسهاش را دولت داده از غذای کافی محروم بوده، در دوران نوجوانی کار کرده و آن همه ظلم و ستم را چه قبل و بعد از جنگ جهانی دوم دیده، و سرانجام به دنبال عدالت گذارش به اردوگاههای استالینی افتاده، غریب و گرسنه در ۴۰ درجه زیر صفر مثل حیوان کار کرده، چگونه خنده بر لبانش جاری شود؟