قبل از دانشگاه تهران هرکس میخواست به مراکز قدرت، فرضاً شاه، صدراعظم و... نزدیک شود، نخست استاد نقاش و معمار و خطاط و منجم و... میشد و از طریق برجستگی و اهمیت مراکز قدرت به او توجه میکردند و آقای حکمت (وزیر معارف رضاشاه) با عملش دقیقاً کار را معکوس کرد، یعنی هر فرد بیعلم و هنر بسیار عادی با تقرب به مراکز قدرت میتواند در زمره دانشمندان و پیشوایان درآید.