
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا از مهمترین پرسشهای هستیشناسانهٔ انسان در طول تاریخ، همان پرسشهای بنیادینی است که شاعر نامدار ایرانی، مولانا، در این بیت زیبا مطرح میکند: «از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر ننمایی وطنم؟» یکی از راههای پاسخ دادن به این پرسشها، دین است.
ادیان و پیامبران الهی در طول قرنها کوشیدهاند برای این دغدغههای انسانی پاسخی روشن ارائه دهند اما پرسش مهم این است که آیا پاسخهای دین در دنیای امروز نیز کارایی دارند؟ آیا انسان عصر دیجیتال و هوش مصنوعی همچنان میتواند پاسخ پرسشهای بنیادین خود را در دین بیابد؟ همچنین ارتباط میان رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی در کشورهای توسعهیافته با دین چیست و چه نسبتی میان این دو برقرار است؟
سیدمهدی شجاعی در کتاب «دین به چه درد میخورد؟» که توسط انتشارات نیستان هنر به چاپ رسیده، با زبانی ساده و روان در هشت فصل به این پرسشها میپردازد. شاید حجم کوچک کتاب، تنها ۵۶ صفحه، شما را شگفتزده کند و این سؤال را پیش بیاورد که چگونه میتوان چنین پرسشهای بزرگی را در این تعداد صفحه پاسخ داد اما اگر اندکی تأمل کنید و کتاب را بخوانید، درمییابید که نویسنده در همین صفحات محدود، سرنخهایی ارزشمند و تأملبرانگیز برای فهم بهتر این موضوعات ارائه کرده است.
در متن پشت جلد کتاب با این سوال مواجه می شویم: « در جهان امروز، هرچه تمدن و پیشرفت و قدرت و توسعه است که با دین میانه ای ندارند و هر چه فقر و بدبختی و فلاکت و ظلم و تبعیض است، نصیب کشورهایی است که اهل اعتقاد به دین و مذهبند و حالا سوال اساسی این است که رمز و راز پیشرفت و موفقیت کشورهای بی اعتقاد به دین از یک سو، از سوی دیگر علل و دلایل عقب ماندگی کشورهای مسلمان و متعقد و متدین چیست؟!»
شجاعی در این کتاب دست به تلفیقی زیبا از دو تجربه بزرگ خود، یعنی بیان عارفانه و زیبای زندگی ائمه و همچنین بازخوانی انتقادی رفتارهای اجتماعی در قالب داستان کوتاه و بلند زده است و اثری خلق کرده که نه داستان است و نه متنی عارفانه.

در بخشی از کتاب می خوانیم: «در همه خبرها دغدغه رسیدن به زندگی بهتر و شیرینتر و لذتبخشتر موج میزند. حتی عموم تلاشهای علمی و اختراعات و اکتشافات، با این ترازو ارزیابی میشوند و به میزان نقش و سهمی که در رفاه و آسایش و التذاذ زندگی بشر به دست میآورند، ارزشگذاری میشوند. انسانی که در دنیای معاصر تنفس میکند، از اولین لحظات بیداری صبح تا آخرین لحظات رفتن به بستر خواب، خواه و ناخواه با یک مسابقه عمومی و فراگیر مواجه است؛. مسابقهای که بانیان و برگزارکنندگان آن معلوم و مشخص نیستند، مسابقهای که از داوری قانونمندی برخوردار نیست و داوران آن لباس و جایگاه خاصی ندارند، مسابقهای که دارای یک خط پایان نیست. مسابقهای که... امّا زمین آن به وسعت همۀ جهان است.
در این مسابقه هر کس به هر قیمتی از دیگران پیشی گرفت، برندهتر است؛ با این تفاوت که در بعضی از زمینها، قواعد و قوانین قرص و محکمی برای رعایت حقوق دیگران وجود دارد و جلو افتادن به هر قیمتی میسّر نمیشود و در بعضی از زمینها هیچ قاعده و قانونی راه شرکتکنندگان را نمیبندد و هر کسی به هر قیمت میتواند برنده شود، شده با پشت پا انداختن برای دیگران، مشت و لگد زدن به دیگران، رد شدن از روی جنازۀ دیگران و... هیچ داوری و داوریای برای رسیدگی به هیچ خطایی وجود ندارد و چه کسی قرار است خطا را تشخیص دهد و اعلام کند و سوت بزند؛ وقتی که داوارن خود در مسابقه شرکت دارند و برای پیشی گرفتن از دیگران تلاش میکنند؟!»
منبع : خبرگزاری ایرنا

















































