
به گزارش خبرنگار ایلنا، سید علیرضا بهشتی، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در مراسم روز دانشجو که با عنوان «برای ایران فردا» در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: وقتی ما به قیامهای مردم ایران و تاریخ گذشته مینگریم، یک آرمان بزرگ، یک خواسته، تمنایی ارزشمند و یک آرزو، همه این قیامها را به یکدیگر متصل میکند و آن آرزوی پیشرفت جامعه است تا شهروندان بتوانند علاوه بر برخورداری از امکانات اولیه برای رفع نیازهای اولیه خود، به تعالی روح نیز برسند.
وی ادامه داد: دسترسی به این آرمان و پیشبرد آن دستکم از زمانی آغاز شد که ما برخورد گستردهای با دنیای متجدد پیدا کردیم؛ یعنی جنگهای ایران و روس. این خواسته بهصورت فراگیرتری در میان ما ایرانیان در جانمان خانه کرده است؛ آرزوی اینکه ما نیز میخواهیم پیشرفت کنیم و از زندگی خوب بهرهمند شویم. این خواسته چندان بزرگ یا دستنیافتنی نیست، اما همواره این پرسش برای ما مطرح بوده است که چرا عقب افتادیم و چرا پیشرفت نکردیم.
این استاد دانشگاه گفت: جامعهای آزاد است که در آن یک نظام اجتماعی عادلانه مستقر باشد. اینها آرزوهای مردم ما بوده و هست. تلاشهای زیادی نیز انجام شده؛ گروههای مختلف با باورهای مختلف و اتکا به مکاتب و مسلکهای گوناگون، همگی برای رسیدن ایران به وضعیتی که بتوان آن را جامعهای آباد و آزاد نامید تلاش کردهاند. این آرزو دیرینه مردم ما بوده است، اما هر بار، کانونهای قدرت در درون جامعه و کشور، پس از هر موفقیت و تلاشی، دست به دست هم داده و ممانعت کردهاند.
وی ادامه داد: آیا این موارد باید موجب ناامیدی ما شود؟ آیا نرسیدنهای پیاپی باید باعث شود که امید را از دست بدهیم؟ در حالیکه ما از آقای موسوی این جمله ارزشمند را به یادگار داریم که «امید بذر هویت ماست» و بنابراین نمیتوانیم ناامید شویم.
بهشتی افزود: ایران، مانند هر جامعه و کشور دیگر در دنیا، ساکنانی دارد که الگوهای زیستی متفاوتی را میخواهند و دنبال میکنند و این حق را دارند. اگر ما برای انسانیت انسان ارزش قائلیم، انتخاب آزادانه و آگاهانه او حق مسلم اوست؛ حقی بالاتر از بسیاری حقوق دیگر. اما پرسش این است که چرا به اسباب توسعه نمیرسیم و چرا پیشرفت نمیکنیم؟ دانشمندان توسعه، نظریهپردازان و صاحبنظران در داخل کشور ما پاسخهای مختلفی دادهاند.
وی تاکید کرد: برای توسعه، بسیاری از صاحبنظران سخن گفتهاند. آنها مثلثی را ترسیم کردهاند و گفتهاند اگر یک سازمان ـ چه شرکت باشد، چه مؤسسه، چه دانشگاه یا یک کشور ـ بخواهد توسعه یابد، باید سه ضلع را با هم داشته باشد. نبود هر یک از این اضلاع، مثلث را ناقص میکند. نخستین ضلع بدیهی و آشکار، سرمایه اقتصادی و مالی است. ضلع دوم که کموبیش برای ما شناختهشده است، سرمایه انسانی است؛ نیروی انسانیای که بتواند توسعه و پیشرفت را رقم بزند. اما ضلع سوم که چند دهه است مطرح شده، سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی بخش بزرگی دارد و عبارت است از رابطه اعتماد؛ اعتمادی میان شهروندان با یکدیگر و میان حکومت و شهروندان. خیال خام است اگر کسی تصور کند بدون داشتن این پشتوانه و سرمایه اجتماعی میتوان به توسعه مستمر، همهجانبه، متوازن و پایدار دست پیدا کرد.
بهشتی گفت: عرصه سرمایه اجتماعی، جامعه مدنی است. حکومتهایی که ادعای پیشبرد کشور به سمت توسعه دارند اما حاضر نیستند جامعه مدنی را تحمل کنند یا اهمیت لازم را برای آن قائل شوند، به نوعی توسعه متوسل میشوند که ما آن را «توسعه آمرانه» مینامیم؛ توسعهای که حداکثر در رشد اقتصادی خلاصه میشود؛ یعنی افزایش تولید ناخالص ملی و نه چیزی بیش از آن. به همین دلیل، این نوع توسعه پایدار نمیماند. توسعه زمانی پایدار و متوازن است که همه عرصههای زندگی ما را در بر بگیرد.
بهشتی تصریح کرد: در یافتهها و پژوهشهای توسعه به این نتیجه میرسیم که اگر توازنی میان جامعه مدنی و حکومت برقرار نباشد، آن جامعه نمیتواند آرزوی توسعه داشته باشد. اگر نظامی داشته باشیم که در آن جامعه مدنی ضعیف یا غایب باشد، توسعهای رخ نمیدهد. یا اگر جامعه مدنی بدون حکومت داشته باشیم که در آن دولت غایب است، باز هم توسعه ممکن نخواهد بود. توسعه امری است که هم از بالای هرم قدرت باید پیگیری شود و هم از پایین.
وی ادامه داد: ما بهخصوص پس از تأسیس دولت شبهمدرن در یکصد سال گذشته در کشور، شاهد تنگناهای بسیاری بودهایم که حکومتها برای جامعه مدنی ایجاد کردهاند؛ جامعه مدنی را برنمیتابند یا جامعه مدنیای میخواهند که کاملاً در اختیار و تحت کنترل باشد. تصور نکنیم که این موضوع سابقه ندارد.
خبر در حال تکمیل می باشد...
منبع : ایلنا

















































