سیزدهم دیماه، نه فقط یک روز در تقویم، که زخمی عمیق بر تاریخ شد. نسیمی که در آن بامداد وزید، بوی اشک و حماسه میداد. هر کسی که خبر را شنید، لحظهای بهتزده ماند و سپس بغضش ترکید. صدای گریه مادرانی که از فرزندانشان برای سربازی وطن میگفتند، با اندوه فرزندی که پدر معنویاش را از دست داده بود، درهم آمیخت. آسمان، شهادت قاسم را گواهی داد، و زمین، رد خون او را بوسید. او رفت، اما درخت ایستادگی که با دستهایش کاشته بود، ریشه دواند و برگهایش سبزتر از همیشه شد.