نور فریب میدهد، تاریکی حقیقت را آشکار میکند؛ دیدن در عصر پسا فاشیسم / چراغها را من خاموش میکنم / چرا باید در عصر سلطه بصری، به سایه پناه برد؟
در نهایت، تاریکی برای ما نه صرفا فقدان دیدن، بلکه «شیوهای دیگر برای دیدن» است؛ شیوهای که در آن سیاست، نه در وضوح، بلکه در لرزش، در شکاف، در اعوجاج و در امتناع از شفافیت کامل شکل میگیرد. در زمانه پساحقیقت، پسافاشیسم و پساروشنگری، شاید تنها راه نجات، نه یافتن نور جدید، بلکه زیستن در کنار تاریکی و آموختن از آن باشد.