در روزی شلوغ و پر از هیاهوی بازار، فرصتی دست داد تا به همراه همسر و فرزندانم به خرید نوروزی برویم. در حالی که مردم در تکاپوی خرید عید بودند، کودکان نیز با شوق و ذوق خاصی به هر مغازهای سرک میکشیدند و شادی خود را در میان این فضا به نمایش میگذاشتند. کمی عقبتر از خانواده در حال قدم زدن در خیابان بودم که ناگهان زنی میانسال با چادر رنگارنگش به سمتم آمد و با صدای بلندی گفت: «بیا فالت بگیرم!»