روایت فیلم در نقطهای آغاز میشود که بعدها میفهمیم پوسته آن کاملا در ذهن شخصیت اصلی قصه شکل گرفته و واقعیت بیرونی ندارد. یعنی مردی را داریم به نام علی که نوید محمدزاده بازیاش میکند و چشمهایش در حال نابینا شدن است. او در آپارتمانی زندگی میکند که به یک دفتر کار متروکه شبیه است. علی در حال اقدام به خودکشی است که کسی در آپارتمانش را میزند و او به سختی خودش را از لوازم خودکشی خلاص میکند تا برود و در را باز کند.